ستاره | سرویس روانشناسی – خطرناک ترین بیماری های روانی کدامند؟ علائم این بیماریها چیست؟ آنچه امروزه به عنوان «اختلالات و یا بیماریهای اعصاب و روان» شناخته میشود، عموماً تغییری مشخص در ساختار و کارکرد مغز انسانها است. با این حال اگر شما تنها چند سده زودتر به دنیا امده بودید، بروز علائم این اختلالات معنای دیگری در میان فرهنگها داشت. به طور مثال در گذشته کوچکترین تغییرات روانشناختی در یک فرد، نظیر افسردگی و وسواس را نشانه وجود اجنه و شیاطین در بدن او میدانستند. به همین جهت برای رهایی فرد از این بلایای ماوراء طبیعی، عموماً او را مورد شکنجه و آسیبهای فیزیکی قرار داده و سعی در آزاد کردن روح او داشتند.
امروزه اما به لطف تحقیقات گسترده روانشناسی مدرن و همچنین روانکاوانی نظیر فروید و لکان، رویکردهای درمانی کاملاً متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است. روانشناسی مدرن امروزه با دستهبندی همه اختلالات ممکن و مشخص کردن عوامل و علائم آنها، برخی از بیماریهای خطرناک قرون قبل را تنها اختلالاتی زودگذر و ناپایدار دانسته است. ما در این نوشته قصد داریم با مرور عوامل و علائم اصلی اختلالات روانی، مهمترین، خطرناکترین و ترسناکترین آنها را مشخص نماییم. با ما همراه باشید!
خطرناک ترین بیماری های روانی
در این قسمت ما به بررسی برخی از خطرناک ترین بیماری های روانی به صورت جزئی میپردازیم:
۱. افسردگی شدید و دیستیمیا
منظور از افسردگی شدید، احساس ناراحتی، ناامیدی و پوچی نسبت به زندگی به صورت بلندمدت است. این اختلال که معمولا در ادامه اتفاقاتی تلخ در زندگی افراد به وجود میآید، حس بیارزش شدن زندگی و میل به مرگ را به همراه دارد. افرادی که از این بیماری رنج میبرند معمولاً در موارد حاد به خودکشی فکر کرده و یا اقدام به آن میکنند.
منظور از دیستیمیا یا اختلال دیستایمی نوعی از افسردگی است که اگرچه شدید و حاد نیست، دوره زمانی آن بسیار زیاد است. متوسط زمان این بیماری دو الی سه سال بوده و افراد در این مدت در انجام فعالیتهای روزمره خود احساس ناتوانی و رنج بسیار میکنند. در برخی موارد علائم این بیماری تا پایان عمر دامنگیر افراد میماند.
۲. وسواس
اختلال وسواس فکری را باید شایعترین نوع بیماری در همه جوامع دانست. فرد وسواسی معمولاً در تصمیمگیری و انتخاب بسیار ناتوان بوده و یا در نوع دیگر آن، اصرار و تأکید غیرمعقولی بر انجام دادن کاری خاص و البته غیرمنطقی دارد (مثل وسواس پاکیزگی بیش از حد یا وسواس فکری مذهبی).
البته آنچه از وسواس به عنوان یک بیماری خطرناک مدنظر است، هیچکدام از موارد ذکر شده نیست؛ اختلال وسواس در موارد خطرناک به حالاتی اطلاق میشود که فرد در پس اصرار و مداومت غیرمعقول بر انجام یک کار و یا یک فکر خاص، دچار دیوانگی و روانپریشی میشود.
۳. اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی، یکی از خطرناکترین و مهمترین بیماریهای روانی است. این بیماری مزمن معمولاً توهمات فراوانی از جمله شنیدن صدا یا دیدن تصاویر خیالی را به دنبال دارد. این اختلال که معمولا موجب ناتوانی و بعضاً بروز مشاجرات میان فرد با دیگران میشود، در موارد حاد نیازمند بستری شدن در آسایشگاههای مخصوص است.
۴. فوبیا
فوبیا یا ترس بیش از حد، بیماری روانی خاصی است که اشاره به ترس غیرمعقول فرد از چیزی مثل تاریکی، ترس از ارتفاع، ترس از حیوانات، روابط جنسی و در موارد بسیاری صرف ارتباط برقرار کردن با دیگران دارد. این بیماری که معمولاً ریشه در کودکی و یا تجربه تلخ افراد دارد، منجر به فاصله گرفتن فرد از موقعیتهایی طبیعی و حتی بیخطر دارد. فوبیای اجتماعی اشاره به انزوای افراد و حس ترس از دیگران به خاطر پیامدهایی مثل مورد قضاوت قرار گرفتن دارد.
