ضرب المثل با حرف ه؛ ضرب المثل های فارسی با حرف ه

انواع ضرب المثل با حرف ه: مفهوم و معنی ضرب المثل فارسی و ایرانی مانند هر که بامش بیش برفش بیشتر، هنوز دو قورت و نیمش باقی است، هیچ بقالی نمی‌گه ماستم ترشه و … که با حرف ه شروع می‌ شوند.

 

ضرب المثل بر اساس حروف الفبا

 

ضرب المثل با حرف ه

گاه جمله ای پندآموز یا یک بیت شعر می‌تواند مسیر زندگی شخصی را تغییر دهد. اینجاست که به اهمیت وجود ضرب المثل‌ها پی می‌بریم. ضرب المثل‌هایی که با جان و فرهنگ یک ملت آمیخته شده و هر کدام بدون دیگری معنایی نخواهد داشت. در این بخش شما را با مجموعه‌ای از انواع ضرب المثل با حرف ه اشنا خواهیم کرد.

 

لیست ضرب المثل های حرف ه به همراه معنی

 

فهرست انواع ضرب المثل با حرف ه

 هارت و پورت

سرو صدا و شلوغ‌بازی و بزرگ‌نمایی بیخودی برای زهر چشم گرفتن و ترساندن و یا جلب توجه و…

 

هر آن کس که دندان دهد نان دهد

اشاره به روزی‌رسان بودن خالق، و اینکه خدا وقتی فرزندی عطا می‌کند روزی‌اش را هم می‌دهد و کسی را لنگ نمی‌گذارد.

 

هر جای دزد زده تا چهل روز اَمنه

خطاب به دزد زده‌ای که از دوباره آمدن دزد نگران باشد، یا کسی که از تجدید منازعه و شر و خطر بترسد.

ضرب المثل‌ با حرف ه
ضرب المثل‌ با حرف ه

 

هر چه از دوست رسد نیکوست

هر چیز حتی کم و اندک که از طرف دوست باشد چون با یاد و محبت و علاقه او عجین و همراه است دلنشین و ارزشمند می‌باشد.

 

هر چه باداباد

دل به دریا زدن و به خدا توکل کردن در انجام کاری.

 

هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک

وقتی که خودِ مودعی، مصلح و یا نصیحت‌گو خطاکار و خلاف‌کار از آب در آید، دیگر نمی‌توان از بقیه توقعی داشت و جلوی کارهای زشت آن‌ها را گرفت.

 

هر چه پیش آید خوش آید

هر چه مقّدر شده باشد خوب و به صلاح است و باید به آن راضی شد.

 

هر چه را منع کردم بر سرم آمد

از هر که و هر چه عیب گرفتم به آن دچار شدم، اشاره به تنبیه روزگار.

 

هر چه رشته بودم پنبه شد

همه تلاش‌ها و زحمات و امیدها ضایع شد و از بین رفت، بی‌حاصل و بی‌نتیجه ماندن و به هدر رفتن سعی و کوشش.

 

هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی

انسان هر کار خوب یا بدی را انجام می‌دهد نتیجه آن عاید خودش خواهد شد و به خودش بر می‌گردد.

 

هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو

خطاب به کسی که برای گفتن چیزی تردید دارد می‌آورد صرف امور بیهوده یا خوش‌گذرانی کرده و دوراندیش و آینده‌نگر نیست.

 

هر رفتی آمدی دارد

ارتباط و رفت و آمد باید متقابل باشد.

 

هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد

سفارش به گفتن حرف به جا و به موقع، هر حرفی را همه جا نمی‌توان زد، بلکه باید مطابق وضع و حال افراد و مکان سخن گفت.

 

هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند

کلام بی‌ریا، بی‌تکلّف و صمیمی که از اعماق وجود بر زبان آید تأثیر خاصی روی شنونده گذاشته و بر دلش می‌نشیند.

 

هر سربالایی سرازیری داره

پس از هر رنج و سختی، راحتی و آسایش وجود دارد.

 

هر سری یک عقلی داره

هرکسی دارای یک فکر و ایده است، هر کس یک‌ جور می‌سنجد و یک چیزی به عقلش می‌رسد. برای تشویق به امر مشاوره می‌گویند.

 

هر کس آب قلبش را می‌خورد

هر کس مطابق نیت و طینتش برایش پیش آمده و خدا به همان اندازه عطایش می‌کند.

 

هر کس تنها به قاضی رود، راضی برگردد

چرا که مدعی و معترضی وجود ندارد و همه چیز یک ‌طرفه و به نفع اوست.

 

هر کسی را به هر کاری ساختند، مهر آن را در دلش انداختند

هیچ‌کس همه کارها از دستش بر نمی‌آید و هر کس برای کاری استعداد و آمادگی داشته و علاقه نشان می‌دهد، بنابراین به سوی آن جذب شده و مطمئناً در آن کار موفق هم خواهد شد.

 

هر که بامش بیش برفش بیشتر

هر چه پول و ثروت زیادتر و زندگی وسیع‌تر باشد، دردسر و گرفتاری بیشتری هم دارد.

ضرب المثل‌ با حرف ه
ضرب المثل‌ با حرف ه

 

هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد

برای رسیدن به مقصود و به دست‌ آوردن چیزی باید رنج و سختی کشید و مصائب و مشکلات موجود را به جان خرید و تحمل کرد.

 

هر کی به فکر خویشه، کویه به فکر ریشه

نباید به دیگران امیدوار و متکی بود زیرا هر کس در فکر گذراندن امورات خود و رسیدن به مقصود خود است.

 

هر کی خربزه می‌خوره، پای لرزش هم می‌نشینه

هر کس به کار خطرناک و اشتباه دست می‌زند باید ضرر و خسارت و ناراحتی‌اش را هم تحمل کند.

 

هر کی خوابه روزیش به آبه

آدم تنبل و بیکاره و کسی که تن به کار و زحمت نمی‌دهد به جایی هم نمی‌رسد و نباید توقع خیر و مزد هم داشته باشد.

 

هر که گوش می‌خواد گوشوارشم باید بخواد

تحمیل کردن نزدیکان و متعلقان به طرف مقابل در معنی: هر که کسی را خواهد ناچار باید اقارب و متعلقات آن را هم بخواهد و تحمل کند.

 

هر کی هر کی

آشفتگی و هرج و مرج، کسی به کسی نبودن.

ضرب المثل‌ با حرف ه
ضرب المثل‌ با حرف ه

 

هر گردویی گرده، اما هر گردی گردو نیست

دو چیز متفاوت را به خاطر شباهت ظاهری‌شان نباید یکسان و مثل هم دانست.

 

هر گلی یک بویی داره

هر کسی یا هر چیزی یک جور خصلت و ویژگی دراد، دو چیز یا دو کس یک جور نمی‌شوند و هر کدام خصوصیات مخصوص به خود را دارد.

 

هشتش گرو نهش است

فقیر و بی‌چیز، کسی که از لحاظ مالی در زندگی لنگ بوده و به سختی روزگار بگذراند.

 

هفت تا دختر کور و کچل داشته باشه یک شبه شوهر می‌ده

اشاره به آدم زبل و زبان‌باز و شارلاتان.

 

هفت تا جون داره

کسی که از خطرات متعدد و از مرگ جان بدر برده باشد.

 

هفت ماهه به دنیا آمده

اشاره به آدم عجول و بی‌صبر و قرار که در هر کاری عجله و شتاب داشته باشد.

 

هلو برو تو گلو

کسی که راحت و بی‌دردسر به خواستة خود برسد و یا هر چیزی را راحت و شسته رُفته بخواهد.

 

هم از توبره می‌خوره هم از آخور

آدم رند و زرنگی که در کار یا معامله و یا موقعیتی از هر طرف به سود خود حرف زده و حساب کند.

 

همان آشی و همان کاسه

وضعیتی که دوباره مثل قبل و کمافی‌السابق شده و هیچ فرقی نکرده باشد.

 

هم خدا را می‌خواهد هم خرما را

همه منافع و مزایا را با هم و یکجا خواستن.

 

همسایه‌ها یاری کنید تا من شوهر درای کنم

طعنه به آدم تنبل یا بی‌دست و پا که از عهده انجام کارش بر نیامده و از این و آن کمک بخواهد.

 

هم فاله هم تماشا

کاری که از دو جنبه فایده و بهره داشته باشد.

 

همه را برق می‌گیره ما را چراغ نفتی

گله از بدشانسی توسط کسی چیز غیر دلخواه مثل کار، شریک و… نصیبش شده باشد.

 

همه کاسه کوزه‌ها سر کسی شکستن

هنگامی ‌که همه تقصیرها به گردن کسی که مقصر نیست بیفتد.

 

همه می‌ترقّند، ما وا می‌ترقّیم

همه پیشرفت و ترقّی می‌کنند ما پس رفت ر عقب‌گرد می‌کنیم. همه از پائین به بالا می‌ترقّند، ما از بالا به پائین می‌ترقّیم.

 

همیشه شعبون، یک بار هم رمضون

همیشه به دلخواه و به حرف تو یک مرتبه هم حرف من.

 

هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن

تعریف و تمجید بی‌جا و فراتر از واقعبت از کسی.

 

هنر نزد ایرانیان است و بس

قدمت فرهنگ و هنر ایرانی به هزاران سال قبل می‌رسد و همیشه ایرانیان در علم و هنر و اکثر زمینه‌ها سرآمد ملت‌های دیگر بوده و هستند.

 

هنوز آب کفنش خشک نشده

مرده‌ای که هنوز مراسم فوتش برگزار نشده ورّاث بر سر ارث و میراثش به جان هم افتاده باشند.

 

هنوز دهنش بوی شیر می‌ده

هنوز بچه و خام بی‌تجربه است، اشاره به کسی که برای کاری هنوز آمادگی و شرایط لازم را نداشته و انجام آن برایش زود باشد.

 

هنوز دو قورت و نیمش باقی است

اگر شخصی از روی محبت و انسانیت به کسی خدمت کند و او از این محبت سوءاستفاده کند.

 

هوا پس بودن

اوضاع خطرناک و نامناسب.

 

هوای کسی را داشتن

مواظب و مراقب و متوجه کسی بودن.

 

هیچ بقالی نمی‌گه ماستم ترشه

هیچ‌کس عیب و ایراد و بدی خود و یا متعلقات خود را نمی‌گوید.

 

هیچ گرونی بی‌حکمت نیست، هیچ ارزونی بی‌علت

بالاخره هر چیز گران‌قیمت دارای مزایایی نسبت به جنس ارزان می‌باشد و بر روی هر چیز به قدر و قیمت و ارزشش کار شده بنابراین جنس ارزان بی‌عیب و علت نیست.

 

هیزم تر به کسی فروختن

به کسی بدی کردن.

 

ضرب المثل‌ با حرف ه
ضرب المثل‌ با حرف ه

 

هردمبیل

آشفته و بی‌سر و سامان، درهم و برهم و بی‌نظم و قانون.

از اینکه با مجموعه ضرب المثل با حرف ه همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک گذارید.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید