تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
انسانی خوشقلب و خوشنیت هستی اما چرا اینقدر خودت را دست کم میگیری؟ خود را ضعیف و ناتوان تصور مکن تا اعتماد به نفست از دست نرود. در زندگی سرت به کار خودت مشغول است و این بسیار خوب است. به خدا توکل کن و به لطف و کمک دیگران امیدوار باش زیرا خدا آنها را بر سر راهت قرار میدهد و در صورت نیاز به کمک تو خواهند آمد. اگر کسی به تو کمک کرد، یادت نرود که از او تشکر و قدردانی کنی و اگر دیگر او را نمیبینی در حقش دعای خیر نما.
غزل شماره ۳۲۳ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۳۲۳ حافظ
ز دست کوته خود زیر بارم
که از بالابلندان شرمسارم
مگر زنجیر مویی گیردم دست
وگر نه سر به شیدایی برآرم
ز چشم من بپرس اوضاع گردون
که شب تا روز اختر میشمارم
بدین شکرانه میبوسم لب جام
که کرد آگه ز راز روزگارم
اگر گفتم دعای می فروشان
چه باشد حق نعمت میگزارم
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردم آزاری ندارم
سری دارم چو حافظ مست لیکن
به لطف آن سری امیدوارم
معنی و تفسیر غزل شماره ۳۲۳ حافظ
ز دست کوته خود زیر بارم
که از بالابلندان شرمسارم
از تهیدستی و بیچیزی خودم در رنج و زیر فشار هستم. زیرا از روی سهیقامتان زیباروی شرمندهام.
مگر زنجیر مویی گیردم دست
وگرنه سر به شیدایی برآرم
مگر اینکه زلف حلقهوار زنجیر مانند معشوقی از من دستگیری کند وگرنه کارم به دیوانگی خواهد کشید.
ز چشم من بپرس اوضاع گردون
که شب تا روز اختر میشمارم
اوضاع و احوال این سپهر گردون را از چشمان من بپرس که شب تا صبح بیدارم و ستاره میشمارم.
بدین شکرانه میبوسم لب جام
که کرد آگه ز راز روزگارم
به شکر اینکه جام شراب، همانند جام جهاننما مرا از احوال روزگار با خبر ساخت بر لبش بوسه میزنم.
اگر گفتم دعای میفروشان
چه باشد حق نعمت میگزارم
اگر فروشندگان شراب را دعا کردم جای شگفتی نیست، از نعمت آنها قدردانی میکنم.
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردم آزاری ندارم
سپاسگزار بازوان خود هستم که نیرومند نیستند و من توان آزردن کسی را ندارم.
سری دارم چو حافظ مست لیکن
به لطف آن سری امیدوارم
در این دنیا سر من مانند حافظ از باده مست است، اما به عنایت و لطف خدا در آن دنیا امیدوار و دل بستهام.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.
بدون نام
بیت ماقبل آخر در برخی نسخ:
تو از خاکم نخواهی بر گرفتن
به جای اشک اگر گوهر ببارم