خاتم الشعرا لقب کیست؟ چرا به جامی خاتم الشعرا می‌گویند؟

خاتم الشعرا لقب کیست؟ لقب کدام شاعر ایرانی به خاتم الشعرا تعلق گرفته و علت آن چیست؟ در ادامه با ما همراه باشید.

آیا می‌دانید خاتم الشعرا کیست و چرا به او این لقب داده شده است؟ برای آگاهی از صاحب این لقب زیبا همراه ما باشید.

جامی کیست؟ 

نورالدّین عبد الرّحمن بن احمد بن محمد جامی (۲۳ شعبان ۸۱۷ق تربت جام – ۱۷ محرم ۸۹۸ق هرات)، از طرف پدر نسبش به محمد بن حسن شیبانی، فقیه معروف حنفیِ سدهٔ ۲ قمری می‌رسد از خراسان کوچ کرد و در شهر جام با شهرت دشتی منصب قضاوت یافت و ماندگار شد.

روزگار کودکی و تحصیلات مقدماتی جامی در خرگرد جام، که در آن زمان یکی از تبعات هرات بود در کنار پدرش سپری شد. در حدود سیزده‌سالگی همراه پدرش به هرات رفت و در آنجا اقامت گزید؛ در همان‌جا به تعلم و تعلیم پرداخت و قسمت عمدهٔ حیاتش نیز در همان‌جا به سر آمد و از آن زمان به جامی شهرت یافت. وی در شعر ابتدا دشتی تخلص می‌کرد، سپس آن را به جامی تغییر داد که خود علت آن را تولدش در شهر جام و ارادتش به شیخ الاسلام احمد جام ذکر کرده‌است.

جامی‌ علاوه‌ بر شعر و شاعری‌ در منطق‌، فلسفه‌، حكمت‌ اشراق‌، ریاضی‌، طبیعیات‌ و صرف‌ و نحو نیز آگاهی‌ داشت‌ و چندی‌ در طریق‌ تصوف‌ به‌ سیر و سلوك‌ پرداخت‌. سلطان حسین بایقرا و وزیرش امیر علیشیرنوایی در آن شهر به تشویق و حمایت هنرمندان و صاحبان ذوق سرگرم بودند.

جامی فنون ادب و دانشهای شرعی و دینی را در آن شهر فرا گرفت و پس از آن به حكمت روی آورد، چندی بعد به سمرقند رفت و در آنجا مدتی به كسب دانش پرداخت در همین دوره تحصیل علم به قوت حافظه و توانایی در بحث و استدلال میان همگان مشهور بود. در بازگشت به هرات به تصوف روی آورد و در خدمت سعدالدین كاشغری به طریقت نقشبندی درآمد. پسر سعدالدین موسوم به خواجه كلان دختر خود را به ازدواج وی در آورد این پیوند بر حرمت و منزلت او در نزد اهالی هرات افزود.

چرا به جامی خاتم الشعرا می‌گویند؟

جامی در ۶۰ سالگی به زیارت خانه خدا رفت مدتی در بغداد ماند و از آنجا به كربلا و نجف رفت. در راه بازگشت از حج چندی در حلب و دمشق ماند. در حلب و تبریز، پادشاهان از او برای اقامت و ملازمت درگاه خود دعوت نمودند اما وی نپذیرفت و به حلب بازگشت. جامی این عارف بزرگ روز به روز به شهرتش افزوده می شد و آنچنان به شكوه و مرتبه معنوی دست یافته بود كه سلطان حسین امیر علیشیر به دوستی با او افتخار می كرد و از دیدن وی خرسند می شد.

جامی چنان تاثیری بر شاهان و امرای روزگار خود داشت كه اگر وزیری به غضب سلطان گرفتار می شد با شفاعت و وساطت وی شاه او را مورد عفو قرار می داد. با این بزرگی او هیچگاه در مدح و ستایش شاهان و قدرتمندان قلم فرسایی نكرد و همین بلند طبعی و بی نیازی او را بزرگتر می نمود.

عبدالرحمن‌ جامی‌ شاعر مشهور و دانشمند بزرگ‌ از پیروان‌ ابن‌عربی‌ بود. كتاب‌ وی‌ لوایح‌ بیانی‌ از مذهب‌ وحدت‌ وجود است‌. وی‌ در مقدمه‌ بیان‌ می‌كند كه‌ این‌ مذهب‌ نتیجه‌ی‌ مواجید صوفیانه‌ی‌ چندین‌ عارف‌ بزرگ‌ است‌، ولی‌ نقش‌ او صرفاً نقش‌ یك‌ شارح‌ و مفسر است‌، زیرا هیچ‌گونه‌ مواجید صوفیانه‌ نیافته‌ و تجربه‌ نكرده‌ است‌. وی‌ تنها آنچه‌ را كه‌ دیگران‌ تجربه‌ كرده‌اند مستقیماً به‌ عبارت‌ درآورده‌ است‌.

به تحقیق در فن شعر و شاعری شهره روزگار و استاد مسلم به زبان پارسی بوده و به حق به خاتم الشعرا لقب یافته است، زیرا دستگاه شعر و شاعری به اسلوب اساتید قدیم خراسان و فارس و عراق با مرگ وی برچیده شد و تا قرن سیزدهم ستاره درخشانی كه از قدر اول شمرده شود در افق ادب پارسی طلوع نكرد. وی در آداب عربی و صنعت ترجمه و احاطه در فنون ادب عربی كمال تبحر داشته و این معنی هم از اشعار وی نمایان است.

جامی پس از هشتاد سال زندگی در روز پنجشنبه ۱۸ محرم سال ۸۹۸ ه.ق در وقت اذان صبح در هرات چشم جهان بینش را بست . و جنازه او را در مقبره استادش: سعدالدین كاشغری: كه در شمال غربی هرات واقع و معروف به ؛ تخت مزار ؛ است به خاك سپردند.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید