ستاره | سرویس روانشناسی – از آنجایی که مفهوم عشق در دیدگاههای مختلف تعریفی متفاوت دارد پاسخ به چنین سوالی پیچیده و باز هم با توجه به دیدگاههای مختلف میتواند متفاوت باشد. در میان عموم مردم نیز برای این سوال پاسخ واحدی وجود ندارد. برخی معتقدند اگر واقعا عاشق کسی باشید، نمیتوانید همزمان کسی دیگر را نیز دوست داشته باشید. اما هستند افرادی که با وجود متاهل بودن و اینکه عاشق همسر خود میباشند، باز هم به طرف کسی دیگر متمایل شده و در عین ناباوری، شیفته او نیز میشوند. دلایل این گرایش میتواند، کشش جنسی یا عاطفی باشد. در این مقاله ابتدا مختصرا با مفهوم عشق جنسی از نظر “اریک فروم” آشنا شده و سپس چند توصیهی “باربارا دی آنجلس” به افراد متاهلی که عاشق همسر خود بوده و با این حال با این بهانه که همزمان عاشق دو نفر هستند به همسرشان خیانت میکنند را بخوانید.
عشق ورزیدن از نظر اریک فروم
عشق در وهله نخست بستگی به یک شخص خاص نیست بلکه بیشتر نوعی رویه و جهتگیری منش آدمی است که او را به تمامی جهان به یک معشوق خواست می پیوندد. اگر آدم واقعا و صمیمانه کسی را دوست داشته باشد، حتما همه مردم دنیا و زندگی را دوست میدارد. اگر من بتوانم به کسی بگویم “تو را دوست دارم” باید توانایی این را هم داشته باشم که بگویم “من در وجود تو همه کس را دوست دارم، با تو همه دنیا را دوست دارم، در تو حتی خودم را دوست دارم.”
این که عشق نوعی جهتگیری است که هدفش همه مردم است نه یک نفر نباید چنین نتیجه گرفت که بین انواع مختلف عشق (عشق مادرانه، عشق برادرانه،عشق جنسی، عشق به خود و عشق به خدا) که تابع معشوقهای مختلف است، تفاوتی وجود ندارد.
عشق جنسی
- اساسیترین نوع عشق که زمینه همه عشقهای دیگر را تشکیل میدهد عشق برادرانه است. منظور از عشق برادرانه همان احساس مسئولیت، دلسوزی، احترام و شناختن همه انسانها و آرزوی بهتر کردن زندگی دیگران است. در عشق جنسی نوعی کیفیت انحصاری وجود دارد که عشق برادرانه و مادرانه فاقد آنند. عشق برادرانه و عشق مادرانه (عشق به ناتوانان)، گرچه با هم برابر نیستند ولی به سبب طبیعت خاصشان یک صفت مشترک دارند و آن این است که در آنها موضوع عشقها به یک نفر محدود نمیشود.
- عشق زن و مرد انحصاری است ولی آدمی در وجود دیگری همه مردم و همه چیزهای زنده را دوست میدارد. این عشق تنها از آن جهت انحصاری است که من میتوانم فقط با یک نفر به طور کامل و با هیجان تمام درآمیزم. عشق زن و مرد تعهدی است کامل برای همه مراحل زندگی که فقط از نظر آمیزش عاشقانه، نه عشق عمیق برادرانه، خصوصی و دو نفره است.
- عشق اساسا باید یک عمل ارادی، یک تصمیم برای وقف کامل زندگی خودم برای زندگی دیگری باشد. این در حقیقت دلیل اساسی و منطقی است که به مسئله لاینحل بودن ازدواج جواب میدهد. اگر عشق فقط یک احساس میبود دیگر پایداری در این قول که همدیگر را تا ابد دوست خواهیم داشت مفهوم پیدا نمیکرد.
- بنابراین هر دو نظریه یعنی اینکه عشق جنسی جاذبهای کاملا فردی، بیهمتا و محدود به دو شخص معین است و هم اینکه چنین عشقی جز یک عمل ارادی نیست درست به نظر میرسند. اگر بخواهیم به درستی آن را بیان کنیم حقیقت نه این است نه آن. بنابراین، این عقیده که اگر آدم در عشقش کامیاب نشود به آسانی میتواند رشتهی ارتباط را بگسلد به همان اندازه غلط است که بگوییم به هیچ عنوان این ارتباط نباید گسسته شود.
آیا عاشق دو نفری هستید که یکی از آنها همسر شماست؟
بنابرآنچه از ماهیت عشق گفته شد بسیار امکانپذیر است که آدم در آن واحد عاشق دو نفر و حتی عاشق چند نفر باشد (گرچه کنار آمدن با آن کمی پیچیده است). انسان حد و مرزی برای عشق ورزیدن و ابراز عشق نمیشناسد. چنانچه به خود اجازه دهید زیبایی درونی و منحصر به فرد بودن هر انسان را ببینید جاذبه و تفاهم کافی نیز میانهتان حاصل خواهد شد به طوری که به سادگی عاشق میشویم. مشکلی که در اینجا وجود دارد آن است که موفقیت در رابطهای صمیمی از نوع ازدواج به اندازه کافی مشکل و دشوار است چه برسد به اینکه آدم بخواهد در رابطهاش با دو نفر موفق باشد. به این معنی که اگر فردی هم متعهد باشد و هم به بهانه عشق با فرد دیگری رابطه نامشروع داشته باشد در حق هردوی آنان بسیار غیرمنصفانه و غیرعادلانه رفتار کردهاست.
در حقیقت ازدواج اول جایی است که میبایست تعهد و پایبندی خود را در آن خرج کنید. به کسانی که به بهانه اینکه همزمان عاشق دو نفر هستند به همسرشان خیانت میکنند موارد زیر را توصیه میکنیم:
۱- هرچه زودتر رابطه نامشروع خود را خاتمه دهید. تمامی اشکال تماس با او را قطع کنید. به او بگویید میخواهید صددرصد توان خود را به کار ببندید تا تصمیم بگیرید میخواهید با چه کسی باشید.
۲- سپس به طور موقت بر ازدواج اول خود تمرکز کنید. باید اطمینان یابید هر کاری از دستتان بر میآمده است برای نجات و حفظ رابطه عاشقانه و ازدواج اولتان انجام دادهاید. اینکه به همسرتان درباره خیانتی که به او کردهاید حرفی بزنید یا نه، با خودتان است. (گرچه پنهان کردن حقیقت همواره صمیمیت و نزدیکی واقعی را نابود میکند).
تا زمانی که شما و همسرتان اعتراف نکردهاید رابطه و ازدواجتان مشکل دارد. تا زمانی که از مشاوره و کمک حرفهای سود نبردهاید، هرگز نمیتوانید اطمینان حاصل کنید آیا همسر فعلیتان همسر مناسبی هست یا نه. به علاوه تا زمانی که شما پنهانی او را با فرد دیگری مقایسه میکنید همسرتان وقتی برای کامیابی و خوشبخت کردن شما نخواهد داشت.
۳- سپس هنگامی که همه چیز را سنجیدید و همچنان احساس کردید در کنار همسرتان خوشبخت نیستید وقت آن رسیده که او را ترک کنید. گرچه این تصمیم که همسرتان را ترک گویید هیچ گونه ارتباطی به اینکه آیا فرد دوم همسر مناسب شما هست یا نه، ندارد. تصمیم شما مبنی بر ادامه دادن به زندگی زناشویی یا پایان بخشیدن به ازدواجتان باید مستقلانه گرفته شود و هیچ گونه ارتباطی با میزان موفقیت رابطهاتان با دیگری نداشته باشد. به همین دلیل است که باید از اول رابطه نامشروعتان را قطع کنید و سپس تصمیم بگیرید.
بنابراین عشق برادرانه هر انسانی میتواند به بیش از یک نفر و حتی به همه انسانها گسترش پیدا کند. شما میتوانید همزمان عاشق دو نفر یا بیشتر باشید اما عشق جنسی و متعهدانه شما باید به یک نفر تعلق داشته باشد.
منابع: هنر عشق ورزیدن، ازباربارا بپرسید
نیکا
سلام من با فردی پنج ساله دوست هستم و قصدمون ازدواجه.ولی تو این پنج سال ایشون تلاش زیادی برای ازدواج نکردن و حتی کارایی کردن مثل مصرف مواد مخدر که من ازشون سرد بشم و حتی یکبارم رابطه رو تموم کردم ولی ایشون باز هم اومدن و قول دادن دیگه اون کار ها رو انجام ندن و زمان خواستن ازم.در همین حین من با یک پسر دیگه شب ها چت میکنم که اون پسر میدونه من با کسی پنج ساله در رابطه هستم.بینمون حرف های احساسی زیادی زده میشه.من نمیدونم چرا اینکارو میکنم.اما حس خوبی دارم از بودن اون پسر.به نظرتون این مسیری که میرم اشتباهه و عدم تعهد محسوب میشه؟ممکنه مشکل تعهد داشته باشم مثلا شخصیت مرزی یا تنوع طلب یا …؟لطفا راهنماییم کنید
سمیه قندهاری
همراه عزیز؛ دل بستن به رابطه های بی سرانجام و درگیر شدن، نشان از مشکلاتی در مهارت ارتباطی شما دارد. در صورتی که قصد ازدواج و زندگی با حفظ حرمت نفس دارید: با کمک مشاور مسیر زندگی خود را تعییر دهید. پیروز و سربلند باشید.
Sara
سلام من ی ساله با پسری دوست هستم ک هربارتورابطه بحث یا دعوایی میشه میره بای دختردیگه واگه بااون هم دعواکنه میادسمت من چن باراین قضایا پیش اومدمنم چون بهش علاقه دارم اومدنشو تورابطه قبول میکنم خونواده هامون درجریانن بدیک سال بهم میگه من هم تورو دوست دارم هم اونو دوس پسرم بیکاره وواسه کاررفته شهردیگه میگه وقتی کارپیداکردمو دستم پرشداگه دلم پیشت بود میام واس خاستگاری من خیلی دوسش دارم از شدت استرس وناراحتی هرروز گریه میکنمو شبا ازخواب بیدارمیشم همش منتظر پیامشم نمیدونم چیکارکنم لطفا کمکم کنین
سمیه قندهاری
آیا میتوانید وجود شخص دیگری را غیر از خودتان در رابطه بپذیرید؟ یا در کنار فردی که بدون شغل و مسيولیت شما را در رابطه نگه داشته و چندین بار خیانت کرده احساس خوشحالی میکنید؟ در صورتی که پاسخ شما منفی است بهتر است به این رابطه پایان بدهید و افراد مناسبتر را به زندگی خود راه دهید.
فاطمه
سلام. وقتتون بخیر.
من حدودا سه ساله با پسری در ارتباط هستم و رابطه خوبی هم داریم و فک میکنم همدیگه رو خیلی دوس داریم. موضوعی که درگیرش هستم اینه که با تازگی فهمیدم که گاهی با دوستاش حرفای جنسی و رکیک میزنه و این خیلی خیلی منو اذیت میکنه و باعث میشه که حتی وقتی بهش فک میکنم نظرم در مورد شخصیتش که همیشه فک میکردم خیلی با اخلاق و مودب بود عوض بشه و عذاب بکشم. و یک سری صحبتا هم که تو گوشیش دیدم برای زمانی بود که ما هنوز باهم رابطه رو شروع نکرده بودیم ولی ایشون از خیلی وقت پیشش به من ابراز علاقه میکردن و خیلی هم پیگیر بودن اما دیدم که در مورد کسای دیگه ای هم اون موقع با دوستاش صحبت کرده بود ینی چندسال پیش و زمانی که باهم نبودیم.گفتن اون حرف ها به نظر من خیلی زشت هست و خودشم قبول کرده و میگه که اشتباه کردم ولی نمیدونم چطور میتونم باهاش کنار بیام. نمیدونم اصلا درسته یا منطقیه که تا این حد این مسائل منو اذیت میکنه؟ یا برمیگرده به ویژگی شخصیتی خودم که میدونم کمی مسائل رو سخت میگیرم.
سمیه قندهاری
کاربر عزیز متاسفانه این امور میتوانند تاثیر منفی زیادی به جا بگذارند. باید به این نکته توجه کنید که آیا این حرف ها اعتقادات و طرز تفکر اصلی و عمیق ایشان را بروز میدهند یا تنها شوخی های سطحی و بر اثر فرهنگ محیط هستند. در نهایت حتما با مشاوره صحبت کنید. از طرفی اگر شما انسان کنترلگر و وسواسی هستید و بدون اجازه گوشی نامزد خود را چک میکنید نیز نیاز به کمک و مشاوره دارید.
Fire girl
آیا همزمان میشه عاشق چند نفر بشی؟؟؟خیلی برام سواله
بدون نام
سلام من تواین موقعیت نفر سوم هستم ولی کلی داستانم فرق میکنه میتونید کمکم کنید؟
): (:
سلام ممنون براي متن هاي زيباتون
من قراره با فردي ازدواج كنم كه فك ميكنم هنوزم دوس دختر قبليشو دوس داره ولي ازش ميپرسم قسم ميخوره كه اينطور نيست ولي در كل هميشه پروفايلاشو به ياد اون دختره ميزاره
خيليم اسرار داره كه منو واقعا دوست داره ولي باور نمي كنم /: چون مدت پنج سال با دوس دختر قبليش رابطه داشته و دختره بش خيانت كرده بقول خودش ازش متنفره .. من فك ميكنم نميتونه در اينده خوشبختم كنه با وجود اينكه از جونمم بيشتر دوسش دارم خيلي زياد…حتي خيليم با همً تفاهم داريم ..من واقعا تو دو راهي موندم گيج شدم بنظرتون ازدواج من با ايشون درسته ايا ميتونيم خوشبخت شيم تو اينده ،،؟؟يا كه با هاش قطع رابطه كنم؟!!! البته برا من خيلي سخت ميشه نمي دونم ميتونم تحمل كنم يا ن
خواهشا كمك كنيد واقعا تو دو راهي موندم..
سمیه قندهاری
در بحث ازدواج علاوه بر توجه به احساسات و اینکه طرفین باید یکدیگر را دوست داشته باشند، باید به بُعد منطقی آن نیز توجه نمود؛ توجه داشته باشید که ممکن است شما بخاطر علاقهی خود از برخی موارد صرف نظر کنید ولی پس از ازدواج و فروکش کردن احساسات، ایرادات و نواقصی که در رابطه شما وجود داشت و شما به آنها توجه نمیکردید خود را نشان میدهند. بنابراین پیشنهاد ما به شما این است که با مراجعه به مشاور ازدواج شرایط خود و نامزدتان را بطور کامل توضیح دهید، ممکن است لازم باشد که در جلساتی هر دوی شما با یکدیگر نزد مشاور حضور داشته باشید. قطعا با راهنمائیهای مشاور میتوانید تصمیم منطقی و معقولی بگیرید.