ستاره | سرویس اخبار – روزنامه شرق نوشت: اعتراضها باعث شد تا بالاخره از نمایندهها هم صدای اعتراض شنیده شود و رسانههای همسو دیروز بالاخره تیتر زدند: واکنش یکصدای مجلس به اظهارات اردوغان!
گرچه تا روز جمعه اظهار نظر دو نماینده اصولگرای مجلس یازدهم در توییتر باعث شده بود برخی اعلام کنند همان سکوت جایزتر بود؛ مثلا احمد علیرضابیگی، نماینده اصولگرای تبریز و استاندار سابق آذربایجان در واکنش به سخنان ضد تمامیت ارضی ایران از سوی رجب اردوغان، نهتنها سخنان اردوغان را محکوم نکرد؛ بلکه دستگاه دیپلماسی کشور را متهم کرد و در توییتی نوشت: «تصنیفی که اردوغان خواند، مرثیه جدایی ۱۷ شهر قفقاز از ایران را یادآور میشود و درس تلخی به دستگاه دیپلماسی کشور است که اگر مانع تأثیرات فرامرزی ما بشوند، جای خالی ما را رقبا خواهند گرفت… . دیپلماسی غلط دولت و غفلت از همسایگان به شوق وصل کدخدا آنها را به دامن صهیونیسم انداخت. این غفلت درباره آذربایجان میدان را برای ترکیه خالی گذاشت! اینکه رهبری عزیز قرهباغ را خاک اسلام توصیف کردند، باید به تغافل دستگاه دیپلماسی پایان میداد».
یا فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امینت ملی، گفته بود: «من فکر میکنم که این شعرخوانی آقای اردوغان نمیتواند با توجه به ماهیت آن مراسم خیلی پیام و موضوعیت خاصی داشته باشد؛ اما اگر او خیال مباحث گذشته را که در برخی مواقع دنبال میکرد و صحبتهایی درباره تشکیل امپراتوری داشت، بخواهد در قالب این شعر دنبال کند، موضوع متفاوت خواهد بود؛ ولی من تصور نمیکنم که چنین موضوعی صادق باشد».
ائمه جماعات استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان و اردبیل هم که قبلا در منازعه ارمنستان و جمهوری آذربایجان از آذربایجان حمایت کرده بودند، با صدور بیانیه مشترکی به اظهارات اخیر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در باکو واکنش نشان دادند.
در این بیانیه که بامداد شنبه منتشر شده، نمایندگان ولیفقیه در استانهای شمال غرب کشور تصریح کردند که ایجاد تنش و اختلاف بین کشورها و ملتهای اسلامی، گناهی نابخشودنی است.
در متن این بیانیه آمده است: متأسفانه در رژه پیروزی کشور آذربایجان در قرهباغ اشعار و سخنانی بر زبان جاری شد که سیادت و وحدت اراضی کشور ما را هدف گرفته بود و از سوء حظ گوینده اینکه آن اشعار از سوی ایرانیان جداشده از وطن مادری سروده شده است. ۲۰۰ سال است که ایرانیان ساکن در ۱۷ ولایت قفقاز که از طرف دولت شوروی از وطن مادری، بابا توپراقی و وطن تاریخی جدا شدهاند، اشعار حسرت میسرایند و با اشعار حسرت زندگی میکنند. چقدر شایسته است که محققان تاریخ کشور عزیزمان ایران، اشعار حسرت را جمعآوری و به رئیسجمهور ترکیه ارسال کنند تا متوجه شود که تنظیمکنندگان خطابه چه خیانت بزرگی به او کرده و برای او مایه آبروریزی بزرگ درست کردهاند. بالاتر از اشعار حسرت، نامههای جانگداز و جانسوز ایرانیان جداشده از وطن مادری است که بعد از عقد قرارداد گلستان در منطقه گلستان قرهباغ به مراجع عظام نوشته و از ظلم و ستم و از تعدیات ناموسی اشغالگران نالهها کرده و از مراجع استمداد طلبیدهاند.
سخن آخر اینکه فن خطابه و اصول سیاست اقتضا میکند که خطیب مطالبه خود را بعد از امکانسنجی دقیق بر زبان بیاورد تا وزن علمی، سیاسی و اجتماعی او تنزل نکند. کمترین محققی میداند که مقصد گوینده آن اشعار ذرهای امکان تحقق ندارد. یاد خیر میکنیم از جناب حیدر علیاف که وقتی از ایشان درباره الحاق سؤال کردند، گفت: کسانی که آن را مطرح میکنند، دیوانهاند! چون دست باید به بدن ملحق شود، نه برعکس!
منبع: همشهری