شناخت درمانی چیست و چه تکنیک‌هایی دارد؟

شناخت درمانی (Cognitive therapy) نوعی روان درمانی است که در آن برای اصلاح رفتار ناسازگار، به عوامل ایجاد کننده آن یعنی افکار پرداخته می‌شود. تغییر شناخت منجر به تغییر احساس و تغییر رفتار خواهد شد.

شناخت درمانی
ستاره | سرویس روانشناسی – شناخت درمانی یکی از روش‌های روان درمانی معتبر است که مطالعات، تاثیر آن را در بسیاری از مشکلات و بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب و خیلی از مشکلات دیگر تایید کرده‌اند. در این مقاله با تعریف، کارکرد، هدف و تکنیک‌های شناخت درمانی آشنا خواهید شد.

 

شناخت درمانی چیست؟

شناخت درمانی (Cognitive therapy) یک نوع روان درمانی است با این فرض که افکار یا الگو‌های شناختی نادرست باعث ایجاد رفتار ناسازگارانه و واکنش‌های عاطفی می‌شوند و درمان بر تغییر این افکار به منظور رفع مشکلات روانی و شخصیتی تمرکز دارد.
درمان شناختی مبتنی بر این فرض است که اگرچه ممکن است مشکلات ما در گذشته آغاز شده باشد، اما چیز‌هایی در زمان حال هستند که باعث ماندگاری آن‌ها می‌شوند. در نتیجه، موثرترین روش برای درمان مشکلات، هدف قرار دادن حال است.

 

شناخت درمانی

 

به این ترتیب، شناخت درمانی با گفتگو درمانی سنتی متفاوت است، زیرا به جای تمرکز بر گذشته فرد به بیمار یاد می‌دهد که الگو‌های فکری فعلی خود را که منجر به خلق و خوی منفی و رفتار غیرسازنده و خود تخریبی در او شده است شناسایی و اصلاح کند. دوره درمانی آن نیز اغلب کوتاه‌تر از درمان‌های گفتگو‌محور سنتی است. خیلی از افراد برای رسیدن به اهداف درمان خود تنها به ۶ جلسه درمان نیاز دارند. برای افرادی که مشکلات طولانی مدت و قدیمی دارند ممکن است دوره درمان چندین ماه یا حتی بیشتر ادامه پیدا کند.

 

شناخت درمانی چگونه کار می‌کند؟

روانشناس آرون بک (Aaron Beck) مفهوم شناخت درمانی را در دهه ۱۹۶۰ توسعه داد. معالجه، مبتنی بر این اصل است که رفتار ناسازگار (رفتار ناکارآمد، خود آسیب زن) نتیجۀ الگو‌های تفکر نامناسب یا غیر منطقی یا همان افکار اتوماتیک هستند. فرد به جای واکنش به واقعیت یک وضعیت، به طور خودکار به دیدگاه تحریف شده خود نسبت به اوضاع واکنش نشان می‌دهد. درمان شناختی با بررسی عقلانیت و اعتبار فرضیات پشت رفتار و واکنش‌ها، بر تغییر این الگو‌های فکری (که به عنوان خطاهای شناختی نیز شناخته می‌شوند) متمرکز است. این فرآیند، بازسازی شناختی نام دارد.
به طور خلاصه، مدل شناختی، رابطه بین افکار، احساسات و رفتار را توضیح می‌دهد. اینکه موقعیت‌ها نه علت آشفتگی ما، که تنها می‌توانند آغازگر یک تفکر غیرمنطقی باشند و واکنش ماست که تعیین می‌کند چه حس و حال و در نتیجه چه رفتاری داشته باشیم. به عبارت دیگر افکار تحریف شده منجر به احساسات منفی و رفتار ناسازگارانه می‌شوند. اگر می‌خواهید احساس و رفتار متفاوتی داشته باشید، باید ادراکتان تغییر کند. هرچه تفکر ما متعادل‌تر باشد، به طور کلی احساس بهتری خواهیم داشت.

گزینه‌های درمانی 

شناخت درمانی یک گزینه درمانی برای تعدادی از اختلالات روانی از جمله آگورافوبیا، بیماری آلزایمر، پانیک یا اختلال اضطراب، اختلال کمبود توجه-بیش فعالی (ADHD)، اختلالات خوردن، اختلالات خلقی، اختلال وسواس-اجباری (OCD)، اختلالات شخصیتی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلالات روان پریشی، اسکیزوفرنی، هراس اجتماعی و اختلالات سوء مصرف مواد است.
همچنین می‌تواند به افراد در مدیریت خشم کمک کرده و حتی در درمان بی خوابی نیز موثر باشد. شناخت درمانی همچنین اغلب به عنوان درمان کمکی یا مکمل برای بیمارانی که از کمردرد، سرطان، آرتریت روماتوئید و سایر بیماری‌هایی که با درد‌های مزمن همراه هستند به کار می‌رود.

 

جلسه روان درمانی

 

روش‌های درمانی

در اولین جلسه، مراجع و درمانگر اهداف خود از درمان را تعیین کرده و سپس موانع شناختی و رفتاری برای رسیدن به این اهداف را شناسایی می‌کنند. سپس رفع این موانع را به روشی بسیار متمرکز جلسه به جلسه هدف قرار می‌دهند. به عنوان مثال، اگر هدف شما موفق‌تر بودن در محل کار است، ممکن است برخی از موانع رفتاری شما صحبت نکردن در جلسات و تعامل نداشتن با مدیران و روسا باشد. اگر درمانگر علت این رفتار شما را اضطراب اجتماعی تشخیص دهد، به شما کمک خواهد کرد افکار مضطرب کننده خود را شناسایی کرده و مهارت‌های شناختی و رفتاری جدیدی برای کاهش اضطراب خود یاد بگیرید. 

تکنیک های شناخت درمانی

درمانگران در دوره شناخت درمانی برای بررسی افکار و رفتار‌ها از چندین تکنیک مختلف استفاده می‌کنند که شامل موارد زیر است:
 
۱- اعتبارسنجی: درمانگر از بیمار می‌خواهد تا از افکار و عقاید خود دفاع کند. اگر بیمار نتواند شواهد عینی برای حمایت از فرضیات خود ارائه دهد، بی اعتبار بودن یا ماهیت ناصحیح افکار برایش آشکار خواهد شد.

۲- تمرین شناختی: از بیمار خواسته می‌شود یک موقعیت دشوار که قبلا با آن روبرو شده است را تصور کند. سپس با کمک درمانگر نحوه برخورد موفقیت آمیز با مشکل را تمرین می‌کنند. هنگامی که بیمار دوباره با موقعیت مشابه روبرو شود، رفتاری که از قبل یاد گرفته است اکنون برای مقابله به کارش می‌آید.

۳- کشف هدایت شده: درمانگر یک سری سؤالاتی را طراحی می‌کند که مراجع با پاسخ به آن‌ها تحریفات شناختی خود را کشف می‌کند.

۴- یادداشت برداری: بیمار باید یک دفترچه خاطرات روزانه داشته باشد که در آن به طور مفصل و با ذکر جزئیات درباره موقعیت‌هایی که در زندگی روزمره رخ می‌دهد، افکار و احساسات پیرامون آن‌ها و رفتاری که با آن‌ها همراه است، بنویسد. سپس درمانگر و بیمار این یادداشت‌ها را با هم مرور می‌کنند تا الگو‌های تفکر ناسازگار و چگونگی تأثیر این افکار بر رفتار فرد را کشف کنند.

۵- تکالیف خانه: به منظور تشویق برای کشف خود و تقویت نگرش‌های ایجاد شده در جلسات درمان، ممکن است درمانگر از بیمار بخواهد یک سری تکالیف را انجام دهد؛ تکالیفی همچون یادداشت برداری در طول جلسه و بعد مطالعه آنها، یاداشت‌های روزانه (در بالا اشاره شد) یا خواندن کتاب یا مقاله‌های متناسب با درمان.

۶- الگوبرداری: تمرینات بازی نقش به درمانگر اجازه می‌دهد تا در موقعیت‌های مختلف واکنش‌های مناسب را به مراجع نشان دهد. سپس بیمار می‌تواند از این رفتار الگو بگیرد.

