ضرب المثل ها در هر زبان و هر فرهنگی ریشه ای قدیمی دارند و هر کدامشان پر از پند و درس و عبرت هستند. به خصوص اگر به زبان شیرین فارسی و از گذشتگان ما به ارث رسیده باشند. یکی از این ضرب المثل های شیرین، ضرب المثل گرگ در لباس میش است. در این نوشته از ستاره قصد داریم داستان این ضرب المثل، ریشه، معنی و کاربردهای آن را بیان کنیم.
داستان ضرب المثل گرگ در لباس میش
طبق داستان ها و افسانه ها، گرگ ها وقتی می خواستند به گله گوسفندان حمله کنند، وقتی با یک چوپان هوشیار و یک سگ نگهبان مواجه می شدند، جرأت نزدیک شدن به گله را نداشتند، به همین دلیل به فکر راه های دیگری می افتادند مثلا بدنشان را با پشم گوسفند می پوشاندند و به گله حمله می کردند و گوسفندان را با پوست خودشان می خوردند!
روزی روزگاری گرگ خبیثی برای پیدا کردن غذا مشکل داشت. زیرا گله ای که برای چرا به چمنزار می آمد، چوپانی دلسوز و سگی مراقب داشت. گرگ نمی دانست چه کند تا اینکه یک روز پوست گوسفندی را پیدا کرد. او را بلند کرد و فرار کرد. روز بعد گرگ پوست گوسفند را روی خود انداخت و خود را به شکل گوسفند درآورد و وارد گله شد.
یکی از بره ها به سمت گرگ آمد. گرگ با زیرکی به او گفت: کمی جلوتر علف های خوشمزه تری وجود دارد و بره بیچاره به دنبال گرگ رفت و از گله دور شد. آن روز گرگ شکار خوبی پیدا کرد. گرگ مدت ها گوسفندان را به روش های مختلف فریب داد تا اینکه چوپان پس از مدت ها متوجه ناپدید شدن گوسفند شدند و گرگ خبیث را ادب کرد. ولی حیف که یک عده گوسفند فریب گرگ را خورده بودند و دیگر در میان گله نبودند.
پیشنهاد: در ستاره می توانید ضرب المثل با موش، ضرب المثل در مورد دوست و رفیق و ضرب المثل با گاو را نیز بخوانید.
معنی ضرب المثل گرگ در لباس میش
برخی از مواقع فردی ظالم یا ستمگر که قصد بدی دارد، خود را با ظاهری بیچاره، ساده لوح یا مظلوم در جمعی یا به فرد خاصی نشان داده تا بتواند فرد یا افرادی را گول بزند و با حیله و نیرنگ به قصد خود که معمولا قصد بدی هم هست برسد.
این افراد زمانی که نتوانند در شرایط عادی به مقاصد شوم خود برسند، بدون نشان دادن ماهیت و ذات خود و صحبت از قصد و مقصد نهایی شان از پشت به فرد یا افراد خاصی خنجر می زنند.
در این شرایط و همچنین زمانی که می خواهیم به کسی بگوییم که مراقب فرد خاصی باشد و گول ظاهر او را نخورد چراکه مقاصد شومی در سر دارد، می گوییم فلانی گرگی در لباس میش است.