ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – حکایت دیوار عدل حکایتی است که در موضوع “ادبیات پایداری” نوشته شده است. ادبیات پایداری گونهای از هنر است که در آن نویسنده یا شاعر، تفکر آگاهی بخش یا انتقادی خویش را درباره دادگری، عدالت خواهی، بیدادگری، ستم ستیزی، آزادی و حق جویی بازگو میکند. به اینگونه متنها که در حقیقت، فریاد مظلومیت آزادی خواهان را به گوش میرساند و خواننده را به ایستادگی، مبارزه و سازش ناپذیری در برابر ظلم فرا میخواند، ادبیات پایداری یا ادب مقاومت گفته میشود.
در ادامه این مطلب حکایت گنج حکمت، معنی آن و آرایه های ادبی را خواهید خواند.
گنج حکمت؛ حکایت دیوار عدل
عاملِ شهری به خليفه نبشت که ديوار شهر خراب شده است، آن را عمارت بايد کردن.
جواب نبشت که شهر را از عدل، ديوار کن و راهها از ظلم و خوف پاک کن، که حاجت نيست به گِل و خشت و سنگ و گچ.
معنی گنج حکمت دیوار عدل به زبان ساده و امروزی
در روزگاران قدیم، حاکم شهری که یکی از دیوارهای آن شهر خراب شده و افتاده بود، به خلیفه نامه نوشت که یکی از دیوارهای شهر خراب شده و باید بازسازی شود. خلیفه که فرد دانایی بود در جواب به او نوشت: در شهر عدل و عدالت را برپا کن و راه هر گونه ظلم و جور به اهالی آن شهر را ببند، که اگر این چنین کنی نیازی به گل و خشت و سنگ و گچ و هزینه برای تعمیر آن نداری؛ چرا که امنیت در گروی عدالت و امنیت است، نه دیوارهای گلی بی ارزش و سست.
معنی کلمات
- عامل: حاکم، کارگزار، والی
- نبشت: نوشت
- عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، آبادانی (همآوا: عمارت: ساختمان، امارت: فرمانروایی)
- عمارت بايد کردن: باید آباد کنند
- خوف: ترس
- حاجت: نیاز
- خشت: آجر نپخته.
آرایههای ادبی
- تشبیه: “از عدل دیوار کن” تشبیه پنهان است. (عدل مانند دیوار است که از شهر محافظت میکند.)
- تناسب: تناسب بین گل خشت سنگ گچ