سعدالدّین محمود بن امینالدّین عبدالکریم بن یحیی شبستری معروف به شیخ محمود شبستری (متولد سال ۷۲۰–۶۸۷ هجری قمری) از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجری بود که با اثر جاودانهاش گلشن راز مشهور شد. در این مطلب به تحقیق در مورد محمود شبستری میپردازیم و زندگینامه و آثار این عارف و شاعر بزرگ را بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید: تحقیق درباره زندگینامه محمد بن علی ظهیری سمرقندی و آثار او
تحقیق در مورد محمود شبستری
محمود، معروف به شیخ محمود شبستری، ملقّب به سعدالدین، فرزند عبدالکریم امین الدین، از مشاهیر شعرا و مشایخ عرفای آذربایجان است که در شبستر تبریز و در زمان “کیخاتو خان” در سال ۶۸۷ هجری قمری چشم به جهان گشود و در سال ۷۲۰ هجری قمری چشم از جهان فرو بست. مقبرهٔ او در شبستر بوده و زیارتگاه اهل دل است و شیخ محمود شبستری در کنار استادش شیخ بهاءالدین یعقوب در خاک آرمیده است. استاد یعقوب از استادان برجستهی محمود شبستری محسوب میشد و شیخ شبستری در آثار خود از جمله «سعادتنامه» از ایشان نام برده است.
شیخ محمود شبستری پیرو مذهب سنت و جماعت و معتقد به عقاید اشعریان بود و همچنین در میان علما شهرتی داشت و با مشاهیر عصر خود ارتباط گرفت و سفرهای زیادی به داخل و خارج کشور مانند مصر ، شام ، حجاز ، بغداد ، یمن ، اندلس و قفقاز داشت و در عهد سلطان محمد خدابنده و ابوسعید بهادرخان در شهر تبریز مرجع علما به شمار میرفت اما هنگامی که در اوایل زندگیاش، خطه تبریز مورد هجوم مغولان قرار گرفت وی از شهر خود کوچ کرد و طی سفری به شهر کرمان، ازدواج کرد و صاحب پسری به نام عبدالله شد که در علوم مختلف به خصوص ریاضی مهارت داشت. طایفهی محمود شبستری به نام خواجگان در شهر کرمان ساکن بودند. شیخ محمود شبستری در اواخر عمر به تبریز بازگشت و در ۳۳ سالگی از دنیا رفت.
بیشتر بخوانید: تحقیق درباره ابوریحان بیرونی (زندگینامه، کتاب ها و اختراعات ابوریحان بیرونی)
آثار محمود شبستری
آثار منظوم محمود شبستری
«گلشن راز»، «سعادتنامه»، «کنز الحقایق» و «منحاجالعابدین» از آثار منظوم شیخ محمود شبستری هستند.
مثنوی “گلشن راز” که حدود هزار بیت دارد، دربردارندهی اندیشههای عرفانی شیخ محمود شبستری است و وی مفاهیم والای صوفیانه و عارفانهاش را با بیانی پرشور و روان و تأثیرگذار بیان کرده است و همانند عطار نیشابوری و مولانا جلالالدین محمد بلخی، از حکایات و تمثیلات برای بیان معانی عرفانی استفاده کرده است. مثنوی گلشن راز به زبانهای ترکی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و نیز اردو ترجمه شده است. جالب است بدانید شیخ محمود، مثنوی گلشن را در پاسخ به ۱۷ سؤال امیر سید حسین حسینی هروی از صوفیان معروف در باب حکمت صوفیانه سروده است که ۹۹۳ بیت دارد.
همچنین مثنوی سه هزار بیتی “سعادتنامه” بر وزن حدیقة الحقیقهی سنایی در هشت باب به یاد هشت در بهشت سروده شده و شامل حکایات و تمثیلات بسیار است و به شرح حال و توصیف آثار پنج عارف نامی شهر تبریز در قرن ششم میپردازد.در این مثنوی، از فردی به نام امینالدین به عنوان استاد شیخ محمود شبستری یاد شده است که طبق حدس و گمانها منظور شیخ شبستری از «مرد کار دیده» در ابتدای گلشنراز، نیز امینالدین بوده و تنهاصوفی ای که در آن دوره به این نام شناخته شده، امینالدین حاج بُلَه است.
تفاوت گلشن راز و سعادتنامه در این است که سعادتنامه مبتنی بر نگاهی شریعتمدارانه به توحید است اما گلشنراز بر پایۀ ذوق و حال است.
آثار منثور محمود شبستری
«حقّالیقین»، «مرآةالمحقّقین»، و «شاهد» یا «شاهدنامه» از آثار منثور شیخ محمود شبستری هستند.
کتاب “حقالیقین” شامل هشت باب و دربارۀ عرفان نظری است.
کتاب “مرآةالمحقّقین” نیز مشتمل بر هفت باب و دربارۀ معرفت نفس و خداست.
بیشتر بخوانید: زندگینامه سعدی؛ تحقیق و گزارشی کوتاه درباره زندگی سعدی
بخشی از مثنوی گلشن راز
به نام آن که جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
ز فیضش خاک آدم گشت گلشن
ز کاف و نون پدید آورد کَونین
هزاران نقش بر لوح عدم زد
وز آن دم شد هویدا جان آدم
که تا دانست از آن اصل همه چیز
تفکّر کرد تا خود چیستم من
وز آنجا باز بر عالَم گذر کرد
چو واحد گشته در اعداد ساری
که هم آن دم که آمد باز پس شد
شدن چون بنگری جز آمدن نیست
همه یک چیز شد پنهان و پیدا
کند آغاز و انجام دو عالَم
یکی بسیار و بسیار اندکی شد
که نقطه دایره است از سرعت سیر
بر او خلق جهان گشته مسافر
دلیل و رهنمای کاروانند
هم او اوّل هم او آخر در این کار
در این دور اوّل آمد عین آخر
جهانی اندر آن یک میم غرق است
در او منزل شده «اُدعوا اِلَی الله»
جمال جانفزایش شمع جمع است
گرفته دست دلها دامن وی
نشانی دادهاند از منزل خویش
سخن گفتند در معروف و عارف
یکی از قرب و بعد و سیر زورق
نشانی داد از خشکی ساحل
یکی بگذاشت آن نزد صدف شد
یکی کرد از قدیم و محدث آغاز
شراب و شمع و شاهد را عیان کرد
یکی مستغرق بت گشت و زنار
سخنها چون به وفقِ منزل افتاد
در افهام خلایق مشکل افتاد
کسی را کاندر این معنی است حیران
ضرورت میشود دانستن آن
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.