انشا درباره آتش نشان را با در نظر گرفتن موضوع کلی و چند توصیه نگارشی بنویسید. وقتی میخواهید درباره آتشنشان انشا بنویسید، خوب است به این نکات توجه کنید:
اول، اطلاعاتتان را راجع به آتشنشانان و شغل آتشنشانی بالا ببرید.
دوم، انتخاب کنید به چه سبکی میخواهید بنویسید؛ توصیفی و عینی، ذهنی و خیالانگیز، ادبی، احساسی، داستانی و… از جمله سبکهای نگارش انشا هستند.
نکته آخر اینکه انشای شما باید بند مقدمه، بند بدنه اصلی و بند نتیجهگیری داشته باشد.
با توجه به این سه نکته دو انشا مناسب برای دانش آموزان دبستان و متوسطه نوشتهایم و به شما تقدیم میکنیم.
انشا درباره آتشنشان به سبک توصیفی
جامعه به افراد گوناگون نیاز دارد که هرکدام شغل و وظیفه ای را برعهده بگیرند. بعضی از شغلها از بقیه سختتر هستند و افراد خاصی آنها را انتخاب میکنند. آتشنشان فردی است که یکی از مشاغل دشوار را انتخاب کرده است.
آتشنشان یا مأمور آتشنشانی دورههای مختلف را گذرانده و به صورت تخصصی به خاموش کردن و کنترل آتش میپردازد. وظیفه اصلی آتشنشانها خاموش کردن و مهار آتش است، با این حال وظایف دیگری را هم برعهده میگیرند. نجات افرادی که در حوادث طبیعی در معرض خطر هستند، مثل کسانی که در چاه افتادهاند یا در محل دربسته مثل آسانسور گیر کرده یا زیر آوار مدفون شدهاند، دستشان لای نردهها گیر کرده و… از وظایف آنهاست.
آتشنشان باید به مردم و نجات جان آنها از خطر علاقهمند باشد. از لحاظ بدنی قوی بوده و سلامت روان داشته باشد. او باید در مواقع خطرناک آرامش خود را حفظ کند و به سرعت عکس العملنشان دهد. همچنین حس همکاری قوی داشته باشد تا با دیگر آتشنشانها در اجرای عملیات نجات هماهنگ شود.
جایگاه آتشنشان در ایران اگرچه از لحاظ مادی و حقوقی بالا نیست ولی از نظر ارزش معنوی آتشنشانها نزد مردم ارزش بالایی دارند. در ایران هفتم مهر ماه به عنوان روزآتشنشانی و ایمنی نامگذاری شده است و در این روز از آتشنشانان تقدیر میشود. افراد حادثهدیده در سراسر کشورمان برای برقرار کردن تماس تلفنی با مرکز آتشنشانی باید به شماره ۱۲۵ زنگ بزنند.
برای اینکه فردی بتواند آتشنشان شود باید حداقل ۱۸ سال سن داشته و قد او از ۱۷۰ سانتیمتر بلندتر باشد. علاوه بر این از داوطلبان آتشنشان شدن آزمونی گرفته میشود تا مقدار آمادگی جسمانی، عکسالعمل سریع، حفظ خونسردی در شرایط بحرانی و… در آنها سنجیده شود.
آتشنشانها بسته به سابقه و آموزشهایی که دیدهاند درجات مختلفی دارند. در کل ۱۹ درجه آتشنشانی وجود دارد که پایینترین درجه «آتشنشان سوم» و بالاترین درجه «فر آتش پاد» نام دارد.
انشا درباره آتشنشانان فداکار به سبک داستانی و احساسی
آتش به شدت شعله میکشد و هیچ کس جرئت ندارد به محل آتشسوزی نزدیک شود. همان وقت فردی هست که با شجاعت و آرامش پا درون آتش میگذارد. آن فرد آتش نشان است. آتشنشان میسوزد تا دیگران نسوزند.
نیمه شب است و تازه از یک مأموریت نجات فردی از داخل فضای دربسته برگشتهاند. خواب و بیدار هستند که آژیر مرکز آتشنشانی با بالاترین درجه ممکن به صدا درمیآید و گروه با عجله خود را به محل حادثه میرسانند. این عجله برای چیست؟ آیا جز اینکه نجات جان انسانی شریف اولین وظیفه آنهاست؟ در خطر انداختن جان جود برای زندگی یک نفر دیگر مسئلهای است که فقط یک عاشق از پس درک آن برمیآید و آتشنشان عاشق است. آتشنشانی شغل نیست و عشق است.
به محل آتشسوزی که میرسند، اوضاع کاملاً به هم ریخته است. اضطراب و وحشت بر محل حادثه سایه انداخته است. عدهای ناله میکنند و دیگران بر سر خود میزنند. مادری اشکریزان فریاد میزند:«بچهام در آتش مانده است» و دنیا انگار روی سر پدرش خراب شده است که هرچند دقیقه نزدیک آتش میشود و باز خودش را عقب میکشد؛ نمیداند چه کند.
آتشنشان با قدرت و صلابت به میدان میآید تا مردم امیدوار شوند. از پدر کودکنشانیهای لازم را میگیرد و داخل آتش میشود. چه شیرین است آن لحظه که آتشنشان با طفل معصومی در آغوش از میان آتشها بیرون میآید. کودک را در پناه خود گرفته در حالی که خودش بر اثر گرما خسته و رنجور شده است. کودک را به والدینش میسپارد و برای کمک به همکارانش که در حال خاموش کردن آتش هستند، دوباره به طرف شعلهها راهی میشود.
اما پشت این همه آرامش آتشنشان چه دلهرهای است؟ دلهره اینکه فردی وسط آتش بماند و او نتواند نجاتش دهد. هیچ مزدی برای آتشنشان نمیتواند جای لبخند مردم را پس از نجات جان خود یا عزیزانشان بگیرد.
آتشنشان با انتخاب چنین شغلی که جان خودش را برای نجات جان دیگران به خطر میاندازد، به راستی که یک فرشته نجات است. یک آتشنشان فداکار همواره در قلب مردم جای دارد.
مهسا
خوب
ناشناس
ممنونم عاالی