یکی از اعتقادات ما مسلمان ها داشتن حجاب است. این امر برای بانوان مسلمان بسیار مهم است و داشتن روسری یا چادر و لباس های بلند و پوشیده جزئی از شخصیت زنان مسلمان شده است. به همین دلیل ممکن است هر معلمی در مدرسه از کودکان بخواهد یک انشا در مورد حجاب بنویسند. با این هدف که هم با چیستی حجاب آشنا شوند و هم بتوانند نظر خود را در مورد این نوع پوشش و اعتقاد بیان کنند. در ادامه این نوشته از ستاره نمونه هایی از انشا در مورد حجاب را آورده ایم.
انشا با موضوع حجاب
من فاطمه هستم، یک دختر کلاس پنجمی. هر روز صبح که از خواب بیدار میشم، بعد از اینکه صورتم رو شستم، قشنگترین لباسم رو میپوشم. لباس قشنگ من یه روسری رنگارنگه که مامانم برام خریده.
مامان همیشه بهم میگه روسری مثل یه تاج قشنگ روی سره. یه تاج که منو از بقیه کوچولوها متمایز میکنه. میگه حجاب نشونه احترام به خودم و خانوادمه. وقتی روسریمو میپوشم، احساس میکنم یه دختر بزرگ شدم.
یه روز تو مدرسه، معلممون ازمون پرسید حجاب یعنی چی؟ من گفتم حجاب یعنی اینکه خودم رو دوست داشته باشم و به خودم احترام بگذارم. حجاب یعنی اینکه یه دختر قوی و با شخصیت باشم.
دوست دارم همیشه روسریمو سر کنم و یه دختر باحجاب باشم. چون حجاب باعث میشه احساس آرامش و امنیت کنم.
پیشنهاد: در ستاره می توانید انشا در مورد مقایسه مرگ و زندگی، انشا در مورد زیبایی های محل زندگی و انشا در مورد شب و روز را نیز بخوانید.
انشا در مورد داشتن حجاب
من زهرا هستم و کلاس چهارم هستم. من خیلی روسری دوست دارم. روسریهای رنگارنگ و قشنگ مامان برام خریده، مثل یه باغچه کوچولو که روی سرم میکشم. هر روز صبح که از خواب بیدار میشم، اولین کاری که میکنم اینه که قشنگترین روسریمو بردارم و سر کنم.
وقتی روسریمو سر میکنم، احساس میکنم یه پرندهی قشنگم که داره آروم آروم پرواز میکنه. روسری مثل بالهای رنگینکمونه که منو به آسمونها میبره. مامانم همیشه بهم میگه که حجاب یعنی زیبایی. اولش نفهمیدم چی میگه، ولی حالا که بزرگتر شدم، میفهمم که منظورش چیه.
وقتی یه دختر با حجاب رو میبینم، خیلی خوشگل و جذاب به نظر میرسه. حجاب مثل یه نگین قشنگه که روی لباس آدم میدرخشه. بعضی وقتا بچههای دیگه ازم میپرسن چرا روسری سر میکنی؟ من بهشون میگم که حجاب نشونه احترام به خودم و خانوادمه و اینکه من یه دختر مسلمانم.
من دوست دارم همیشه با روسری به مدرسه برم. چون وقتی روسریمو سر میکنم، احساس آرامش و اعتماد به نفس میکنم.
انشا در مورد حجاب و الگو
من خیلی مامان بزرگم رو دوست دارم. اون همیشه چادر قشنگی سر میکنه که بوی خیلی خوبی میده. مامان بزرگم بهم میگه که حجاب نشونهی احترام به خودم و خداست.
الگوی برای داشتن حجاب و نوع پوشش مامان بزرگمه. اون خیلی مهربونه و همیشه به همه کمک میکنه. وقتی مامان بزرگم رو میبینم، دوست دارم مثل اون باشم. دوست دارم چادر قشنگ سر کنم و به همه کمک کنم.
یه روز تو تلویزیون یه خانم دکتر رو دیدم که خیلی باهوش و مهربون بود. اونم چادر سر کرده بود. از مامانم پرسیدم چرا این خانم دکتر چادر سر میکنه؟ مامانم گفت که خیلی از خانمهای دکتر و مهندس و معلم، چادر سر میکنن. اونا خیلی باهوشن و موفقن.
من از این حرف خیلی خوشحال شدم. فهمیدم که حجاب هیچ ربطی به درس خوندن و موفق شدن نداره. خیلی از زنهای موفق و باهوش، حجاب دارن.
حالا من میخوام مثل مامان بزرگم و اون خانم دکتر بشم. میخوام درس بخونم و یه آدم موفق بشم. میخوام چادر قشنگ سر کنم و به همه نشون بدم که یه دختر باحجاب هم میتونه خیلی باهوش و موفق باشه.
انشا در مورد حجاب و شخصیت های تاریخی
معلممون تو مدرسه ازمون پرسید که کدوم شخصیت تاریخی رو دوست داریم. من گفتم که حضرت زینب (س) رو خیلی دوست دارم. اون خیلی شجاع و باهوش بود. حتی تو سختترین شرایط، امیدش رو از دست نداد.
مامانم بهم گفت که حضرت زینب (س) همیشه چادر سر میکرد. چادر نشونه بزرگی و بزرگواری اون بود. من از مامانم پرسیدم که چرا چادر میپوشید؟ مامانم گفت که چادر نشونه حجاب و عفت زنهای مسلمانه.
بعد از اون، من درباره خیلی از بانوهای دیگه هم خوندم که تو تاریخ نقش مهمی داشتن. مثلاً حضرت مریم (س) که مادر حضرت عیسی (ع) بود، یا حضرت آسیه که زن فرعون بود. همه این بانوها خیلی باخدا و با تقوا بودن و به حجابشون اهمیت میدادن.
من فهمیدم که حجاب فقط یه لباس نیست. حجاب نشونه شخصیت و بزرگی آدمه. حجاب باعث میشه که ما قویتر و با ارادهتر باشیم. من دوست دارم مثل این بانوهای بزرگ باشم. دوست دارم حجابم رو حفظ کنم و همیشه به خدا و خودم احترام بگذارم.