مفهوم و معنی ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی

ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی، مفهوم و معنی معادل از هر دستی بدی از همان دست پس می گیری می باشد. در این مطلب به طور کامل به این موضوع پرداخته ایم.

مفهوم و معنی ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی

ما گاهی در معامله‌هايمان خيانت می‌كنيم، كم فروشی می‌كنيم و حق ديگران را به درستی ادا نمی‌كنيم و گمان می‌كنيم برنده ماجرا بوده‌ايم، غافل از اينكه پروردگار عالم، دانا به اعمال و رفتار ما است و نتيجه عمل ما را در روزی ديگری به نحوی به ما بر می‌گرداند و ما باز هم به ياد نمی‌آوريم اين شكست نتيجه پيروزی كاذبی بود كه ديروز برای خود ايجاد كرده بوديم؛ مصداق عینی ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی !

 

معنی ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی

این نظام و قاعده دنیا است که هر عملی عکس العملی در پی دارد؛ شاید این دنیا ظرفیت و گنجایش نمایش آثار و عکس العمل اعمال را نداشته باشد اما به اعتقاد ما مسلمانها، دنیای دیگری نیز وجود دارد که می توان بازتاب تمامی اعمال از کوچکترین تا بزرگترین آن را انتظار داشت از همین روست که شاعر می گوید: هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی.

ضرب المثل مشابه

از هر دستی بدی از همون دست پس می گیری

کلام قرآن در تایید این ضرب المثل

آيه هفتم سوره مباركه اسرا به ما هشدار می‌دهد كه «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا»؛ «اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده‏‌ايد و اگر بدى كنيد به خود [بد نموده‌‏ايد]» ولی ما باز هم فراموش می‌كنيم كه اگر امروز در كنار محبت به فرزند خود دل كودكی يتيم را نيز به دست آوريم و او را از آغوش پر مهر و محبت خود محروم نكنيم خداوند متعال دير يا زود دست محبت خود را بر سرمان می‌كشاند.

در جايی ديگر آيه ۴۶ سوره مباركه «فصلت» به ما گوشزد می‌كند كه «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَيهَا؛ هر كس كار شايسته‌ای به جا آورد، برای خود به جا آورده است و كسی كه كار بد كند، به زيان خود اوست» اما باز هم انسان زمينی درس عبرت نمی‌گيرد، از ديگران پله می‌سازد و به سمت بالا حركت می‌كند و غافل از اين است كه دست روزگار زير پای او را خالی خواهد كرد.

 

داستان هرچه کنی به خود کنی
ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی

 

داستانی از ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی

درویشی بود که در کوچه و محله راه می رفت دام این ضرب المثل را تکرار می کرد. در این هنگام زنی بدجنس این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می گوید؛ وقتی شعرش را شنید گفت: “من پدر این درویش را در می آورم”.

زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد. سپس زن به خانه رفت و به همسایه ها گفت: “من به این درویش ثابت می کنم که هرچه کنی به خود نمی کنی”.

این زن یک پسر هفت ساله داشت که گم شده بود؛ این پسر در همین حین پیدا شد و به درویش برخورد و سلامی کرد و گفت:”من از راه دور آمده ام و گرسنه ام” درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت:”زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان!”

پسر زن مکاره، فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت:”درویش! این چه بود؛ منکه سوختم؟”

درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دوان دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش می زد و شیون می کرد، گفت:”حقا که تو راست گفتی؛ هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی”.

 

سخن آخر

این یک سنت همیشگی است، نیکی‌ها و بدیها سرانجام به خود انسان باز می‌گردد، هر ضربه‌ای که انسان می‌زند بر پیکر خویشتن زده است، و هر خدمتی به دیگری می‌کند در حقیقت به خود خدمت کرده است، ولی مع الاسف نه آن مجازات شما را بیدار می‌کند و نه این نعمت و رحمت مجدد الهی باز هم به طغیان می‌پردازید و راه ظلم و ستم و تعدی و تجاوز را پیش می‌گیرید و فساد کبیر در زمین ایجاد می‌کنید و برتری جویی را از حد می‌گذرانید. (تفسیر نمونه، ج۱۲، ص: ۲۷)  

شما می توانید معنی ضرب المثل با یک گل بهار نمی شود و داستان آن را نیز در ستاره بخوانید. در آخر لطفا فراموش نکنید نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید