ستاره | سرویس روانشناسی – برای بیشتر افراد پایان دادن و تمام کردن رابطه عاطفی بسیار سخت است چرا که یک رابطه عاطفی کل زندگی و احساسات یک فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و پایان دادن به آن می تواند فرد را دچار حالتی از سوگواری و یا دچار عذاب وجدان ناشی از آزردن احساس طرف مقابل کند. لذا برخوردی منطقی و اخلاقی در هنگام تصمیم برای تمام کردن یک رابطه با کسی که زمانی دوستمان داشته است و شاید هنوز هم دوستمان داشته باشد، ضروری و از طرفی سخت است. ما باید بتوانیم هم برای خودمان و هم برای طرف مقابل احترام قائل باشیم و کاری کنیم که دو طرف بعد از این شکست، بتوانند هر چه زودتر به زندگی عادی و دور از سوگواری برگردند.
یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان
شما نمیتوانید کسی را ترک کنید و رابطه را تمام کنید بی آنکه طرف مقابل ناراحت شود. بدون شک روزی که از نامزدتان خداحافظی میکنید او ناراحت خواهد شد و خواهد رنجید. اما به خاطر داشته باشید اگر قرار به تمام کردن رابطه عاطفی است چنانچه به جای امروز ماه بعد این کار را بکنید درد و رنج بیشتری برای نامزدتان خواهید خرید. چنانچه سال بعد این کار را بکنید یا به علت ترس و احساس گناه با او بمانید و به او تعهد بدهید روزی فرا خواهد رسید که مجبورید به او بگویید: «همیشه میدانستم باید رابطهام را با تو به هم بزنم» و این را نیز بدانید که زندگی با کسی که پایبند شما نیست و نمیتواند تعهدی را که نامزدش استحقاق آن را دارد به او بدهد به مراتب دردناکتر از ترک شدن و تنها ماندن است.
ترس از احساس گناه
یک حقیقت وجود دارد و آن این است که احتمالا بخش زیادی از ترس شما از ترک نامزدتان و ناراحتی او به احساس خودتان باز میگردد و شما نگران احساسات بد خودتان هستید. شما میترسید بد جلوه کنید و این احتمال که قلب کسی را شکسته باشید تصویر ذهنی بسیار بدی از خودتان برایتان ترسیم میکند. شما تحمل زندگی کردن با احساس گناه را ندارید. به همین دلیل گرچه به نظر میرسد میخواهید نامزدتان را در مقابل درد و رنج ناشی از ترک شدن محافظت کنید در واقع نگرانی و تعلل شما در تمام کردن رابطه عاطفی که به آن تمایل ندرید به خاطر محافظت از خودتان است.
معتاد به نجات دیگران
احتمال دارد شما معتاد به نجات دیگران باشید. منجی تمام عیاری که اعتماد به نفس و هویت او در گرو این است که هرگز موجب درد و رنج کسی نشده باشد. اگر شما از این دسته افراد باشید، ممکن است در ابتدا دردمندی و رنجوری نامزد شما بوده که شما را به یکدیگر جذب کرده و تا حال به دام انداخته است. در ابتدا شما عشق و ترحم را اشتباه گرفته و مسحور و شیفته غم و اندوه این فرد شده بودید و امیدوار بودید دردها و رنجهای او را التیام بخشید و منجی او باشید. و بدین وسیله به خودتان اثبات کرده باشید که شما فرد خوبی هستید. حال متوجه این حقیقت شدهاید که آنطور که باید و شاید نمیتوانید به او عشق بورزید و او را دوست داشته باشید. این درد و رنج و افسردگی است که شما را شکنجه میکند و درد و رنج درونی خودتان را برمیانگیزد. به عبارت دیگر میتوان گفت شما درد و رنج خود را در شخصی دیگر یافته و بدین لحاظ به او احساس شباهت و نزدیکی کرده بودید. حال بدون اینکه احساس شکست و گناه کنید نمیتوانید او را ترک کنید.
به شما توصیه میشود نامزد خود را همین الان رها کنید. او را آزاد کنید تا بتواند فردی را برای خودش پیدا کند که او را به راستی دوست داشته باشد و او را همانگونه که هست بپذیرد. سپس به درون خود رجوع کرده تا کودک آسیبدیده درون خود را بیابید و او را التیام دهید.
هنگام تمام کردن رابطه عاطفی نکات زیر را در نظر بگیرید
۱- اگر احساسات یا نیازهایتان تغییر کرده است، اگر رویاهایتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح اعلام کنید، نه اینکه طوری با شریک زندگی تان برخورد کنید تا او مجبور شود اینها را به زبان بیاورد.
۲- قطع رابطه را رو در رو انجام دهید. در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشارههای غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان میدهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. روشهای از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده این پیام اضطراب آور را در خودش دارد:«تو اهمیت نداری».
۳- سعی کنید پیش از تمام کردن رابطه عاطفی به تک تک توهینهایی که خواهید شنید و تک تک فحشهایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقولتر حرف میزنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث میشود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.
۴- به اندازه لازم صادق باشید. اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید. مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من میخواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.
۵- کلیشههایی مثل «مشکل تو نیستی، منم» را رها کنید. در هنگام تمام کردن رابطه عاطفی شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که میخواستید پیش نرفته است، ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحثهایی عموما به خشونت منجر میشود.
۶- تحلیل جزء به جزء ماجرا نیز ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. بحث در مورد ماجرا اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر میشود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطهای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید.
۷- رابطه خود را کاملا قطع کنید. برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را میگیرد.
۸- موقع تمام کردن رابطه عاطفی قدرشناس باشید. خوب است که حس ناراحتیتان را (از اینکه امیدهای مشترکتان به رابطه به ناامیدی تبدیل شد) بروز دهید. چنین کارهایی به طرف مقابل ثابت میکند که شخص ارزشمندی بوده است.
۹- به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید و التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریعتر میشود. هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که با او دوست بمانید.
۱۰- بیخیال نقشه انتقام شوید؛ چون این باعث میشود که طرف مقابل بیشتر از قبل در تفکرات شما حضور داشته باشد و این یعنی عقب افتادن روند بهبود.
۱۱- فکر نکنید کلا یک آدم برای شما روی زمین وجود داشته است و حالا او را از دست دادید. درست بعد از تمام کردن رابطه عاطفی، نمیتوان اینگونه فکر کرد اما بدانید در واقع در روی زمین تعداد زیادی آدم وجود دارند که میتوانید با آنها رابطه خوبی داشته باشید و احساس خوشبختی کنید.