ویژگیهای افراد با عدم اعتماد به نفس
- جرات قاطعانه “نه” گفتن و مخالفت کردن با چیزی که قبول ندارند رو ندارند.
- جرات ابراز عقیده در جمع ندارند.
- سعی میکنند همه را به هر قیمتی از خودشان راضی نگهدارند.
- در تصمیمی که میگیرند مرددند و به بهانههای مختلف به تاخیر میاندازند و عذرتراشی میکنند.
- توانایی ابراز احساسات درست و منطقی را ندارند.
- شرکت نکردن در بحثها و گفت وگوها (تمایل به بودن در حاشیه) و بیشتر تمایل دارند شنونده باشند تا شرکتکننده
- حالت اضطراب،غمگینی و ناامیدی، درماندگی وعجز دارند.
- ترس از عصبانی کردن دیگران دارند.
- احساس تنهایی، احساس اینکه دیگران شخص را دوست ندارند.
- از موقعیت هایی که شخص باید در معرض عموم قرار گیرد و خود را افشا کند اجتناب میکنند.
- در انجام دادن کارها به نحو مطلوب یا ثمربخش ناتوانند.
- حالاتی از ملامت خود، تنفر از خود و راضی نبودن از خود دارند.
- موفقیتها و دستاوردهای گذشته و موفقیت در فعالیتهای جاری خود را انکار میکنند.
- احساس میکنند هر کاری که انجام می دهند با شکست مواجه میشود.
- برای به دست آوردن محبت دیگران تلاش میکنند اما در انجام نثار مقابل محبت به دیگران ناتوانند.
- مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند.
- هنگام صحبت کردن در چشمان فرد مقابل خود نگاه نمیکنند.
- در پذیرش تعریف و تمجیدها و تعارفاتی که به آنان میشود مشکل دارند.
- معمولا احساس میکنند قربانی رفتار دیگران هستند.
- در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهای دیگران (خواه واقعی، خواه واهی) بسیار آسیبپذیر میباشند.
- از تعیین یک هدف مشخص و پیروی از آن عاجز میباشند.
- قادر به بیان خواستهها و نیازهای خویش نمیباشند.
- احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجی اعم از وقایع روزانه و یا نوع رفتار دیگران با آنها دارد.
- به موادی مانند غذا، داروها، الکل مواد مخدر به منظور پر کردن خلا درونی خود و تسکین دردهایشان وابسته میشوند.
- به رفتارهایی مانند خرج کردن پول، قمار بازی و تماشای تلویزیون وابسته میشوند.
- برای تعیین میزان ارزش و شایستگی خود به پول و مال وابسته هستند.
- برای داشتن حس ارزشمندی، شایستگی و امنیت به توجه، پذیرش و تایید فرد دیگری (معشوق خود) وابسته میباشند.
- لبهای آویزان، صورت پژمرده و سیمایی غمگین، چشمانی بی فروغ، لرزش خفیف دستها، صدای ضعیف، پشت قوز کرده و ظاهری شلخته و نامرتب دارند.
- خیلی نگران هستند که از سوی خانواده، دوستان و همکاران طرد شوند.
- بسیار منفعل عمل میکنند و نسبت به ویژگیها و توانمندیهای خود بیاعتنا هستند و چه بسا آنها را نمیبینند.
- در بروز احساسات خود ناتواناند و به دلیل ترس از بروز درونیات خود آدمهای صادقی نیستند.
- آنها به شدت از این که دیگران دوستشان نداشته باشند، می ترسند.
- افراد فاقد اعتماد به نفس در موقعیتهای جمعی احساس فشار و ناراحتی میکنند.
- از این که مورد توجه باشند، عذاب میکشند.
- آنها حتی در هنگام خرید درست نمیدانند به دنبال چه چیزی هستند و اغلب بعد از خرید دچار احساس پشیمانی میشوند.
- این ناتوانی در انتخاب شغل و رشته تحصیلی نیز گریبانگیر آن هاست.
- نسبت به تواناییهای خود برای رسیدن به موفقیت تردید دارند.
- از موقعیتهای نو و جدید میهراسند.
- از شکست و موفقیت میهراسند.
- دچار هراس اجتماعی میباشند.
- قادر به مدیریت زمان خود نمیباشند.
- مسئولیت پذیر نیستند.
- خود را سربار دیگران میدانند.
- از دردهای جسمانی زیاد شکایت میکنند.
- احساس بی ارزشی و بی لیاقتی میکنند.
- نسبت به دیگران حسود و شکاک هستند.
- اعتقاد دارند همیشه حق با آنان است.
- معمولا عصبانی و پرخاشگر میباشند.
- ارزیابی غیرواقعی از خود دارند.
- تحمل عیب و کاستی را نداشته و کمالگرا میباشند.
تشابه متضادها (اعتماد به نفس کاذب)
- برخی از علایم عدم اعتماد به نفس شبیه به ویژگی افرادی است که اعتماد به نفس بالایی دارند. برخی افراد فاقد اعتماد به نفس، به شدت به دنبال جلب توجه هستند، در یک جمع به جای انزوا گزینی سعی در نشان دادن بیش از اندازه خود دارند و این نمایش معمولا خیلی غیرطبیعی جلوه می کند. این افراد در واقع به دنبال این هستند که دیگران دوستشان داشته باشند و با نوعی ترس از تنهایی دست به گریباناند.
- ممکن است ویژگیهایی مثل ریاست طلبی، رفتارهای مستبدانه، سلطه جویی، خودخواهی و برتری طلبی از خود نشان دهند که نشانه حقارت و خود کم بینی است که از درون این افراد نشات میگیرد. فرد در واقع به دنبال پنهان کردن احساس منفی و رضایت نداشتن درونی نسبت به خودش است، این در حقیقت اعتماد به نفس کاذب است.
- همچنین گاهی افراد مهاجم و ستیزهجو، افراد متکبر و مغرور، افرادی که در تمام زمینهها تشنه رقابتاند، افرادی که لاف میزنند و به دیگران فخر میفروشند و افرادی که محتاج تصدیق از سوی دیگراناند، در شمار افراد با عدم اعتماد به نفس کافی هستند.
علل و درمان عدم اعتماد به نفس
علت: از جمله عوامل شکل دهنده شخصیت ما بایدها و نبایدها، تایید و یا عدم تایید رفتارهای ما، تنبیهها و تشویقها، تحسین و تمجید، تعریف و تحقیر… میباشد که توسط اطرافیان از جمله خانواده و والدین بر ما اعمال میگردد. بنابراین اعتماد به نفس و یا عدم اعتماد به نفس و اعتماد به نفس کاذب ریشه در دوران کودکی و تربیت گذشته فرد دارد. بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان از وظایف مهم تربیتی والدین است که در آینده آنان تاثیر زیادی خواهد داشت.
درمان: عدم اعتماد به نفس یکی از عوامل اصلی اختلالات عاطفی و رفتاری و روانی است. بسیاری از درمانگران به دنبال رفع علایم این بیماری میباشند. روانپزشکان معمولا دارو تجویز مینمایند تا علایم افسردگی و استرس و غیره را کاهش دهند. شاید در حال حاضر هیپنوتیزم درمانی به همراه روان درمانی قویترین روش برای بهبود اعتماد به نفس و دیگر حالات روانی فرد باشد. راهکارهای زیر نیز به افزایش اعتماد به نفس کمک میکند:
۱- یک کار را جدید امتحان کنید.
وقتی از منطقه آرامشتان بیرون میآیید و چیزی را امتحان میکنید که قبلا آن را انجام نداده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش میکنید بلکه محدودههای خود و اعتمادتان به تواناییهای خود را گسترش میدهید.
۲- برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و اولین قدم را بردارید.
این یکی از مهمترین و موثرترین راههای ایجاد اعتمادبهنفس دائم است. وقتی تصمیم میگیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمیکشید و آن را پیش میبرید، با هر قدم خودتان را به خودتان ثابت میکنید و اینجاست که اعتمادبهنفستان بالا میرود.
۳- از مدیتیشن استفاده کنید.
مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.
۴- ورزش کنید.
این مورد اثری عمیق بر اعتمادبهنفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا میبرد و موادشیمیایی مختلفی تولید میکند (مثل تستوسترون و اندورفین) که حالت مثبتتری به شما میدهد.
۵- تا زمانیکه اعتمادبهنفس پیدا نکردهاید وانمود کنید که دارید.
اگر احساس اعتماد نمیکنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و تواناییهایتان کاملا مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود میبینید که احساس اعتمادبهنفس میکنید. همیشه به دنبال پیدا کردن راهکارهایی تازه برای افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران باشید.
...
چه جوری تونستن اینقدر دقیق و عالی علائم رو ییشبینی کنن.؟ متاسفانه من همشو دارم . راه حل هاتون کم بود . به نظرم مدیتیشن و کاهش دادن استرس معجزه می کنه.
قربانی
الان که این متنو خوندم اشک تو چشام جمع شد چون اگه این موارد بیست تا باشه من شصت تاشو دارم…و نمیدونم چیکار کنم..
متأسفانه قربانی تربیت نادرست خانواده شدم