از آسیبهای خطرناک این بیماری در موارد حاد؛ میتوان به تجربه شوکهای کوبنده و همچنین ابتلا به روانپریشی اشاره کرد.
۵. اضطراب اجتماعی (GAD)
منظور از اختلال اضطراب اجتماعی، تجربه طبیعی افراد در موقعیتهای استرسزا و هولناک نیست. فردی که از این اختلال رنج میبرد، حتی در مواردی که دلیلی برای اضطراب و استرس وجود ندارد، همواره نگران بوده و از لحاظ ذهنی درگیر آن است. این اختلال که گاهی ممکن است تمام طول روز فرد را با نگرانی و نارضایتی رنج بدهد، میتواند در بلندمدت موجب اختلالات بزرگتری شده و تصمیمات خطرناکی نظیر خودآزاری (مازوخیسم) در افراد را توجیه کند. علاوه بر خطرهای روحی-روانی، اختلال اضطراب و استرس، تاثیر مهمی در مشکلات جسمی افراد بیمار نیز دارد. از جمله این تأثیرات میتوان به مشکلات قلبی-عروقی، مشکلات معده، مشکلات مغز و اعصاب و مشکلات پوست و مو اشاره کرد.
۶. دوقطبی
بیماری دوقطبی نوعی اختلال روانی مزمن است که رفتار سینوسی و نوسان زیاد خلقی افراد را به دنبال دارد. افرادی که از این بیماری رنج میبرند، به صورت مداوم حالات سرخوشی یا شیدایی و افسردگی یا ناراحتی را به نحو پیوسته تجربه میکنند. (علائم اختلال دوقطبی) این اختلال خاص هیچ ارتباطی با تغییر طبیعی حال افراد تحت تاثیر اتفاقات روزمره نداشته و چیزی فراتر از آن است. به بیان دیگر کسی که درگیر این بیماری است، به طور ناخواسته و عموماً بیدلیل این دو قطب احساسی را پیدرپی تجربه میکند.
۷. استرس پس از سانحه
بیماری استرس پس از سانحه، یکی از شایعتری اختلالات روانی است. معمولاً افرادی که تجربه تلخی از یک حادثه مثل جنگ، تصادف، آتشسوزی، بلایای طبیعی و … دارند، مکرراً صحنهای خاص و یا کلیت آن سانحه را به یادآورده و از آن رنج میبرند. این بیماری شاید به خودی خود چندان خطرناک نباشد اما معمولاً فوبیا و افسردگیهای خطرناکی را به دنبال دارد.
درمان این بیماریهای روانی
به طور کلی هیچکدام از بیماریهای مذکور آنقدر خطرناک نیستند که غیرقابل درمان تلقی بشوند. در هرکدام از موارد ذکر شده بهتر است فرد، هم در شرایط حاد و هم در شرایط طبیعی، به متخصص رجوع کرده و از او مشورت بگیرد. با این حال در ادامه به چند مورد از راهکارهایی که میتواند در حل این مسائل راهگشا باشد اشاره میکنیم:
- رژیم غذایی و خواب کافی
- کمک گرفتن از دیگران و سعی در ارتقا روابط اجتماعی
- تمرکز بر فعالیتهای مورد علاقه و همچنین روحیهبخش
- داشتن نگرش مثبت به زندگی و اتفاقات
- توسل به معنویت به معنای عام آن
- ورزش کردن و انجام تفریحات کمخطر
عجیب ترین و ترسناکترین بیماری های روانی
۱. سندروم آلیس در سرزمین عجایب یا سندروم تاد (AIWS)
این اختلال نرولوژیکی بیشتر در کودکان ایجاد میشود. افراد مبتلا ابعاد را بزرگتر یا کوچکتر از آنچه در واقعیت است تشخیص می دهند. مثلا ممکن است تمام اجسام اتاقشان را بسیار کوچک و خودشان را بسیار بزرگ ببینند آنقدر که فکر کنند نمیتوانند در تختخواب خود جا شوند و بخوابند. محققان معتقدند میگرن، صرع و عفونت های ویروسی با این عارضه مرتبطند و برخی اعتقاد دارند تصور کوچک و بزرگ شدن اشیاء میتواند نوعی هشدار مغز برای آغاز میگرن باشد. جالب است بدانید نویسنده رمان آلیس در سرزمین عجایب «لوئیس کارول» در نوشته هایش بارها به سردردهای عصبی و میگرن اشاره کرده و برخی نیز میگویند وی چندین بار دچار حملات صرع قرار گرفته است به همین دلیل بعضی محققین معتقدند ایده اصلی داستان آلیس از تجربیات شخصی نویسنده استخراج شده است.
۲. سندروم دست بیگانه Alien Hand Syndrome
حتما با شنیدن این نام یاد بیماری عجیب بهبود فریبا در سریال پایتخت افتادید که البته به اشتباه سندروم دست بی قرار نامیده شد؛ درست است! در این بیماری عصبی یک دست (اغلب دست چپ) یا گاهی هر دو دست شخص مبتلا بر خلاف میل و بدون کنترل او حرکت میکند و کار انجام میدهد. البته شخص بیمار کاملا کنترل دستانش را از دست نمیدهد، بلکه گاهی بصورت غیر ارادی ممکن است رفتارهایی چون خفه کردن خود یا دیگران، پاره کردن لباس و خراشیدن یا حتی کارهایی غیر ارادی مثل بستن در یک کشو را انجام دهد. دست بیگانه ممکن است اقدامات نادرست انجام دهد و یا موفق به انجام دستورات مغز نباشد. افراد مبتلا ممکن است احساس کنند که دست یک اندام خارجی است یا به آنها تعلق ندارد. ظهور این اختلال میتواند به دلیل انواع خاص آسیب مغزی در مواقعی چون صرع شدید، سکته مغزی، تومور مغزی و پسایند جراحی مغز رخ دهد.
۳. تمایل به قطع عضو سالم بدن یا اختلال هویت تمامیت بدن (Apotemnophilia)
از خطرناک ترین بیماری های روانی Apotemnophilia است؛ این اختلال عصبی با تمایل شدید فرد به قطع عضو یا آسیب به قسمتهای سالم بدن خود شناخته میشود. (من که یاد گوش بریده ی ون گوگ افتادم شما چطور؟)
برخی از مبتلایان به Apotemnophilia احساس میکنند مجبور به قطع عضو خود هستند (مسلما اکثر قریب به اتفاق جراحان در صورت درخواست فرد بیمار، اندامهای سالم او را قطع نخواهند کرد). از نظر اکثر کسانی که اندام خود را توسط پزشک برداشته اند، از تصمیم خود راضی هستند و هیچ احساس پشیمانی نمیکنند. مثل افراد تراجنسی که باور دارند در بدن اشتباهی متولد شده اند، افراد مبتلا به این اختلال حس میکنند که خود واقعیشان، فردی معلول است. اکثر مبتلایان به این بیماری روانی، مردان میان سال سفید پوست هستند.
اگرچه اطلاعات زیادی در مورد این اختلال وحشتناک وجود ندارد، اما اعتقاد بر این است که این عارضه با آسیب به لوب جداری راست مغز ارتباط دارد. تحقیقات حاکی از آن است که در این بیماران، قسمت چپ بخش قدامی مغز کوچکتر و همچنین حجم بزرگ بخش خاکستری مخچه (لوب Vlla) کاهش یافته است.
۴. خودگاوپنداری یا بوانتروپی (Boanthropy)
اگر تا به حال فکر میکردید فیلم گاو شاهکار داریوش مهرجویی (بر اساس نوشته غلامحسین ساعدی) فقط یک فیلم با روایتی نمادین و مفهومی است و چنین اختلال روانی وجود ندارد، سخت در اشتباهید!
افراد مبتلا به این بیماری روانی عجیب، باور دارند که گاو هستند و تا جایی پیش میروند که مثل گاو رفتار میکنند. گاهی مبتلایان در مزارع و در کنار گاوها در حال چهار دست و پا راه رفتن روی زمین و جویدن علف دیده میشوند، گویی عضوی واقعی از گله گاوها هستند! به نظر می رسد هنگامی که افراد مبتلا به این اختلال ذهنی مانند گاو رفتار میکنند هیچ درک و فهمی از کاری که انجام میدهند ندارند.
از قدیمیترین نمونه های شناخته شده بوانتروپی «نبوکد نصر دوم» پادشاه بابلی است که به نقل از از قاموس الاعلام ترکی؛ در پایان عمر دیوانه شد و خود را گاو میپنداشت و چند سال در جنگلها بسر برد. حکایت او در کتاب مقدس نیز آمده است که از میان مردم به دلیل خوردن علف و مانند گاو بودن رانده شد.
همچنین به نقل از نظامی عروضی؛ درمان «مجد الدوله دیلمی» شاهزاده ایرانی توسط ابن سینا، از دیگر نمونه های خودگاوپنداری یا بوانتروپی است. علم روانشناسی معتقد است این بیماری روانی، واکنشی نادر است که برای دوری جستن از احساس گناه در شخص به وجود میآید.
۵. خودگرگ پنداری (Clinical Lycanthropy)
خود گرگینه پنداری، یک سندروم نادر روانی است. این بیماران روانی اعتقاد دارند که به حیوانات (اغلب گرگ) تبدیل شده اند، گرچه گاهی اوقات انواع دیگری از حیوانات را نیز شامل میشوند. بیمار مانند حیوان شروع به فعالیت میکند؛ مثلاً زوزه میکشد، چهار دست و پا به اطراف می خزد و اغلب در جنگلها و مناطق جنگلی زندگی میکند یا پنهان میشود.
نام این بیماری (Lycanthropy) از افسانه گرگ نما گرفته شده که طبق آن انسان به گرگ تبدیل میشود. اصطلاحات پزشکی زوانتروپی (zoanthropy) و تریانتروپی (therianthropy) نیز گاهی برای اطلاق به توهم فردی که به طور کلی گمان میکند به یک حیوان تبدیل شده و نه اختصاصاً به گرگ، به کار میروند. بیمار در لحظات هوشیاری و سلامت، یا با به خاطر آوردن گذشته عنوان میکند که آن زمان احساس میکرده یک حیوان است.
۶. خودمرده پنداری یا توهم کوتارد (Cotard Delusion)
توهم کوتارد نیز یک بیماری روانی بسیار نادر و عجیب غریب است که در آن بیمار باور دارد که مرده است یا وجود ندارد، بدنش در حال متعفن شدن است یا فاقد خون و امعا و احشا است. حتی گاهی بیمار معتقد است بوی گوشت فاسد خود را استشمام میکند یا حتی ممکن است فکر کند که نامیراست.
اگرچه علت اصلی این بیماری مشخص نیست اما احتمال دارد این بیماری بر اثر افسردگی شدید و برخی اختلالات روانی رخ دهد. همچنین ممکن است با سایر بیماریهای روانی و برخی آسیبهای نورولوژیک همراه شود. در تحقیقات مشخص شده که افراد مبتلا به خودمرده پنداری میانگین سنی حدود ۵۰ سال دارند و اغلب زنان دچار این بیماری شده اند. البته در کودکان و نوجوانان و بیماران کمتر از ۲۵ سال معمولاً با اختلال دوقطبی نیز این بیماری گزارش شده است.
۷. اختلال چند شخصیتی یا هویت گسستگی (Dissociative Identity Disorder)
دوگانگی شخصیت یا اختلال هویت گسستی در واقع نوعی بیماری روانی است که مغز در واکنش به فشارهای روانی شدید نشان میدهد و در آن فرد از خود یا گذشته و یا افکار خود فاصله میگیرد. فرد مبتلا به این بیماری دوگانگی یا چندگانگی شخصیتی را تجربه میکند. این شخصیتها هر یک در موقعیتها و زمانهای متناوب مختلفی کنترل فرد را به دست میگیرند بدون اینکه او از این شرایط آگاهی داشته باشد. حتما شما هم یاد فیلم ترسناک «روانی» (Psycho) شاهکار آلفرد هیچکاک افتادید که روایتی پیچیده از یک بیمار دوشخصیتی بود؟
بیماریهای روانی به تفکیک جنسیت
به طور کلی هر گونه تفکیک در خصوص بیماریهای روانی غیرقطعی و احتمالی است. به بیان دیگر فاکتورهایی نظیر ژنتیک، تربیت و مسائل اجتماعی نقش پررنگتری از جنسیت در بروز این اختلالات دارند. با این حال برخی از محققان بر اساس دادههای آماری احتمال بروز یک بیماری خاص در یک جنسیت را بیشتر میدانند. بنابر نظر برخی پژوهشگران، زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی و اختلالات اضطرابی هستند. این اختلال همچنین شامل استرسهای پس از سانحه و فوبیاهای مختلف نیز میشود. از علائم متداول این اختلال در خانمها جویدن ناخن و پرخوری است. تا جایی که برخی از مطالعات اساساً پرخوری ناشی از استرس را نوعی بیماری زنانه میدانند. یکی از دلایل وفور این اختلالات در زنان، تغییرات بیولوژیکی و هورمونی زیادی است که آنها به نسبت مردان در زندگی متحمل میشوند. به طور مثال هورمونهای مرتبط با بارداری زنان، نقش مهمی در افسردگی پس از زایمان آنها دارد.
در مقابل بر اساس مطالعات و دادههای آماری، مردان استعداد بیشتری در مبتلا شدن به اختلالاتی نظیر اعتیاد و یا جامعهستیزی و جامعهگریزی دارند. به بیان دیگر ناتوانی و اختلالات ارتباطات اجتماعی، یکی از نواقص عمده روانشناختی در بسیاری از مردان است.
عوامل و علل اصلی بیماریهای روانی
در خصوص بیماریهای روانی علل و عوامل بسیاری وجود دارد. برخی از این عوامل اکتسابی و برخی دیگر استعدادی هستند. در ادامه چند مورد از مهمترین عوامل را بررسی میکنیم.
- ژنتیک
اگرچه عوامل ژنتیکی تنها عامل غیراکتسابی مهم در وجود اختلالات روانی است، به تنهایی نقش به سزایی در بروز آنها ایفا میکند. این تأثیر تا جایی است که عدهای از روانشناسان، یگانه عامل بیماریهای روانی خطرناک را عوامل موروثی و ژنتیکی ناشی از اختلالات والدین و یا رفتارهای پرخطر آنها میدانند.
- رویکردهای تربیتی
بر اساس نظر برخی روانشناسان و روانکاوان بزرگ، اکثر اختلالات روانی از جمله اختلال اضطراب و مشکلات اجتماعی، ریشه در دوران کودکی افراد بیمار دارد. این خللهای تربیتی تنها به تاثیرات خانواده محدود نمیشود، بلکه به روند اجتماعی شدن کودکان در محیطهایی مثل مدرسه و محله نیز بستگی دارد.
- عوامل جغرافیایی و محیط
عوامل جغرافیایی اگرچه در بادی امر چندان مهم به نظر نمیرسند، در بروز برخی از موارد خطرناک نقش ویژهای دارند.
- رفتارهای پرخطر و شرایط سخت
از جمله پرخطر تاثیر گذار در بروز اختلالات روانی میتوان به مصرف مواد روانگردان و مشروبات الکلی به میزان کنترلنشده اشاره کرد. منظور از شرایط سخت نیز آن دسته خاص از افرادی است که به طور مثال تحت تاثیر تجربه جنگ و آسیبهای ناشی از آن، تحمل زندان و حبس طولانی مدت و همچنین خشونتهایی از قبیل تجاوز قرار گرفتهاند.
- عادتهای رفتاری روزمره
عادات رفتاری ما یقیناً دربرگیرنده قسمت قابل توجهی از شخصیت و هویت فردی و اجتماعی ما هستند. رفتار انسانها با تکرار عادات درست یا نادرست، از حیث روانشناختی در ذهن آنها نهادینه میشود. نهادینه شدن یک رفتار و یا عادت روانشناختی، نقش مهمی در بروز اختلالات دارد.
علائم بیماریهای روانی
بیماریهای روانی عموماً کارکرد شناختی مغز انسان را دچار نقص میکند. این اختلالات گاهی با تاثیر بر احساسات و روحیه افراد، زندگی روزمره انسان را دچار مشکلهای متعددی میکند. در ادامه به چند مورد از علائم اصلی این بیماریها میپردازیم:
- تغییر میزان خوراک فرد (پرخوری یا کمخوری قابل توجه)
- تغییر میزان خواب فرد (خواب زیاد یا کمخوابی قابل توجه)
- احساس سرخوردگی، ناراحتی ویا ناامیدی مداوم
- انزوا، فاصله گرفتن از دیگران و بروز ناتوانیهای اجتماعی
- مصرف غیر کنترل شده مشروبات الکلی و مواد مخدر
- خشم، اضطراب و مشاجره مداوم با دیگران
- وجود افکار خودآزاری (مازوخیسم) و دیگر آزاری (سادیسم) و یا اقدام به آن
- بیحوصلگی، خستگی و عدم تمرکز مداوم
- ناتوانی در تصمیمگیری و انجام فعالیتهای روزمره
- شنیدن صدا و یا دیدن تصاویر غیرواقعی
- ایجاد خلل و نقص در تواناییهای شناختی و یا حافظه به نحو قابل توجه و مداوم
- دورغگویی مداوم (نشانه نوعی اختلال وسواس)
- بیاهمیت و بیارزش شدن مسائل
- هوسها و رفتارهای ناگهانی و بیبرنامه
- عدم توانایی در حفظ روابط و ناپداری دوستیها
- تکرار مداوم اشتباهات
نکته: علائم اختلالات روانی محدود به موارد بالا نیست. موارد ذکر شده تنها شایعترین علائم بوده و البته هر کدام ممکن است مختص به یک بیماری خاص باشد. لازم به ذکر است که وجود هرکدام از اینها به تنهایی و یا به صورت کوتاهمدت الزاماً نشانگر وجود نوعی از بیماری روانی نیست.
انواع بیماریهای روانی
بر اساس نظر پژوهشگران مختلف، تعداد بیماریهای روانی متفاوت است. در ادامه ما به بررسی کلیترین بیماریها که اکثرا مورد تایید غالب روانشناسهاست، میپردازیم.:
- اختلالات افسردگی
- اختلالات دوقطبی
- اختلالات وسواسی
- اختلالات جنسی
- اختلالات اضطرابی و استرسی
- اختلالات خلقی-رفتاری
- اختلالات شخصیتی
- اختلالات شناختی
- اختلالات روانپریشی خطرناک
- اختلالات بیشفعالی
- اختلالات تجزیه ای
و …
باید دقت داشت که هرکدام از این اختلالات موضوع بررسی متفاوت و رویکرد نظری متناظر با آن مسئله است که بررسی همه آنها از حوصله این نوشته خارج است. برای اطلاعات بیشتر علل و انواع اختلالات روانی چیست؟ را بخوانید.
سخن پایانی
به طور کلی به هر گونه اختلال یا تغییر در ساختار و کارکردهای مغز انسان، بیماری یا اختلال روانی میگویند. این اختلالات اگرچه در ابتدای امر چندان خطرناک نبوده و درمانپذیر هستند، در طولانی مدت و تحت تاثیر شرایط خاص آسیبزا به شمار میآیند. از جمله این بیماریهای خطرناک میتوان به افسردگی حاد، فوبیا و اسکیزوفرنی که معمولاً همراه با توهم است، اشاره نمود. بهترین راه برای درمان این بیماریها در وهله اول مراجعه به متخصص و پس از آن کنترلهای رفتاری است. در این متن سعی کردیم به طور خلاصه شما را با خطرناکترین بیماری های روانی آشنا کنیم. اگر علاقه دارید با به طور مفصلتر با بعضی از این بیماریها آشنا شوید، خواندن مطالب «سایکوپت کیست و اختلال سایکوپنی چه علل، علائم و راه درمانی دارد؟» ، «علت و علائم اختلال سلوک» و «جنون آتش افروزی» را به شما توصیه میکنیم.
شما همچنین میتوانید نظرات خود را در خصوص این اختلالات و همچنین راهکارهای پیشنهادیتان درباره درمان آنها را با ما و دیگر همراهان ستاره به اشتراک بگذارید.
ناشناس
سلام من چند ساله که وقتی از سر کار میام خونه مستقیم میرم تو اتاقم در اتاقم رو قفل میکنم اصلا بیرون نمیرم خوشم نمیاد با کسی حرف بزنم یا از در اتاق برم بیرون همیشه دلم میخواد تنها باشم بدم میاد کسی مزاحمم بشه وقتی که همه خوابیدن البته دیگه نصف شبه در رو باز میکنم میرم یه چیزی برای خوردن پیدا میکنم بعد میشینم تو اتاقم با موبایلم بازی میکنم تا صبح که برم سر کار..سرکار هم با کسی حرف نمیزنم خسته شدم انگار هیچی دست من نیست کار هر روز من همینه
Mahsa
خوب شاید این اصلا بیماری روانی یا افسردگی نباشه شاید شما درونگرایی برید دربارش بخونید و تحقیق کنید درونگرایی هم اصلا بیماری نیست خیلیا با افسردگی اشتباش میگیرن
بدون نام
جالب بود 😐