ستاره | سرویس روانشناسی – برخی از زن و شوهرها زمان زیادی از کنار هم بودنشان را به جر و بحث و دعواهای زن و شوهری میگذرانند. آنان با کوچکترین موضوعی به اصطلاح به هم میپرند و با اینکه یکدیگر را بسیار دوست دارند در چرخهای از دعوا، قهر و آشتی گیر کردهاند. اگر شما نیز جزو این دسته از زن و شوهرها هستید مقاله زیر را بخوانید.
علت دعواهای مداوم همسران چیست؟
یکی از مهمترین مسایلی که باید در مورد دعواهای زن و شوهری درک کرد این است که در اکثر مواقع مهم نیست سر چه چیزی دعوا میکنند. موضوعاتی که به طور معمول زن و شوهر بر سر آن دعوا میکنند عبارتند از: روابط جنسی، پول، بچهها، تقسیم کارها و وظایف خانه، نحوه برقراری ارتباط، برنامهریزی، حسادت، بستگان و اطرافیان (دخالت والدین) و… برخی از زن و شوهرها بر سر یک موضوع دعوا کرده و سپس آشتی میکند و باز یک دقیقه بعد بر سر موضوعی دیگر بینشان درگیری به وجود میآید. گاهی آن موضوع با گذشت یک هفته، سرسوزنی دیگر برایشان ارزش ندارد. این الگوی گیج کننده و مایوس کننده به چه دلیل به وجود میآید؟
شما هرگز به دلیلی که خیال میکنید، دعوا نمیکنید
شما به یک یا دو دلیل زیر دعوا میکنید:
۱- محبت و قدردانی و درک متقابلی را که بدان نیاز دارید از نامزد/همسرتان نمیبینید و میان شما فاصله افتاده است.
۲- احساسات سرکوب شده و قدیمی در شما بازنواخته میشود و موقعیت فعلی پیش آمده برای شما را درشت نمایی میکند که اغلب ناراحت کنندهتر از آنچه هست، جلوهگر میشود.
اغلب درگیریها و دعواهایی که در روابط و ازدواجها پیش میآید به طور معمول از جای دیگر آب میخورد؛ جایی که تنشهای روانی خود را انبار کردهاید. تنش روانی، نوعی ناراحتی روحی–احساسی و عدم توازن روحی است. رویدادهای دردناک حل و فصل نشدهی کودکیتان به شکل تنشهای روانی در ضمیر ناخودآگاه شما انبار شدهاند. مانند جعبه سیاه هواپیما، تمامی احساسات در مرکز احساسات و عواطف ضمیر ناخودآگاه شما همچنان زندهاند. در بزرگسالی این تنش احساسی– روانی هنگامیبروز میکند و شدت مییابد که احساس کنید اطرافیان به ویژه نامزد/همسرتان شما را دوست ندارند و از شما قدردانی نمیکنند.
تصور کنید یک دیگ فشار درون شما و یک دیگ فشار درون همسرتان وجود دارد. هربار موضوعی پیش میآید فشار داخل دیگ افزایش مییابد و دعواهای زن و شوهری شروع میشود. به عنوان مثال چنانچه نامزد/همسرتان ماهها شما را نادیده گرفته باشد، شما ناخودآگاهانه از دست او عصبانی هستید. چنانچه به جای اینکه به وجود تنش پیش آمده اذعان و آن را به نامزد/همسرتان ابراز کنید تا آن را برطرف کند، مدام بر سر موضوعات کوچک با او دعوا میکنید. برای مثال کافی است همسرتان ده دقیقه دیر به خانه بیاید تا دعوایی را با او شروع کنید.
مشکل این است که برخلاف آنچه خیال میکنید، هرگز بر سر آن موضوع ظاهری دعوا نمیکنید. شما به این دلیل دعوا میکنید که مدتی است نادیده گرفته شدهاید. حتی اگر دیر آمدن همسرتان عامل دعوا باشد و سپس آشتی کنید، چون هنوز علت اصلی دعوا را حل و فصل نکردهاید، تا یک موضوع کوچک دیگر پیش بیاید دوباره دعوایتان میشود.
تنش درونی احساسی شما باید راهی بیابد تا خودش را ابراز کند. این دعوا ممکن است یک ساعت بعد ، یک روز بعد یا یک هفته بعد صورت گیرد. و بنابراین به نظر میرسد که مدام درگیر دعواهای زن و شوهری هستید. آن هم برسر همان مسایل همیشگی. حتی اگر در مورد آن مسایل به توافق ها یا راهحلهایی هم رسیده باشید، همچنان با هم دعوا میکنید. این نشان میدهد قضیه از جای دیگر آب میخورد.
چه باید کرد؟
- بنشینید و با نامزد/همسرتان دربارهی آنچه در مورد تنش روانی (دلیل و منشا اصلی همه دعواهای زن و شوهری) در اینجا آموختید، صحبت کنید. شما باید به طرزی جدی و فشرده در جهت التیام روابط خود کار کنید و با کوله بار احساسی-عاطفیای که هر یک با خود به ازدواجتان آوردهاید آشنا شوید و از آن شناخت کافی پیدا کنید.
- سپس احساسات و عواطف حل و فصل نشده قدیمی خود را ابراز کنید و التیام بخشید تا از سرریز شدن آن در زندگی فعلیتان جلوگیری کنید و به عشق و ازدواج خود آسیب نزنید.
- سپس باید به لحاظ روحی-عاطفی خانه تکانی کنید. نگاهی صادقانه و واقعبینانه به خواستهها و نیازهایی که نامزد/همسرتان برآورده نمیکند بیندازید و سپس از خودتان بپرسید آیا احساس دوست داشتنی بودن میکنید و به قدر کافی از شما قدردانی میشود یا نه.
- سپس انزجارهای پنهان خود را از هر شکافی نشت میکند کشف کنید. هنگامی که شما و نامزد/همسرتان به مانند اعضای یک تیم با هم در جهت اصلاح و بهبود ازدواجتان کار و تلاش کنید، خواهید دید که به مراتب کمتر از گذشته درگیر دعواهای زن و شوهری شده و بیشتر از گذشته به هم عشق خواهید ورزید.
منبع: از باربارا بپرسید