ستاره | سرویس اخبار – بیش از ۱۸ ماه میگذرد که کرونا مهمان ناخوانده و شوم کشورمان شده است؛ بسیاری را مبتلا و بیش از ۹۷ هزار تن از هموطنانمان را به کام مرگ فرستاده است. ۱۸ ماه گذشته و حالا همه خسته اند؛ هم مردم و هم کادر درمان؛ در این میان، اما کمبود امکانات درمانی در بیمارستانها و انتشار برخی تصاویر از خشونت علیه کادر درمان تحت تاثیر این کمبودها، بر دامنه نگرانیها افزوده است…
به گزارش ایسنا، کشورمان تاکنون چهار پیک سهمگین کرونا را گذرانده و حالا در گرداب پیک پنجم گرفتار شده است. پیکی با کرونای دلتا که به گفته متخصصان قدرت سرایتش ۳۰۰ درصد بیش از کرونای ووهان است و در عین حال شدت درگیری ریوی نیز در آن بیشتر است.
چهار موج کرونایی
موج اول را در هجمه اول ویروس به کشورمان از زمان تایید بیماری تا اواخر اسفند ماه ۹۸ شاهد بودیم. آن زمان به تدریج متوجه شدیم که با استفاده از ماسک و رعایت چند راهکار بهداشتی ساده میتوانیم در برابر ویروس چینی بایستیم. پیکی که بالاخره با آموزش و رعایت پروتکلهای بهداشتی کاهشی شد و این روند کاهشی تا اواخر اردیبهشت ماه ۹۹ ادامه داشت.
با آرام شدن اوضاع اما، همه گمان کردند که کرونا رخت بسته است؛ محدودیتها برداشته شد، خیابانها شلوغ شد و سفرها هم به راه. غافل از اینکه کرونا از همین عادی انگاریها استفاده و در جانها رخنه کرد. پیک دوم بیماری از اواسط خرداد ۱۳۹۹ آغاز شد، تختهای بیمارستانی به تدریج پر شدند، آمارها افزایش یافت و عمدتا شاهد افزایش ابتلاهای خانوادگی بودیم. چراکه رفت و آمدها و دید و بازدیدها شروع شده بود و کرونا مجال یافت تا کل یک خانواده را از بزرگ و کوچک گرفتار کند.
در همین پیک بود که حرف از اجباری شدن استفاده از ماسک به میان آمد. به طوری که وزارت بهداشتیها اعلام کردند که اجباری کردن استفاده از ماسک به نوعی احترام گذاشتن به سلامتی طرف مقابل است. در عین حال اعلام شد که استفاده از ماسک یکی از موثرترین و ارزان قیمتترین راههای پیشگیری از انتقال ویروس است و البته در کنار آن بر رعایت فاصلهگذاری فیزیکی نیز تاکید شد.
با این وجود برخی گوششان بدهکار این حرفها نبود و راه خودشان را میرفتند و بر همین اساس بود که پاییز کرونازده از راه رسید؛ هوا به تدریج رو به سرد شدن گذاشته؛ موج سوم کرونا با شدت بیماریزایی بیشتر آغاز شده و البته ترس از شیوع آنفلوآنزا و کاهش رعایت پروتکلها هم بر نگرانیها میافزود.
کرونا در پیک سوم خود میتاخت و جان میگرفت. به طوری که مرگهای ۴۰۰ تایی ۵۰۰ تایی در روز را تجربه کردیم، خانوادههای زیادی داغدار شدند و آرزوهای زیادی در زیر خاک مدفون شد.
طی پاییز و زمستان با تلاش کادر بهداشت و درمان کشور و البته رعایت پروتکلها از سوی مردم موج سوم بیماری نیز به تدریج فرو نشست و وزیر بهداشت در ۱۶ دی ماه ۱۳۹۹ از دو رقمی شدن مرگهای کرونایی در کشور خبر داد، اما این پایان ماجرا نبود؛ چراکه درست در همین روز وزیر بهداشت ورود گونه انگلیسی کرونا به کشور را هم تایید کرد و نسبت به خطرات آن هشدار داد. ویروسی با قدرت سرایت و انتشار چند برابری نسبت به کرونای ووهان؛ بنابراین کرونا طغیان چهارمش را در کشور کلید زد.
موج چهارم کرونا از ابتدای شروعش طوفانی عمل کرد؛ به طوری که تنها طی چند روز تمام مراکز استانها را قرمز و بیمارستانها را از بیماران بدحال کرونایی مملو کرد. به گفته کارشناسان و متخصصان حوزه سلامت، عوامل متعددی باعث شکلگیری این پیک جدید در کشور شدند؛ در نیمه اسفندماه خریدهای شب عید را داشتیم، دورهمی، دید و بازدید و… که سبب شد در شاخص رعایت پروتکلها افت داشته باشیم و به گفته وزارت بهداشتیها این شاخص به زیر ۶۰ درصد رسید.
از طرف دیگر در تعطیلات نوروز دید و بازدید، رفتن به کافه و رستوران، تعدد مراسم پر تراکم مانند عروسی و عزا از عوامل شکل گیری پیک چهارم بیماری در کشور بود.
پیک هولناک پنجم
پیک چهارم تاخت و تازش را ادامه داد و هنوز از شر مرگهای بیش از ۱۰۰ تایی آن آسوده نشده بودیم که کرونای هندی رخ نشان داد و کاهش توجه مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی به عنوان بازوی آن عمل کرد و پیک پنجم را آفریدند. پیکی که هم از نظر قدرت سرایت و هم از لحاظ شدت بیماری بسیار سریع و شدید است و همچنان گریبان سلامت کشور را گرفته است.
آنچه در پیک پنجم کرونا در کشور مشاهده میکنیم، تصاویر هولناکی است که در هیچ یک از پیکهای قبلی دیده نشده بود؛ تعداد ابتلای بسیار بالا، بستریهای بیش از ظرفیت بیمارستانها که باعث میشود بسیاری از بیماراستانها تخت کافی برای بیمارانشان نداشته باشند، سرگردانی مردم برای یافتن تخت خالی، کمبود داروهایی مانند رمدسیویر و فاویپیراویر و ایجاد صفهای طویل در مقابل داروخانهها، مرگو میرهایی که از مرز ۵۰۰ نفر در روز هم گذشته و به بیش از ۶۰۰ کشته در روز رسیده و قبرستانهایی که مملو از جانباختگان مبتلا به کرونا شده است.
در این میان اما، مردم دیگر نیمنگاهی هم به پروتکلهای بهداشتی ندارند. به طوری که طبق اعلام وزارت بهداشتیها میانگین رعایت پروتکلهای بهداشتی به ۳۸ درصد رسیده که فاجعه است. در عین حال اعلام تعطیلی شش روزه در کشور از ۲۵ تا ۳۰ مرداد ماه برای کنترل مقطعی بیماری در نظر گرفته شد، اما باز هم عدهای بدون توجه به مسئولیت اجتماعی خود راهی سفر شمال شدند، سفرهایی که میتواند شرایط را وخیمتر و سیاه کند.
خطر خشونت در بیمارستانها
در این میان گویا کادر بهداشت و درمان تنها ماندهاند. کسانیکه پنج موج کرونا را ایستادهاند. بدون ذرهای استراحت و بی وقفه در حال خدمترسانی به مردم بودهاند. دیگر نه جانی برایشان مانده و نه طاقتی.
از طرفی افزایش بیماران بستری، منجر به پر شدن بیمارستانها شده و مردمی که بیمار کرونایی دارند و نمیتوانند تخت خالی پیدا کنند، فریادهایشان را بر سر کادر درمان میزنند. موضوعی که میتواند منجر به برخوردهایی خشونت آمیز در بیمارستانها شود که نمونههایی از آن را چند روز پیش در فضای مجازی مشاهده کردیم؛ انتشار ویدیویی از درگیری با قمه بر سر تخت بیمارستان در یکی از بیمارستانهای کشور. موضوعی که میتواند منجر به اتفاقات ناگوار در بیمارستانها شود.
در این زمینه دکتر حسین کرمانپور-مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی گفت: پیش از این هم پیشبینی کرده بودم که ما در پیک پنجم، شاهد این خواهیم بود که مردم از فاز تجلیل از مدافعان سلامت به مرحله مواجهه خشونت آمیز با مدافعان سلامت میرسند و رویکرد پاسداری از نظام و کادر سلامت به نقد کادر سلامت میرسد؛ چراکه کادر سلامت در یک جایی دچار بریدن و افسردگی شده و در آنجا کیفیت خدمات کاهش مییابد و این طبیعتا افراد را ناراضی میکند.
افزایش ۳ برابری بیماران بستری در اورژانسهای کوویدی و کاهش کادر درمانی
وی افزود: البته هیچگاه تصور نمیکردم که در پیک پنجم تا این حد افزایش ابتلا و مرگومیر داشته باشیم. بر همین اساس در بیمارستانهایی مانند سینا که خودم در آنجا هستم، میبینیم که مجبور است ۲.۵ تا سه برابر ظرفیت اورژانس بیمار بستری کند که اصطلاحا به آن اکسترا میگوییم.
یعنی اگر در اورژانس کووید ظرفیت بستری ۱۶ تا ۲۰ بیمار است، اکنون دو تا سه برابر بیمار در این اورژانس بستری هستند و میبینیم ۶۰ تا ۷۰ نفر در اورژانس بستری هستند و حتی تردد در اورژانس سخت میشود. زیرا نمیتوان به مردم گفت که شما را بستری نمیکنیم. این درحالی است که از طرف دیگر تعداد پزشک و پرستاری که باید به بیماران خدمت ارائه دهند، همان تعداد قبلی هستند و بلکه کمتر. چراکه بیمار شدند و نیستند ودیگران بجای آنها ارائه خدمت میکنند.
افزایش برخوردهای خشونت آمیز در بیمارستانها
کرمانپور ادامه داد: بنابراین هم تعداد بیماران چند برابر شده و هم تعداد کارکنان کمتر شده است. هرکس باشد در این شرایط دچار مشکل میشود و این مشکل باعث میشود که به طرفهالعینی در یک پیک خطرناکی که بیمار باید خدمات لازم را دریافت کند و کادر درمان نرسند که این خدمت را ارائه دهند، توسط همراهان بیمار مورد مواخذه و حتی خشونتهای کلامی و فیزیکی قرار بگیرند و اتفاق بیفتد.
آنچه که در این زمینه به تازگی در فضای مجازی منتشر شده، یک نمونه است. در حالی که نمونههای زیادی از این برخودها وجود دارد و کسی فیلم هم نمیگیرد. در حال حاضر در بیمارستان ما روزانه یک دعوا را داریم. حال گاهی در این خشونتها به تجهیزات اورژانس یا بیمارستان هم خسارتی وارد میشود که نور علی نور است.
زیرا تمام کارهایی که در بیمارستان انجام میدهیم، وابسته به تجهیزات هایتک است و یک آسیب کوچک به آنها کارهای زیادی را عقب میاندازد و علاوه بر اینکه کیفیت را کاهش میدهد، سقف پاسخ را نیز کاهش میدهد و برای کادر درمان نیز خسته کننده است.
شب و روز بیمارستانها یکی شده
وی با بیان اینکه این شرایط برای کادر درمانی که پیش از این در وضعیت نرمالی بودند، اما اکنون در یک جنگ نابرابر و دائم به سر میبرند، خوب نیست، گفت: در حال حاضر شب و روز بیمارستان یکی شده است. پیش از کرونا ما در ۲۴ ساعت شبانه روز چهار پیک حضور بیمار داشتیم که شامل ۱۲ ظهر، سه بعدازظهر، هشت تا ۱۰ شب و ۱۲ تا یک شب بود و تقریبا از یک بامداد تا صبح تک و توک مراجعه داشتیم که این موضوع هم باعث استراحت میشد و هم موجب بازنگری پروندهها میشد، اما اکنون اصلا شب و روز و ساعت نمیشناسد و دائما بیمار مراجعه میکند.
در عین حال ما هیچگاه کمبود تخت نداشتیم و نهایتا یکی دو نفر مقداری معطل میشدند تا تخت اورژانس خالی شود، اما اکنون دهها بیمار و بلکه بیشتر همیشه در حیاط بیمارستان منتظرند که تخت خالی شود. حال همه منتظرند که ببینند فردی که روی تخت اورژانس است چه اتفاقی برایش رخ میدهد که جایگزین شوند و بیمارشان را نشان دهند. اینها ناگوار است و سابقه نداشته است. حتی در پیکهای قبلی کرونا هم به این سبک سابقه نداشته است.
کرمانپور تاکید کرد: این شرایط هم همراهان بیماران را عصبانی و خشمگین میکند و هم کادر درمان را عصبانی میکند. زیرا دائما مردم به آنها مراجعه میکنند که آیا تخت خالی شد یا خیر. بیمار من اکسیژن کم دارد، بیمار من دارد میمیرد، مگر اینجا بیمارستان نیست و نباید بیمار را نجات دهید و هرچه هم که توضیح میدهیم که ما بالاخره باید بیمار را روی تخت بستری کنیم و نمیتوان او را کف زمین گذاشت.
همه اینها جنگ و گریز ایجاد کرده و باعث میشود که از حد خشونتهای کلامی فراتر رفته و شاهد خشونتهای فیزیکی هم باشیم. فیلمهایی هم که از این خشونتها میبینیم مشتی نمونه خروار است که در سراسر کشور در حال رخ دادن است.
کادر درمان بریده اند
وی با بیان اینکه در این شرایط ممکن است هر آن اتفاق ناگواری هم رخ دهد، گفت: در حال حاضر ما مانند اتوبوسهای هند شدهایم که فیلمهای متعددی از آنها دیدیم که آدمها تا دهانه در خودشان را به اتوبوس آویزان میکنند و ممکن است حوادث ناگوار برایشان رخ دهد.
اکنون اورژانسهای بیمارستانها، به ویژه در شهرهای بزرگ و خصوصا اورژانسهای ریفرال که مرجع بسیاری از بیماران هستند، این خاصیت را پیدا کردهاند. مسلما این موضوع کیفیت خدمات را کاهش داده و حوادث را بالا میبرد و درگیری ایجاد میکند. در این شرایط مردم حق دارند و از آن طرف هم کادر درمان دیگر طاقتش زیاد نیست.
ما قبلا به برخی دوستان پزشک و پرستارمان در اورژانس تذکر میدادیم که چرا فلان برخورد را انجام دادید، اما اکنون اصلا امکان ندارد که به یک پزشک و پرستاری امر و نهی کنید. زیرا واقعا دیگر بریدهاند و فقط باید نازشان را بکشیم تا بمانند و ارائه خدمات را ادامه دهد تا بتوانیم خدمات را به بیماران برسانیم و خدمات قطع نشود. زیرا اگر امید ملت از این حوزه هم بریده شود، دیگر نمیدانم چه اتفاقات بدی رخ خواهد داد.