تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
احوالت پریشان بوده و برای بهتر شدن شرایط زندگی در فکر هجرت هستی و این قضیه را آنقدر جدی گرفتهای که آرامش از زندگیات رخت بربسته است. خداوند به تو نعمتهای فراوان بخشیده است که برای دیدن آنها بهتر است از خودت بیرون بیایی و اطرافت را با نگاهی نو تماشا کنی. تفرج و تفریح در شهر برای بهتر کردن حال تو خوب است. به زودی شاد خواهی شد و اوضاع و روزگار بر وفق مراد تو خواهد گشت. قدر تکتک لحظات آن را بدان و شکر خدا را بجای آور. مغرور و متکبر مباش و دوستانت را از خود مرنجان.
غزل شماره ۲۷۹ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۷۹ حافظ
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر میبخشد زلالش
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز میآید شمالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
که نام قند مصری برد آنجا
که شیرینان ندادند انفعالش
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
چرا حافظ چو میترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۷۹ حافظ
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
شیراز و وضع بینظیرش چه خوش و خوب و خرّم است. پروردگارا، آن را از فنا و نابودی دور نگاه دار.
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر میبخشد زلالش
رکناباد نهری بزرگ و پرآب در شیراز بود که از دروازه اللهاکبر عبور میکرد.
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز میآید شمالش
میان جعفرآباد و مصلی نسیمی معطر و با عنبر آمیخته، میوزد.
جعفرآباد محلهای و مصلی تفرجگاهی در شیراز بودند.
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
به شیراز بیا و به برکت مصاحبت مردم بامعرفت آن به جستجوی توفیق حیاتبخش روح القدس بپرداز.
که نام قند مصری برد آنجا
که شیرینان ندادند انفعالش
چه کسی در آنجا نام قند مصری را به زبان آورد که شیریندهنان او را شرمنده و پشیمان نکردند؟
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
ای باد صبا، از آن کولی شاداب سرخوش چه خبر داری؟ حالش چطور است؟
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
ای دل من، اگر آن شاهد شیرین کلام، خون مرا بریزد از او درگذر و مانند شیر مادر خون مرا حلالش کن.
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
برای خاطر خدا از این خواب خوش بیدارم مکن که با خیال او در خواب، بزمی نشاطانگیز دارم.
چرا حافظ چو میترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
ای حافظ، تو که از دوری او در هراس بودی چرا در ایام وصال او شاکر و سپاسگزار نبودی؟
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.