نیمه شعبان ولادت دوازدهمین امام شیعیان، امام زمان (عج) و از بزرگترین اعیاد شیعیان است. اگر به دنبال شعر و متن دکلمه نیمه شعبان برای جشن نیمه شعبان میگردید یا میخواهید از دلنوشته نیمه شعبان و شعر نیمه شعبان (اشعار ولادت امام زمان) برای به اشتراک گذاری در فضای مجازی استفاده کنید، این مطلب را بخوانید و متن مورد علاقه خود را انتخاب کنید. میلاد نور مبارک.
متن دکلمه نیمه شعبان
سلام بر جانها، طراوت هستی، شادابی بخش روزگاران
سلام بر امام عالَم و آدم، مولای انس و جان، یکتا نگار جهان
سلام بر امید زندگی و مایه حیات…!
سلام بر مهدی، آنکه نام دلنشینش جان را معطر میکند و یاد دلانگیزش روح را طراوت میبخشد… سلام بر تو ای بقیه اولیای خدا در زمین، ای ذخیره خاندان وحی، ای آخرین امید سالروز میلادت را جشن میگیریم و یکدیگر را غنچههای تهنیت نثار میکنیم و شکوفههای تحیت میافشانیم…
اما همینکه خاطر را از یاد ولادتت خوش میداریم، گلخندههای شوق بر لبهایمان میپژمرد و غمی بزرگ بر جانمان سایه میافکند و نقش خیال را برهم میزند. غم دوری تو عزیزترین…
آخر کدام هجران دیر پای تاریخ است که بیش از هزار و صد سال به درازا کشیده شده باشد؟!
آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو نمیرسد؟!
آیا درد عالم سوز ما را درمانی نیست؟!
آیا تشنگی ما را آب گواراریی فرو نخواهد نشاند؟!
آری وعده خدا تخلفناپذیر است. به یقین روزی خواهد آمد…!
این یلدای هجران را صبحی در میرسد. این زمستان بیفروغ را قدوم بهاران در هم خواهد شکست.
روزی خواهد رسید که آفتاب از کعبه میدمد و گلهای امید شکوفه میکند. زمین به نور پروردگارش روشن میشود.
تو خواهی آمد، ذوالفقار علی در دست. بر کعبه تکیه خواهی زد و فریادی جهانگیر بر خواهی داشت که: انا بقیه الله المنتقم!
راستی راستی وقتی بیایی آسمان چه می کند؟ ماه پرتوی زیبای خود را بر زمین پخش می کند. ستاره ها آسمان را چراغانی می کنند، پرندگان به پرواز در می آیند، گلهای رنگارنگ زیبا، زمین را با عطر خویش خوشبو می سازند.
ای منجی انسانها بیا… بیا که همه در انتظارند، سبزه زارها چون تو را نمی بینند رنگ باخته اند، و پرندگان دیگر آوای دلنشین خود را سر نمی دهند.
آهوان با چشمان اشکبار خود، چشم انتظار راه تواَند. چشمه در حال ایستادن است. درختان سر به زیر انداخته اند. ابرهای جهل و نادانی تمام آسمان را پوشانده اند.
ولی رنگهای رنگین کمان برای تو راه باز کرده اند، بیا با ذوالفقار پدرت دست این نامردمان را کوتاه کن. بیا و در رحمت را به سوی ما باز کن و گلهای امید را بر سرمان بپاش. ما برای ظهور تو شهر را آذین می بندیم.
☆•☆•☆
از پروانه خواستم, راز سخن گفتن با گلها را برایم بگوید.
پاسخ داد: سخن گفتن با گلها به چه كارت آید؟
گفتم: دنبال گلی می گردم. میشناسیاش؟؟؟
گفت: كدامین گل تو را اینچنین بیتب و تاب كرده است؟
گفتم: به دنبال زیباترینم.
گفت: گل سرخ را میگویی؟
گفتم: سرختر از آن سراغ ندارم.
گفت: به عطر كدامین گل شبیه است؟
گفتم: خوشتر از آن بوی دیگری نمیشناسم.
گفت: از یاس میگویی؟
گفتم: سپیدتر از آن نیز نمیدانم.
گفت: در كدامین گلستان میروید؟
گفتم: در گلستانی كه از شرم دیدگانش هیچ گل دیگری نمیروید
به ناگاه دیدم پروانه،
مستانه بیقرار شده است.
بیتابتر از من ناآرامی میكند ….
از این گل و آن بوته، سراغش را میجوید ….
گفت: اسمش چیست كه اینگونه از آدمیان دل برده است؟
گفتم به زیبایی نامش ندیدم.
گل نرگس را میگویم. میشناسیاش؟؟؟
به ناگاه دیدم پروانه، توان سخن گفتن ندارد.
بالهایش به روشنی شمع میدرخشید.
گویی شعله از درون، وجودش را به التهاب درآورده بود.
توان رفتن نداشت …
به سختی خود را به روی باد نشاند و از مقابل دیدگانم دور شد ….
آری….
او گل نرگس را یافته بود. شرارههای وجودش خبر از آن گل زیبا میداد ….
اینك دوباره من ماندم و این نام آشنا و غریب ….
در صحراهای غربت, تا آدینهای دیگر, به انتظار نشستهام،
تا شاید به همراه پروانهای, به دیار آشنایت قدم گذارم ….
مهدی جان ….
پروانهوارم كن كه دیگر تحمل دوریت ندارم ….
مولای من میدانم كه لحظه دیدار نزدیك است اما دیگر توان ثانیهها را ندارم ….
میدانم كه چیزی به پایان راه نمانده است اما دیگر توان رفتن ندارم ….
میدانم كه تا سپیدهدم وصال، طلوع و غروبی چند, باقی نمانده است، اما دیگر تاب سرخی غروب را ندارم ….
از این رنگ رنگ پروانههای دروغین خسته شدهام…….
از آدینههای سراب گونهی بی وصال به ستوه آمدهام……..
دیگر توان رفتن ندارم…….
زودتر بیا
گل نرگس بیا
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان
☆•☆•☆
انگار که صبح، نم نم باران عهد آمده باشد و همان وقت هم نگاه آفتاب تابنده هستی به این خیل مشتاق افتاده باشد و از این دو «رنگین کمانی» بر آسمان آبی و پاک دل منتظرانش، نقش ببندد. «رنگین کمانی» که هر رنگش نشانی از او دارد؛ از محبتش، از دعایش، از اشکش، از …
و باز آن زمان که خورشید آهنگ رفتن میکند، انگار که با سرخی خود میگوید که شب غیبتش را تاب بیاورید به این امید که آفتاب وجود او، فردای شما را روشن کند؛ آن وقت شراری از سرخی خورشید به دل دوستداران میافتد که:
این همه گناه من کجا و نیم نگاه او کجا؟
دل سیاه من کجا و امید به آمدن او کجا؟
سلام بر حضرت آخرین
سلام بر مولای دوازده
سلام بر عصمت چهارده
شاعر نیستم که قافیه ها و ردیفها رابچینم تا برای منتظرین شعر بگویم تا خوششان بیاید
من برای مولا سخن می پراکنم
برای غریب بین دوستان
برای اشنای بین دشمنان
به خدا دشمنان او را بهتر از من می شناسند
حضرت عشق میدانیم مرا می شناسی خوب هم می شناسی گرگم در لباس بره
گرگ هوسم جامعه های ایمان را پاره کرده
اما چکار کنم هر جور که نگاه می کنم تورا دوست دارم نمی دانم چرا فقط می دانم بخاطر پاکی و مظلومیتت
اقا تو غایب نیستی ما در غیبت به سر می بریم برای ظهور و حضور ما در کنارت دعا کن
در غیبتی بی پایان
اما امید داریم هرقدر که ما بد باشیم شما بیشتر خوبی و مهربان آقا ما در بین دشمنان همیشه کنایه ها را تحمل می کنیم بیا لطفی کن دست ما را بگیر
ما را از نامهربانی های نفسمان نجات بده
نفس افسار را به هر طرف که می خواهد می کشد ما موجودی بی ارداده شده ایم ولی در ته دل همیشه تو را دوست داریم
بیا و ما را نجات بده
آقا کم آوردیم از دنیا و نفسمان
نجاتمان بده از اینها که بگذریم که شرح حال ماست که شما بهتر بران واقفید حالتان چطور است خوبید
خدا کند که یکی از منتظرین دل شما را شاد کرده باشد به خاطر عمل نیکش
شما خوشحال باشید بس
می دانم از دست ما ناراحتید
آقا تو روخدا
دعایی به حال کویریمان کن
تو دریایی
☆•☆•☆
ما به افق تابناک فروغ ازلی خیره میشویم و به امید آمدن روزهای شادی و لحظههای نورانی، خود را از مهر تو سرمست میسازیم و دست طلب و ادب به دامان تو در میآویزیم و به تولای تو چنگ میزنیم.
ما همچو گدایان سر راهت مینشینیم تا با طلعت رشیده خویش، بر زمین و زمان عطر ولایت بپاشی و ما در فضای عطرآگین کرامت تو، جان تازه بگیریم و نماز شکر را به امامت تو برپا کنیم و در برابر رب کعبه خاضع شویم و ویرانی ظلم و آزادی انسان را جشن بگیریم.
سرود حمد را با آهنگ عشق دمساز کنیم و بدین گونه نشان خواهیم داد که پیرو خط سرخ شهادتیم و تو مظهر قهاریت و جباریت خدایی، پس بر کافران بتاز و با آنان بستیز و ارکان ستم را ویران ساز و وعده الهی را تحقق بخش که فرمود:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین.
اراده کردیم بر آنان که در روی زمین ضعیف شمرده شدند، منت گذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.
متن ادبی نیمه شعبان
آقا جان بیا؛
بیا که آدمیان سخت محتاج ناجی گریهای تو هستند، بیا که خشک شد این چشمه اشک بیا و قدم بر چشمان ما گذار… آقا جان بیا که کودکان به جای اینکه لالایی مادران گوش آنها را بنوازد صدای انفجار بمب و موشک در گوش آنها میپیچد. بیا تا زمانی که این چشمها در انتظار یوسفش سوی خود را از دست نداده، بیا که دیگر هیچ کودک بیگناهی مقابل چشمان مادر، جان ندهد…!
اللهم عجل لولیک الفرج!
☆•☆•☆
ای عزیز سفر كرده! ای سرور! ای مولود!
جهان امروز بیابانی را ماند تیره و تار؛ كه در دل این بیابان، در عمق این ظلمت و در قعر این سیاهی، حصاری كشیدهاند از دام شیطان و ایادی شیطان مأمورند به راندن شیعیان تو به این دام. میلاد آقا امام زمان مبارک…
☆•☆•☆
یابن الحسن! ای صاحب زمان!
پس ای آخرین امید! مباد كه دست دلدادگانت، از دامان تو كوتاه بماند… میلادت مبارک سرور زمین و آسمانها
☆•☆•☆
ای دستگیر واماندگان!
☆•☆•☆
ای همه دین ما!
ای همه ایمان ما! ای همه عشق و علاقه ما! ای همه هستی ما! و ای همه كس ما بیكسان! بیا كه كودكان ما به گلِ نوجوانی شكفتهاند؛ جوانان ما، راه پیری را پیش گرفتهاند؛ بسیاری از سالخوردگان ما رفتهاند و صد افسوس كه تو را ندیدهاند…
☆•☆•☆
ای مهدی!
حسرت یک لحظه دیدار، دلهای شیفتگانت را گداخت و امید وصل تو جانهای به لب رسیده را به نسیم لطف بنواخت. گوشها منتظر انتشار سرود ظفر و چشمها در اشتیاق دیدار رهبر، نفسها در سینه حبس؛ و تو ای حبیب، همچنان در پس پرده غیبت نهانی و نمیدانیم تا كی…
☆•☆•☆
ای یوسف زهرا!
آخر تا كی در پس این حجاب میمانی. ای طاووس اهل جنت! ای سفیر حق؛ و ای بلندای برج ولایت را اختر!
تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو
به این امید زندهام كه گردم از سپاه تو
☆•☆•☆
یابن الحسن! ای صاحب زمان!
اگر تو نیایی سیلی ظالمان همیشه بر گونه مظلومان می خورد و صدای ظالم همه جا به گوش می رسد …
متن دلنوشته نیمه شعبان
هان ای امواج خروشان كه قایق شكسته ام را به سوی نابودیها و ظلمتها و كزیه ا سوق می دهید.
و ای طوفانهای خشمگین كه به حال افسرده ام عنایت ندارید و با نغمه ترسناك خود در این ورطه موقت آزارم می دهید.
و ای ابرهای جهالت و غفلت كه در برابر خورشید امیدم صف كشیده اید و رخصت بهره گیری از خورشید امیدم را از من سلب كرده اید.
آیا پنداشته اید كه مغلوبم ساخته اید و شكستم داده اید و به منجلاب تباهیم افكنده اید؟ نه اینگونه نیست.
بدانید كه هرظلمتی را نوری است و خروش و تلاطم شما ای امواج و استحكام شما ای كوهها، و ثبات شما ای ابرها ناپایدار است.
بدانید كه تیرهای جهالت و غفلت و فراقت شما در دلی اثر دارد و در قلبی منزل بگیرد كه نور امید و انتظار و اعتقاد به مهدویت در آن خاموش است، اما وجود من به تابش آن ماه امید روشن است، ای امواج خروشان كشتی نجاتم اوست، اوست مهدی حجه ابن الحسن العسكری.
آری مهدی كه تمام یأسها را به امید مبّدل سازد و در دریای تیر گیها روشنی آفریند.
هان ای دریای بیكران انسانها و لمس كنندگان موج ذّلت در اقیانوس ضلالت كه لحظات پرمشقّت حیات را می گذرانید گردهم آئیم و هم آواز شویم و خطاب به ماه امید هستی مهدی ندادهیم كه:
ای مهدی، ای روشنیمان در تاریكیها، ای امیدمان درنومیدیها، ای كشتی نجات در اقیانوس ضلالت و امواج خروشان غفلت، باز آی كه جهانی زتوجان گیرد.
باز آی كه مستضعفان و شیعیان مستعّد پذیرش تواند
باز آی كه عاشقان پروانه گونه شمع وجودت در انتظار تواند.
☆•☆•☆
دوباره همه از تو میگویند و میشنوند
شیرینی نام تو و شهد یادت به کامها مینشیند
دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم میکنند
کاغذهای رنگی به شاد باش تو در باد میرقصند
دوباره همه دیوارهای شهر با سرانگشتانِ احساس چراغان میشود.
اما…
کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ثانیهها باشد و یادآوریت همه دقایق را پر کند و خدمت به تو انگیزه همه حرکتها شود!
کاش سینهمان صندوق صدقهای شود و قلبمان سکهای نذر سلامتت!
کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای تو به آسمان نرود،
کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!
کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه شعبان باشد…!
اشعار نیمه شعبان مناسب برای دکلمه
گاه میتوان اشعار زیبا درباره نیمه شعبان و ولادت امام زمان (عج) را به صورت احساسی خواند. البته اشعاری قابلیت بیان دکلمه دارند که خود از مضمونی احساسی و دلنشین بهره برده باشند. در ادامه به دو نمونه از این اشعار اشاره خواهیم کرد.
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم
اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا؟
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید؟
عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید
ما برای خودمان اینهمه گفتیم بیا؟
نذر کردیم به پای تو بیفتیم بیا
تو طبیب دل غمدیده ی مایی آقا
ما که مردیم بیا پس تو کجایی آقا
مگر اینکه تو بیایی و حیاتم بدهی
مگر اینکه تو از این وضع نجاتم بدهی
از به خود آمدن این قافله را گم کردیم
وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم
دست برداری از این غیبت طولانی اگر
من به پای تو بریزم طلبی جامی دگر
از تو دنبال تو بودن نکند سهم من است؟
فقط از هجر سرودن نکند سهم من است؟
من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد
صبح فرداش کنار تو دلم میخواهد
بخدا منتظر آمدنت میمانیم
پای این عشق اویس قرنت میمانیم
تو دلت بیشتر از ما تب هجران دارد
سحر وصل همیشه شب هجران دارد
تا به اندازه ی شمعی که ز سر میسوزد
پر پروانه به امید سحر میسوزد
خیر از جمعه ندیدیم به ولعصر قسم
بی تو ما طعنه شنیدیم به ولعصر قسم
(شاعر : صابر خراسانی)
☆•☆•☆
نیمه شعبان سرود زندگی است
نیمه شعبان فرار از بردگی است
نیمه شعبان سلامی از خــــدا
بر همه افراد شهر بنــدگی است
نیمه شعبان امیــــد خستگان
مقصدی بر جادههای خستگی است
نیمه شعبان چو کالائی گــران نو
بـر بـازارهـای کهنهگی است
نیمه شعبان چو حصنی استـوار
قلعهای با سردر همبستگی است
نیمه شعبان چنــان یک سرپناه
آخرین امید در بیچـارگی است
نیمه شعبان به سـان مشعــلی
در افقهای سیاه زندگــی است
نیمه شعبـان بـرای مسـلمـین
سـالـروز خلقت آزادگـی است
نیمه شعبان بـرای دین حــق
بیرقی بر قلّـهء دلـدادگـی است
نیمه شعبان سر آغــاز فـرج
بر سپاه مسلمین آمــادگـی است
نیمــه شعبان بـه سـان دشمنی
بهر بیدردیّ واشرفزادگی است
نیمه شعبان غدیر و بعثت است
جلوهء خم در کمال سادگی است
نیمهشعبان چو خورشیدی منیر
نوربخش عمر ظلمت دیدگی است
نیمهشعبان نهیک روزاست و بس
بلکه با تـاریخ در پیوستگی است
نیمه شعبان،خدا داند که چیست
بر ثُـرائی قدر آن در تیرگی است
بیشتر بخوانید: سرود نیمه شعبان | ۱۲ متن سرود برای نیمه شعبان
اشعار کودکانه نیمه شعبان برای دکلمه
دست می زنند همه
با شادی و همهمه
که آمده به دنیا
تنها گل فاطمه (س)
او پسر عسکری
بر همه ی ما ولی
او آخرین امام و
او جانشین نبی(ص)
اکنون شده او پنهان
با دعای شیعیان
ظهور کند به جهان
رهبر مستضعفان
(شاعر: سیما شمال نصب)
☆•☆•☆
ای گل گل ها سلام
مهدی زهرا سلام
آقای مهربونم
دردو بلات به جونم
مکه ای، کربلایی
نمیدونم کجایی
اما تا زنده هستم
منتظرت نشستم
دوستت دارم همیشه
دلم برات تنگ میشه
فایل دکلمه نیمه شعبان صوتی
شعبان بوی پیراهنت را می آورد
شکافتن نور
از اینکه با مجموعه متن ادبی، دلنوشته و دکلمه نیمه شعبان همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک گذارید.