 

تکنینک های شناخت درمانی

 

رفتاردرمانی شناختی

رفتاردرمانی شناختی یا درمان شناختی – رفتاری (CBT) تکنیک‌های رفتاردرمانی را با رویکرد سنتی تغییر شناخت ادغام می‌کند. در درمان شناختی-رفتاری، درمانگر به بیمار کمک می‌کند تا افکار پریشان کننده خود را شناسایی کند و سپس از تکنیک‌های رفتار درمانی برای تغییر رفتار هدف کمک می‌گیرد.
بیماران ممکن است یک سری باور‌های هسته‌ای بنیادینی داشته باشند که طرحواره نام دارند. طرحواره‌های ناسازگار و معیوب تأثیر منفی بر رفتار و عملکرد بیمار می‌گذارد. به عنوان مثال، در یک بیمار مبتلا به افسردگی به این علت که متقاعد شده است دوست داشتنی نیست، ممکن است یک هراس اجتماعی ایجاد شود. یک درمانگر شناختی – رفتاری از بیمار می‌خواهد تا نام افراد خانواده و دوستانی که از او مراقبت می‌کنند و از بودن با آن‌ها لذت می‌برد را به او بگوید سپس به او نشان می‌دهد که دیگران برایش ارزش قائل هستند؛ به این ترتیب غیر منطقی بودن فکر بیمار را افشا می‌کند. بعد از آن الگوی جدیدی از تفکر را برای او فراهم می‌کند تا الگوی رفتاری قبلی خود را تغییر دهد. (یعنی من فرد دوست داشتنی هستم، بنابراین نباید مشکلی برای آشنایی و ملاقات‌های اجتماعی جدید داشته باشم.) ممکن است از تکنیک‌های رفتاری اضافی مانند شرطی سازی (استفاده از تقویت‌های مثبت یا منفی برای تشویق رفتار مطلوب) و حساسیت زدایی منظم (قرار گرفتن تدریجی در معرض موقعیت‌های ایجاد کننده اضطراب به منظور خاموش کردن پاسخ ترس) استفاده شود تا به تدریج بیمار بتواند مجددا به موقعیت‌های اجتماعی بازگردد.

 

رفتاردرمانی شناختی

 

آمادگی

درمان شناختی ممکن است برای همه بیماران مناسب نباشد. بیمارانی که اختلالات شناختی قابل توجهی دارند (به عنوان مثال، بیماران آسیب دیدگی مغزی) و افرادی که تمایلی به همکاری با درمانگر در روند درمان ندارند، معمولاً کاندیدا‌های خوبی برای شناخت درمانی نیستند.
از آنجا که درمان شناختی یک تلاش مشترک بین درمانگر و بیمار است، یک رابطه کاری راحت برای درمان موفق بسیار مهم است. افراد علاقه‌مند به شناخت درمانی باید قبل از شروع درمان یک جلسه مشاوره با درمانگر آینده خود داشته باشند که بیشتر شبیه به یک جلسه مصاحبه است و به بیمار و درمانگر این امکان را می‌دهد تا با یکدیگر آشنا شوند. در طول مشاوره، درمانگر با جمع آوری اطلاعات از بیمار یک ارزیابی اولیه انجام داده و رویکرد درمان و اهداف پیشنهادی خود را مطرح می‌کند. بیمار نیز این فرصت را دارد تا در مورد اعتبار حرفه‌ای درمانگر، رویکرد درمانی و سایر موضوعات مرتبط اطلاعات کسب کند.

 

در نهایت

از آنجا که شناخت درمانی برای درمان طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها به کار می‌رود و اغلب با درمان‌های دیگر مانند دارودرمانی و سایر روش‌های روان درمانی همراه است، به سختی می‌توان میزان موفقیت این روش درمانی را ارزیابی کرد. با این حال اثربخشی «رفتاردرمانی شناختی» و «شناخت درمانی» برای رفع برخی از مشکلات روانی به خوبی مستند شده است. برای مثال برخی از مطالعات نشان داده‌اند که درمان شناختی می‌تواند میزان عود در افسردگی و اسکیزوفرنی را کاهش دهد، مخصوصا در کسانی که کمتر به دارو پاسخ می‌دهند. علت آن این است که درمان شناختی به جای از بین بردن علائم اختلال بر روی عوامل ایجاد کننده آن، یعنی تغییر افکار و رفتار‌های مرتبط با این اختلالات متمرکز است.
ایجاد تغییرات بزرگ دشوار است. درمانگران شناختی رفتاری این مسئله را به خوبی می‌دانند و به مراجعین خود کمک می‌کنند تا بتوانند در محیطی گرم و حمایت کننده، با آرامش بیشتری برای تغییر خود تلاش کنند.
 
برگرفته از: cogbtherapy ، psychology.jrank
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید