آرایه اغراق یکی از آرایه های ادبی معنوی پر کاربرد است که در انواع ادبی از ادبیات حماسی گرفته تا غنایی و عاشقانه کاربرد دارد. زیباترین اغراق ها را میتوان در شاهنامه فردوسی دید. اغراق، مناسب ترین ابزار برای آفریدن صحنه های حماسی است. اما غزلیات عاشقانه سعدی و حافظ و دیگر شاعران بزرگ نیز از آرایه اغراق بی نصیب نمانده است. در این مطلب این صنعت ادبی را با مثال های مختلف بررسی میکنیم.
آرایه اغراق یعنی چه و چه کاربردی دارد؟
مهمترین شاخصه ی آرایه اغراق و مبالغه، بزرگنمایی است. هنگامی که شاعر یا نویسنده صفتی را در فرد یا پدیده ای برجسته و بزرگنمایی کند که مطابق عرف و عادت جاری پذیرفته نیست و درعالم واقع امکان دست یابی به آن صفت وجود ندارد یا بسیار بعید است می گوییم آرایه ی اغراق به کار برده است.
آرایه ادبی اغراق باعث:
۱. خیال انگیز شدن شعر و نثر
۲. تاثیربخشی بیشتر کلام
میشود. شاعر به کمک اغراق، معانی بزرگ را کوچک و معانی کوچک را بزرگ نشان میدهد. زیبایی اغراق در این است که غیرممکن را به گونه ای بیان کند که ممکن به نظر برسد. (مفهومی غیر منطقی، منطقی به نظر برسد.)
مثال اغراق در ادبیات غنایی و عاشقانه سعدی و حافظ
سعدی:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران
مانند ابر بهار گریستن و گریه ی درد آلودی که حتا سنگ را هم به ناله وا می دارد، بیانی آمیخته به اغراق است.
حافظ:
هر شبنمی در این ره، صد بحر آتشین است
دردا كه این معما شرح و بیان ندارد
قطره ی ناچیز شبنم را در راه عشق، صد دریای آتشین تصّور کردن؛ بیانی اغراق آمیز است
چند مثال آرایه اغراق در شاهنامه (ادبیات حماسی)
ز سمّ ستوران در آن پهن دشت
زمین شش شد و آسمان گشت هشت
از شدت سمکوفتن اسبان و کثرت سواران، یک طبقه از هفت طبقهٔ زمین به صورت گرد به آسمان رفت و در نتیجه زمین شش طبقه شد و آسمان هشت طبقه
خروش آمد از باره ی هر دو مرد
تو گفتی بدرّید دشت نبرد
چنان فریادی از اسب های آنها برخاست که گویی میدان مبارزه از هم شکافته شد .
تفاوت آرایه اغراق با مبالغه و غلو چیست؟
اگرچه در بسیاری مواقع این چه واژه را به جای هم به کار میبرند و در واقع مبالغه و غلو را هم میتوان زیرمجموعه ای از «اغراق» دانست، اما اگر بخواهیم تعریف دقیقی از این آرایه ها داشته باشیم، تفاوت این سه آرایه را باید در شدت بزرگنمایی آن ها بدانیم. از شدت کم بزرگنمایی یک امر، تا شدیدترین حالت، باید چنین نموداری را در نظر بگیریم:
مبالغه ← اغراق ← غلو
- مبالغه: هم از دیدگاه عقل و خرد ممکن و شدنی است هم عادتاً در آزمونهای زندگی نمونه هایی دارد.
- اغراق: عقلا ممکن است ولی عادتاً ناممکن و ناشدنی.
- غلو: نه عقلاً و نه عادتاً ممکن. نه با عقل و خرد جور در می آید نه به صورت عادی در زندگی نمونه داشته است.
مثال:
(رخش) خروشید و جوشید و برکَند خاک (مبالغه)
ز سُمّش زمین شد همه، چاک چاک (اغراق)
(رخش اسب رستم) چنان شیهه ای کشید و از شدت خشم چنان جست و خیزی کرد که خاک زمین کنده شد (مبالغه). سمش را چنان به زمین کوفت که زمین زیر پایش ترک خورد. (اغراق)
مثال:
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب (غلو)
اگر کوه آهنین، نام افراسیاب را بشنود از ترس مانند دریای آب میشود.
کاربران عزیز؛ شما میتوانید مقاله خرق عادت در ادبیات چیست و زیباترین نمونههای آن کدامند؟ را نیز در ستاره بخوانید. نظرات و پرسشهای خود را در مورد آرایه اغراق در ادبیات با ما در میان بگذارید.