اشعار بازی های کودکانه | همه شعرهای بازی های کودکی قدیمی و نوستالژی

در این مطلب با مروری بر اشعار بچگی و کودکانه قدیمی همراه ما باشید.

شعر خواندن از دیرباز یکی از مهمترین راه های انتقال فرهنگ و آموزش دادن به نسل های بعدی بوده است. شعر های دوران کودکانه تا آخر عمر مانند سایه همراه افراد می مانند. به همین دلیل شنیدن و تکرار کردن آن ها حس خوبی را در افراد زنده می کند. همچنین بازی های کودکانه در عین سادگی نکات آموزشی زیادی را در خود جای می دهند. در دهه‌های گذشته بچه‌ها با مجموعه‌ای از اشعار کودکانه بازی‌های دسته جمعی انجام می‌دادند. در ادامه با مجموعه کاملی از شعرهای بازی‌های کودکی قدیمی و نوستال/زی همراه ما باشید.

شعرهای بازی های کودکی

۱. انگشتامونو تو هم قفل می‌کردیم یکیشونو قایم می‌کردیم:

بر پاااا….بر جاااا…. کی غایبه؟ مرجاااان…دروغ نگو من اینجااام

♦♦♦

۲.دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده.سواد داری؟

نوچ نوچ، بی سوادی؟ نوچ نوچ، پس تو خر من هستی!!!!

♦♦♦

۳. ده بیست سه پونزده هزار و شصت و شونزده هر کی میگه شونزده نیست،

۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰. خاله پیرزن خونه نیست! رفته انگلیس! تا بخره خودنویس! خودنویسش گرونه دونه ای یه قرونه!

♦♦♦

۴. اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره؟ نه شیر داره نه پستون، شیرشو بردن هندستون،

یک زن کردی بستون، اسمشو بذار عم قزی، دور کلاش قرمزی، آچین و واچین، یک پاتو ورچین.

♦♦♦

۵. حسن ۱ حسن ۲ حسن۳ حسن دنده به دنده حسن نوکر بنده

حسن بشقاب پرنده حسن چرا نمی خنده. حسن می شینه می خنده….

♦♦♦

۶. یک یه دوستی داشتم دو دوسش می داشتم،

سه سپاس گذارم! چهار چاره ندارم! پنج پنجه آفتاب! شیش شیشه شکستم!

هفت هفتیر کشم من! هشت هشت تیر کشم من! نه نامه رسونم!

ده دروازه بونم! یازده ریزه میزه! دوازده قر میریزه!

♦♦♦

۷. آنا ما تینا سفر کاتینا

آنا مانا هوپ

شما هستی گرگ

♦♦♦

۸. آن مان نماران،

تو تو اسکاچی،

آنی مانی کَ. لا. چی!

♦♦♦

۹. عمو زنجیر باف بله، زنجیر منو بافتی بله،

پشت کوه انداختی بله، بابا اومده چی چی آورده،

نخود و کشمش بخور و بیا، با صدای چی (زنجیر-پشت کوه-صدای نخود و کشمش)

♦♦♦

۱۰. بارون میاد شر شر،

پشت خونه هاجر

،هاجر عروسی داره،

دومب خروسی داره.

♦♦♦

۱۱. تامی تامی اسکلت.

♦♦♦

۱۲. پی پی پینوکیو، پدر ژپتو هی!

گ گ گربه نره روباه مکار هی!

برو سر کار هی، با ماشین کار هی!

الکمو دلکم چرخ و فلکم!

دست دست دست !

پا پا پا!

حالا میشیم جا به جا.

♦♦♦

۱۳. گریه نكن زار زار

میبرمت بازار 

میفروشمت چار هزار

 چار هزار قدیمی

 خاك تو سر رحیمی

رحیمی بیچاره

سیصد تا بچه داره

وقتی میره اداره 

سركچلش میخاره

شما کدام یک از این بازی‌های کودکانه را انجام می‌دادید؟ آیا شعر بازی بچگی دیگر هست که شما بلد باشید؟ با ما به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید