ستاره | سرویس مذهبی – یهودیت در دنیای قبل از اسلام خود را ملت برتر میدانست و سیادت و تقدم بر سایر اقوام را حق مسلم خود میپنداشت، خود را اهل کتاب و سایر اقوام آن روز را امی، بی سواد و وحشی مینامید و به دنیای آن روز فخر میفروخت.
كتاب مقدس یهودیت
منظور از «كتاب مقدس» یهودیت عهد عتيق (تورات) و عهد جديد (انجيل) است. تعداد نويسندگان كتاب مقدس یهودیت به چهل تن مىرسد و تدوين آن ۱۶۰۰ سال طول كشيده است. كتاب مقدس یهودیت داراى ۶۶ سفر است كه در عهدين تقسيم شده است.
عهد عتيق
عهد عتيق، در بين يهوديان به تورات معروف است. تورات واژهاى عبرى به معناى قانون است. همچنين گفته مىشود واژه «تورات» برگرفته از «ثورات» يا دورههاى تاريخى ملازم با زندگى بنىاسرائيل در گذشته است.
تورات داراى ۳۹ سفر است كه به سه بخش تقسيم مىشود:
- قانون: اين بخش، اسفار پنجگانه موسى (ع) را در بر مىگيرد كه عبارتند از: سفر پيدايش، خروج، لاويان، اعداد، و تثنيه. اين بخش در سال ۱۵۰۰ قبل از میلاد نوشته شده است.
- انبياء: شامل سفر يوشع بن نون، داوران، كتاب اول سموئيل، كتاب دوم سموئيل، كتاب اول پادشاهان، كتاب دوم پادشاهان و انبياء (اشعياء، ارمياء، حزقيال و پيامبران دوازدهگانه) مىباشد.
- مكتوبات: عبارتند از: مزامير، امثال، ايوب، غزل سليمان، جامعه راعوث، مراثى، استر، و باقى اسفار.
شايان ذكر است كه «ملاكى» جزو آخرين نويسندگان عهد عتيق است و آخرين سفر عهد عتيق را به خود اختصاص داده كه «سفر ملاكى» ناميده مىشود. اين امر مربوط به حدود سال ۴۰۰ قبل از میلاد مىباشد، ولى براى اولين بار در سال ۱۴۹۴ میلادی در ميلان به چاپ رسيده است.
ترجمه هاى كتاب مقدس یهودیت
اساساً زبان اصلى تورات، عبرى و زبان اصلى عهد جديد، يونانى بوده است. كتاب مقدس یهودیت به تعداد زيادى از زبانهاى جديد و قديم دنيا ترجمه شده است عبارتند از: ترجمه سبعينيه (ترجمه هفتادى)، سريانى، مصری، قبطى، لاتينى، عربى قديم و عربى جديد.
خاندان و تبارنامه يهودیت
یهودیت نسب خود را به جد بزرگشان، سام بن نوح مىرسانند. به همين دليل، به خود لقب «سامى» مىدهند. |
آنان همچنين به «عبرانيان» معروف هستند، يا به دليل انتسابشان به يكى از اجداد ابراهيم، عابر، يا به دليل اينكه آنان از رود اردن يا از اور كلدانيان در عبور نمودهاند. آنان همچنين ملقب به نام جدشان، يعقوب، هستند كه خداوند به او عنايت كرده، او را «اسرائيل» ناميد و بر همين اساس، بر نوادگان وى «اسرائيلى» گفته مىشود. نيز به دليل انتسابشان به يهودا، يكى از اسباط دوازدهگانه يهود، به «يهود» متصف هست هرچند اين نام بر پرشمارترين طايفه يعقوب اطلاق شده است.
زمانى كه ابراهيم (ع) وارد فلسطين شد، همسرش ساره، اسحاق و همسر و كنيز مصرىاش، هاجر، اسماعيل را به دنيا آورد كه اصل و تبار عربها و ملتهاى ديگر به او برمىگردد. يعقوب، از فرزندان و يوسف از نوادگان اسحاق هستند كه یوسف به اسماعيليان فروخته شد و از او نسل با عظمتى پا به عرصه وجود گذاشت كه حضرت موسى (ع) نيز از آن جمله است. وى به همراه قوم خود، فرزندان يوسف، به دليل ترس از حمله فرعون، از مصر فرار كرد و به سوى فلسطين بازگشت. ديگر فرزندان يعقوب نيز عبارتند از: راوبين، شمعون، جاد، يهودا، سّاكار، زبولون، يوسف، منسّى، بنيامين، اشير، دان و نفتالى، كه طايفه بنىاسرائيل را تشكيل مىدهند. يهوديان از زمان پيدايش يهوديت تاكنون، خود را به يكى از اين اسباط منتسب مىدانند.
پراكندگى جغرافيايى اسباط يهودیت
زمانى كه يهوديان به رهبرى يوشع بن نون وارد فلسطين شدند، پس از سرشمارى، سرزمين فلسطين و اطراف آن، بين آنان تقسيم شد.
- راوبين و جاد و نيم سبط منسّى بخش واقع در شرق اردن را، كه از جنوب بحر الميّت تا شمال جبل الشيخ گسترش و امتداد يافته است، تصاحب كردند.
- سبط يهودا نيز در بخش جنوبى، كه طول آن از بئر السبع تا شهر قدس و عرض آن از درياى مديترانه تا بحرالميّت كشيده شده بود، ساكن شدند.
- سبط شمعون بين فرزندان سبط يهودا پراكنده شد. در شمال سبط يهودا سبط بنيامين بود.
- در شمال سبط بنيامين، سبط يوسف بود كه اكنون به «جبل نابلس» در وسط فلسطين معروف است.
- شمال سبط يوسف، نيم سبط منسّى و يسّاكار در سرزمينى كه اكنون به «مرج بن عامر» و سرزمين «باشان» معروف است، ساكن شدند. اين مكان عبارت است از: سرزمين حوران، جولان و لجاه. در شمال يسّاكار، اشير ساكن شد كه تا امروز به «سرزمين بشارت» معروف است. در شرق سبط اشير، سبط نفتالى مسكن گزيد و امروزه سرزمين او به «صفد» و «مرجعيون» معروف است. هنگامى كه سبط زبولون، بين اشير و يسّاكار، يعنى در شهر ناصره امروزى مسكن گرفتند، سبط جاد، در يافا و اطراف آن و نيز در دشت حوله ساكن شدند.
اعياد يهودیت
يهود غالباً در اعياد، گاو، گوسفند، بز، كبوتر و فاخته ذبح مىكنند. اين كار به عنوان كفاره گناهان مردم صورت مىگيرد. پيش از ذبح، خاخام لغزشها و گناهان مردم را بازگو مىكند، سپس قربانى، ذبح و سوزانده مىشود تا خداوند بوى آن را استشمام كند و روح و خاطرند گردد و از گناهان قوم خود درگذرد.
اعياد يهودیت عبارتند از:
- روز شنبه: چون خداوند در شش روز دنيا را آفريد و در روز هفتم به استراحت پرداخت و به دليل آنكه يهود برگزيده خداست، بنابراين، استراحت آنان به دليل استراحت خداوند است. عيد روز شنبه، داراى مراسم و مناسك خاصى است كه خداوند پاىبندى به آنها را خواستار شد نسبت به حفظ اين روز تأكيد نموده است.
- عيد فصح يا روز خروج: اين عيد، اولين عيد سالانه يهود است. در اين روز، يهود روزگار بردگى خود در برابر مصريان و رنج و عذاب آن دوران را يادآورى مىكند و براى فراموش نكردن آن دوره، خداوند به آنان امر كرد تا همانند روزهاى خروج از مصر، نان فطير بخورند.
- عيد هفتهها: اين جشن، پنجاه روز بعد از دومين روز عيد فصح برگزار مىشود. يكى از آداب آن اين است كه بايد اين مراسم در سرزمين يهود برگزار شود؛ جايى كه منظور يهود از آن، «فلسطين» امروزى است.
- روز كيپور: در اين عيد، به دليل يادبود نزول رحمت خداوند بر آنان، به مدت هفت روز در صحرا ساكن مىشوند.
- روز كفاره: اين عيد، روز دهم اكتبر است و یهودیت براى كفاره گناهان خود، در اين روز قربانى مىكنند.
يهودیت اعياد ديگرى نيز دارد؛ از جمله مىتوان «سبْت زمين»، «سال يوبيل» و اول هر ماه را نام برد.
فرقههاى يهودیت
فرقهگرايى يهوديت ناشى از ثبات و آرامش يهود در قبل و بعد از ميلاد و نيز سرگرم شدن آنان به خود و نزاع بر سر پستهاى دينى است. در نتيجه اين امر، دو مكتب پديد آمدند: يكى در بابل كه «مكتب شرقى» و ديگرى در طبريه كه «مكتب غربى» نام گرفت. پيدايش اين دو مكتب، نقش زيادى در انقسام يهود به فرقههاى مختلف با ويژگىها و مشخصات و عقايد خاص داشت. اين فرقه ها از لحاظ ظاهر، به چهار و از لحاظ محتوا، به پنج گروه تقسيم مىشوند:
الف) فرقه های يهودیت از لحاظ ظاهر: محافظهكاران يا بنيادگرايان، ظاهرگرايان، مماشاتكنندگان و استقلالطلبان
ب. فرقههاى پنجگانه مشهور يهودیت از لحاظ محتوا: فريسيان يا عزلتطلبان، سامريان، افراطيان یا جليليان، صدوقيان و اسنيان