ستاره | سرویس مذهبی – غَشّ، به گول زدن و فریب دادن اطلاق میشود. غشّ به فتح «غ» مصدر، به معنای فریب دادن و به کسر آن، اسم مصدراست.
غش در معامله چیست؟
غش یک امر عقلایی است که در شرع حرام شده است. غش عبارت از اظهار چیزی خلاف واقع یا اخفاء عیب موجود است، پس اگر کالا ایراد آشکاری دارد که به صورت عادی قابل فهم است، اگر توسط فروشنده ابراز نشود، غش نیست. هر چند اگر مشتری در آینده از آن مطلع شود، خیار غبن یا عیب خواهد داشت.
غش در قرآن و روایات
هر چند که در قرآن از واژه غش استفاده نشده، ولی در همین آیات قرآنی کلیاتی وجود دارد که امامان(ع) به عنوان راسخون در علم تأویل کتاب الهی، از آن احکامی را درباره غش استنباط کرده اند. از امام صادق(ع) روایت است که: «نهی النبی(ص) أن یشاب اللبن بالماء للبیع»؛ «پیامبر(ص) از آمیختن شیر با آب، برای فروش نهی فرمود».
احکام مرتبط غش
از احکام عنوان یاد شده در بابهای زکات و تجارت سخن گفتهاند.
کاربرد غش در کلام فقهاء
کاربرد غشّ در کلمات فقها همان کاربرد لغوی و عرفی آن است، که به یکی از امور زیر تحقق مییابد؛
- پنهان کردن چیزی که مورد معامل نیست در کالای مورد معامله، مانند مخلوط کردن آب با شیر.
- نشان دادن وصف و ویژگی خوب در کالای مورد معامله در حالی که واقعیت آن چیزی دیگری است، مانند پاشیدن آب بر سبزی برای تازه نشان دادن سبزیهای کهنه و مانده.
- نشان دادن چیزی بر خلاف جنس و ماهیت آن، مانند آبکاری آهن با نقره یا طلا تا خریدار آن را به عنوان نقره یا طلا بخرد.
- اعلام نکردن عیب کالا به خریدار در برخی موارد، مانند موردی که فروشنده میداند خریدار با اعتمادی که به وی دارد، بازگو نکردن عیب کالا توسط او را به منزله سلامت آن تلقی میکند؛ از این رو، کالا را نمیبیند و وارسی نمیکند تا از عیبش آگاهی یابد. در این صورت، اعلام نکردن عیب کالا توسط فروشنده با اعتماد خریدار به وی، غشّ محسوب میشود.
تحقق غشّ در همه موارد آن، منوط به آگاه بودن فروشنده از غشّ و جهل خریدار به آن است. |
بنابراین، چنانچه هر دو عالم به آن باشند یا فروشنده جاهل و خریدار عالم به آن باشد، غشّ تحقق نمییابد؛ چنان که با آشکار و نمایان بودن اختلاط دو چیز با یکدیگر؛ به گونهای که تشخیص آن نیازمند دقت نباشد، نیز غشّ صادق نیست.
برخی گفتهاند: چنانچه فروشنده نسبت به بیان عیب یا نقص موجود در کالا سکوت کند، در صورتی که وی منشأ بروز آن نباشد، غشّ به شمار نمیرود، مگر آن که خریدار به سبب اعتمادی که به او دارد از وی بخواهد عیب یا نقص موجود در کالا را بازگو کند و او سکوت نماید که در این صورت غشّ محقق میشود؛ لیکن برخی، ملاک در تحقق غشّ را علم فروشنده به نقص یا عیب کالا و جهل خریدار به آن دانستهاند. بنابراین، با علم فروشنده به عیب یا نقص و جهل خریدار به آن، غشّ تحقق مییابد؛ هرچند فروشنده درباره آن سکوت کند.
حکم تکلیفی
غشّ در معامله به هر شکلی حرام است، مگر آن که خریدار از آن آگاه باشد و یا در صورت سکوت فروشنده، جنس را به قیمت پایین بفروشد؛ به گونهای که خریدار زیان نبیند. فروختن کالا در مکانی تاریک که عیب کالا پنهان میماند، به جهت امکان ابتلا به غشّ، کراهت دارد.
حکم وضعی
آیا داد و ستد کالای غشدار صحیح است یا باطل؟ در صورتی که غشّ به نشان دادن چیزی بر خلاف جنس آن باشد، مانند آبکاری آهن با طلا و فروختن آن به عنوان طلا، معامله باطل است؛ لیکن نسبت به دیگر موارد غشّ، در بطلان معامله اختلاف است. بسیاری از فقها معامله را صحیح دانستهاند. بنابر قول به صحّت معامله، خریدار حق فسخ معامله را دارد و پس از آگاهی از غشّ میتواند معامله را بر هم زند. البته نوع خیار نیز بر حسب نوع غشّ متفاوت است. به عنوان مثال، اگر غشّ به نشان دادن وصفی بر خلاف واقع باشد، خیار تدلیس و اگر از نوع مخلوط کردن شیر با آب باشد، خیار عیب ثابت است.
سایر احکام درباره غش
در طلا یا نقره آمیخته با فلزی دیگر، زکات واجب نیست، مگر آن که طلا یا نقره آن به حدّ نصاب برسد. فروختن طلا یا نقره آمیخته با فلزی دیگر در برابر غیر هم جنس آن مطلقا جایز است؛ خواه مقدار آمیختگی معلوم باشد یا نامعلوم؛ لیکن در صورت نامعلوم بودن، فروختن آن در برابر هم جنس (طلا یا نقره) جایز نیست و اگر مقدار آن معلوم باشد، جایز است به شرط آن که عوض زیادتر باشد تا زیادی آن در ازای فلز مخلوط شده قرار گیرد.