گنجینه زیبای اصطلاح و ضرب المثل شیرازی

در فرهنگ مردم خوش ذوق و خوش سخن شیراز، اصطلاح و ضرب المثل‌های شیرازی زیادی وجود دارد که گلچین زیبایی از این سخنان را برای شما در این مطلب آورده‌ایم.

ادب عامیانه هر سرزمین مجموعه‌ای از ویژگی‌های جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و … است که انسان می‌تواند با شناخت این ادب، به ژرفنای اندیشه‌ها وبه باید و نبایدهای آن جامعه آگاه شود. شیراز یکی از شهرهایی است که به علت لطافت طبع و نکته سنجی مردمان خوش ذوقش، ضرب‌المثل، کنایه و استعاره در محاوره بین افراد به وفور دیده می‌شود و لفظ را شیرین و شنونده را بیزار نمی‌کند. گاه انسان پیرمرد و پیرزنانی را می‌بیند که دلش می‌خواهد ساعت‌ها پای صحبت آنان بنشیند و از دریای مثل‌ها و متل‌های آنان استفاده کند و خسته هم نشود.

اصطلاح و ضرب المثل شیرازی

اصطلاح و ضرب المثل شیرازی

  • آبروش بسه به دُم گُو (آبرویش را به دم گاو بسته است / خود را بی ارزش و اعتبار کرده است)
  • اُرسی پَسَک پیشک ندار/ رسیده به کفش پاشنه دار/
    چه کنم به کار کردگار؟/ خدا دونه خجیجه/ رسیده به ئی دریجه (طعنه به آدم تازه به دوران رسیده‌ای که کم ظرفیت است)
  • آدم پیر تا یی نِگُی به دیوالو بِندازه، می‌دونه تو جِرزِش چی چی هَس (آدم پیر از عاقبت کارها به خوبی آگاه است)
  • آسمون جُل، قاتمه رکاب (فقیر و مفلس بودن)
  • اَز دوستی سیاه دونه، اُو می‌ره پی راجونه (هم نشینی با بزرگان، مایه بزرگی است)
  • گوشتم زیر دندونشه (جگر گوشه کسی تخت اختیار و اراده کس دیگری است)
  • بنا به استخاره شد، تز بی ی آقُ پاره شد (کسی که به دلیل موجهی از وظیفه‌اش سرباز زند)
  • شکم بگیری مشته، نگیری یه دشته (شکم را مهار کنی با یک لقمه سیر می‎شود و اگر مهار نشود مثل یک دشت بی انتهاست)
  • پاش سریده (عاشق شده)
  • اسب که نباشه، خر برنده‌س (انسان لایقی اگر نباشد، انسان حقیر بزرگ می‌شود)
  • سولم نمی‌رسه (روحم خبر نداره! / بی خبری از چیزی یا اتفاقی)
  • ترتیزک کاشتم قَتُقِ نونم بشه، نَم دُنُسّم قاتل جونم میشه (از کسی که به گردنش حق داشتم و منتظر خیر بودم زیان دیدم)
  • سایه سری، دس خری؟ (به منظور ترغیب دختران به ازدواج و یا تسلی زنانی که شوهر خوبی ندارند گفته می‌شود)
  • جود بازی در وردن (خسیس بازی در آوردن)
  • افتیده تو ده (اشاره به کسی که همه جا برای خبرچینی می‌رود)
  • آدم پیش نوک همیشه تو پوزی می‌خوره (آدم فضول همه جا تو دهنی می‌خورد)
  • چونَش چُیده (جرأت ندارد)
  • آقُ که بیل وردُشت، خانم کیلیل وردُشت (آقا که بیرون رفت، زن او هم خارج می‌شود / اشاره به زنانی که در کوچه می‌نشینند) 
  • آب می‌ریزه، گلاب رو برمی‌داره (نشانه به کدبانوگری زن خانه)
  • حیا رِ خورده آبِ رو رِ قی کرده (حیا را خورده و آب را قی کرده است / شرم و آبرو را کنار گذاشته)
  • انگو آقُ مَد، هی خودته جلو نندا (به کسی می‌گویند که در کار دیگران دخالت می‌کند)
  • اگر بیضو دوره، نُه تُ خر نزدیکه (اگر بیضا دور است، نُه تا خر نزدیک است)
  • دوره میر جلاله، یه زن دو شوور حلاله (کنایه به زنی که هر یک از فاسق‌هایش را در موقعیت‌های مختلف شوهر خود معرفی می‌کند)
  • روغن ریخته رِ نذر شاه چراغ می کنه (روغن ریخته را نذر شاهچراغ کردن / چیزی را می‌بخشد که از ارزش افتاده است)
  • اینگو تیکه حیدر مَلَنگه (اصطلاحی حاکی از ناراحت شدن از مزاحمت فردی)
  • زَنگُلی پُی تابوت (زنگوله‌ی پای تابوت / اشاره به فرزند مرد پیر)
  • دمت بیگیر بوگو گل پودنک (حرف اضافی نزن)
  • سوادش پورمک زده (سوادش نم کشیده / اطلاعی از اخبار روز ندارد)
  • شپش از دسّش نمیفته (خیلی خسیس و ممسک است)
  • عامو نادی اسم خودته به ما نهادی؟ (آنچه را به ما نسبت دادی لایق خودت است)
  • قِر که بالُی قِر که پنا بر خدا/ قِر بی بی چِندر که پنا بر خدا (طعنه زدن به فرد سن داری که بیش از حد به قر و فر خود می‌پردازد)
  • کاشکی بارِش رفته بودی (کاشکی مرده به دنیا می‌اومدی / نفرین)
  • خدا به آدم گدا، نه عروسی بده نه عزا
  • گُل هُم هُم (اشاره به چیزی کمیاب)
  • مولچه چی چی یه که کله پاچَش چی چی باشه؟! (مورچه چیه که کله پاچه‌ش چی باشه / وقتی از چیزی کم ارزش انتظار زیادی دارید)
  • نوکری که داشتی بندره/ از گشنگی سلندره (من نوکر تو نیستم، به من فرمان نده)
  • هرکی خربزه میخوره پوی لرزش هم میشینه (اشاره به پذیرفتن عواقب کارها)
  • ز نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن (از آدم تازه به دوران رسیده پول قرض نکن!)
  • هم نذر حسین، هم شوم شوُ بچا (با یک تیر دو نشان زدن)
  • سورولو (حالا دیدی؟)
  • آدم بدحساب می‌خوا بیگیره‌ش به‌ش نمی‌دن، آدم خوش‌حساب می‌خوان به‌ش بدن نمی‌گیره (کسی که قرض خود را سروقت بدهد، مورد اعتماد مردم است)
ضرب المثل شیرازی

بیشتر بخوانید: اشعار ضرب المثل؛ ۷۰ ضرب‌المثل زیبای فارسی در قالب شعر کوتاه

ضرب المثل‌ها و اصطلاحات شیرازی هنگام دعوا

  • ولوم بکن… ایشون باید یاد بیگیره همه جو لوطی گری ور نمداره.
  • یه آشی براش بپزم که یه وجب روغن روش باشه.
  • مث گونی سقطی می‌تکونمش.
  • ای خودشو با شاخ گاو درانداخته.
  • ولی دیگه ای تو بمیری از او تو بمیری‌ا نیست.
  • ایشون هنو جوی سفت نشاشیده که پشنگه‌اش تو صورتش بخوره.
  • هر کی گه می‌خوره، قاشقش‌م بر قدشه.
  • هر خری پاش یه بار تو سوراخ می‌ره.
  • همش نشسته پا منبری می‌کنه و وسط حرف ای و او می‌پره.
  • دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه، سه‌پایه می‌گه صل الا.
  • لوتی قاشق گه خوریش قد کمرشه.
  • صنار سگ اخته کردن هف صنار کفاره نداره.
  • هنو نرفتی میمن (میمند) که بیگی وای بر من.
  • از کی تا حالو تربیزه (تربچه) جزو مرکبات شده.
  • حوالت به میلوی صابدیوون. (حواله ات به میله های صاحبدیوان).
  • همچی راس راس راه میره انگو عصا قورت داده.
  • قورباغه رو که زیاد رو بدی واست ابوعطا می‌خونه.
  • سورمه چشه رنگ می‌کنه، سولاخ تنگ نمی‌کنه.
  • به گربه گفتن گت درمون.
  • آدم سیا و اینقده ادا.
  • هی از تو قوطی‌ش حرف درمیاره.
  • سلمونی و دلاک و مرده شور، چیش و رو ندارن.
  • حیا به چیشه، که گربه چیش و رو نداره.
  • بخت که برگرده، پالوده دندون می‌شکونه.
  • اصُم به تُرُشپاله می‌گه بُرو نُه سوراخی، دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه.
  • پیشونی رو می‌بینی… همه رو برق می‌گیره، ما رو چراغ نفتی. !!!
  • موش تو سوراخ نمی‌ره، جارو هم می‌بنده به دمبش.
  • صنار جیگرک که سفره قلمکار نمی‌خواد.
  • یه تُلی رُمبید، صد تا چاله و چوله پُر شد.
  • نون منُ می‌خوری، حلیم حاج عباسُ هم می‌زنی؟
  • بهش بوگو نه به اون زینب و کلثوم شدنت، نه به اون داریه و تنبک زدنت.
  • اگه ما نون گندم نخوردیم رو دست مردم که دیدیم.
  • بشکنه دستی که نمک نداره.
  • ای ایجوری نیگاش نکنید. آب نمی‌بینه وگرنه شناگر قابلیه.
  • برو یه شووری واسه ننت پیدو کن.
  • برای یه دستمال دست، قیصریه را آتیش نمی‌زنن.
  • اجاق ظالم تا صبح نمی‌سوزه.
  • به داعوی گربه سیاه بارون نمیاد.
  • ای داره دس پیش میگیره، پس نیوفته.
  • گذر پوست با دباغخونه میوفته.
  • از یه آدم رندی پرسیدن مار تخم می‌ذاره یا بچه می‌زاد؟ گفت: ازی دم بریده هر چی بگی برمیاد.
  • به یه کوری گفتن تو چطو قمار بازی می‌کنی؟ جواب داد: اقد فضول دور و برُم ریخته که هنوز قاپ تو هوان، می‌گن چن میشینه.
  • با آدم پدر دار جرت شد، برو رو پشت بوم هوار بکش. با آدم بی پدر و مادر جرت شد، برو تو پستو درُ رو خودت ببند.
  • من از ای نمی‌ترسم که بابام بمیره، از ای می‌ترسم که اجل راه خونمونُ رو بلد بشه.
  • سعدی گفت: از ما نخورده باشی.
  • حالو هر چی من می‌خوام هیچی نگم … مگه اینا می‌ذارن.

بیشتر بخوانید: ضرب المثل های کنایه دار | مجموعه کامل ضرب المثل کنایه دار فارسی

شما چه ضرب المثل و یا اصطلاحات شیرین شیرازی را می‌شناسید که جایشان در این مطلب خالی باشد؟

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید