بیوگرافی عباس کیارستمی: عباس کیارستمی متولد۱ تیر۱۳۱۹تهران؛فیلمنامهنویس، تهیهکننده، کارگردان، کارگردان هنری،تدوینگر و عکاس بینالمللی است.
ستاره | سرویس چهره ها –بیوگرافی عباس کیارستمی را در این مطلب بخوانید.
بیوگرافی عباس کیارستمی
عباس کیارستمی (زادهٔ ۱ تیر ۱۳۱۹،تهران) فیلمنامهنویس، تهیهکننده،کارگردان،کارگردان هنری، تدوینگر و عکاس بینالمللی اهل ایران است.
کودکی
عباس کیارستمی در محله مولوی تهران به دنیا آمد. ۴۰ روز بعد خانواده او به اختیاریه نقل مکان کردند. وی بعد از دو خواهر بزرگتر اولین پسر خانواده بود. پدر او کارگر زحمت کشی بود که علاقه بسیاری به نقاشی و شعر داشت. عباس کیارستمی او را در ۲۹ سالگی از دست داد.
عباس کیارستمی در دوران مدرسه شاگرد زرنگی نبود اما در حفظ شعر استعداد شگرفی داشت. وی به طبیعت علاقه زیادی داشت و این ریشه در کودکی او داشت چرا که خانه آنها در میان انبوهی از گندمزارها قرار گرفته بود. کیارستمی در ۱۸ سالگی از خانواده جدا شد.
عباس کیارستمی در کودکی
آغاز فعالیتهای هنری
آثار وی با استقبال فراوان منتقدان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی هنری جهان روبهرو شدهاست. او دارای لیسانس نقاشی از پردیس هنرهای زیبایدانشگاه تهران است. کیارستمی از سال۱۹۷۰ میلادی در عرصهٔ سینما فعالیت میکند و تاکنون بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخته است. مهمترین آثار وی عبارتند از:
خانه دوست کجاست؟ (۱۹۸۷)
کلوزآپ(۱۹۹۰)
زیر درختان زیتون(۱۹۹۴)
طعم گیلاس(۱۹۹۷)
باد ما را خواهد برد(۱۹۹۹)
کپی برابر اصل(۲۰۱۰)
کیارستمی علاوه بر سینما در عرصههای دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال است. او را باید در زمره سینماگران موسوم به موج نوی سینما در ایران به شمار آورد. سادگی، استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای روستایی، حذف کارگردان، شاعرانگی و نیز مکالمهٔ شخصیتها در خودرو برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی است.
کیارستمی برنده چندین جایزهٔ بزرگ سینمایی است. کیارستمی تا به حال پنج بار نامزد دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شده است که سال ۱۹۹۷در پنجاهمین دوره جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت این جایزه شد.
زندگی عباس کیارستمی
کیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. نخستین تجربهٔ هنری او نقاشی بود او این هنر را تا پایان دوران نوجوانی همچنان ادامه داد تا آنجا که در سن ۱۸ سالگی توانست در یک مسابقهٔ نقاشی برندهٔ جایزه شود. وی اندکی پس از این کامیابی دردانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد.
او در دانشگاه بیشتر به فراگیری نقاشی و طراحی گرافیک پرداخت و در هنگام تحصیل برای تأمین هزینههای زندگی به عنوان پلیس راهنمایی رانندگی مشغول به کار شد. کیارستمی از سال ۱۳۴۰ یعنی در دهه ۱۹۶۰ به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه ۷ و یکی دو مؤسسهٔ دیگر به کار طراحی جلد کتاب، پوستر و آگهیهای بازرگانی پرداخت و بعدها به «تبلی فیلم» رفت. از سال ۱۳۴۶در سازمان تبلیغاتی نگاره به طراحی و ساختن تیتراژ فیلم پرداخت که نخستین آنها تیتراژ فیلم وسوسهٔ شیطان ساختهٔ محمد زرین دست بود.
طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی را او انجام داد. مدتی بعد به دعوت فیروز شیروانلو، که مسئولیت «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان آن را داشت به کانون رفت و در سال ۱۳۴۹فیلم کوتاه نان و کوچه را ساخت. در سال ۱۳۵۱ فیلم زنگ تفریح را ساخت و با ساخت فیلم مسافر در سال ۱۳۵۳ مطرح شد. او در سینمای بعد از انقلاب پایهگذار سینمایی شد که تا به حال فیلمسازان زیادی پیرو این نوع سینما، فیلم ساخته و مطرح شدهاند.
عباس کیارستمی با فیلم طعم گیلاس در سال ۱۹۹۷جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را هم از آن خود کرده است. کیارستمی از ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ روی هم رفته ۱۵۰ آگهی بازرگانی برای تلویزیون ایران ساخت. او تا پایان دههٔ ۱۹۶۰ آگهی آغاز فیلمهایی همچون قیصرساختهٔ مسعود کیمیایی و طرح کتابهای کودکان را انجام داد. کیارستمی در ۱۹۶۹ با پروین امیرقلی ازدواج کرد و در سال ۱۹۸۲ از او جدا شد. آنها از این پیوند صاحب دو پسر به نامهای احمدزادهٔ ۱۹۷۱ و بهمن ۱۹۷۸ شدند. فرزند دوم اوبهمن کیارستمی در سال ۱۹۹۳ در سن ۱۵ سالگی مدیر فیلم برداری و کارگردان شد و فیلم مستندسفری به دیار مسافر را ساخت.
کیارستمی از جمله کارگردانانی است که پس ازانقلاب ۱۳۵۷ ایران در کشور باقیماند. او بر این باور است که تصمیم به ماندن مهمترین تصمیم او برای زندگی حرفهای اش بوده است. او میگوید که حضور همیشگیاش در ایران و ملیت ایرانیاش توانایی او در ساخت فیلم را دو چندان کرده است. وی در این باره گفت:
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادریاش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم. (عباس کیارستمی)
فیلمسازی عباس کیارستمی در دههٔ ۱۹۷۰
در سال ۱۹۶۹ هنگامی که موج نوی سینمای ایران با فیلم گاو ساختهٔ داریوش مهرجویی آغاز شد، کیارستمی کمک کرد تا بخشی برای فیلمسازی درکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران ایجاد شود. فیلم دوازده دقیقهای نان و کوچه ۱۹۷۰ ساختهٔ کیارستمی، آغازگر همکاری کانون در ساخت فیلم بود. این فیلم کوتاه نئورئالیسم داستان بچه مدرسهای بیچارهای را روایت میکرد که گرفتار یک سگ وحشی شده بود. فیلم بعدی زنگ تفریح نام داشت که در سال ۱۹۷۲ ساخته شد.
کمکم کانون به کارگاهی مهم برای ساخت فیلمهای ایرانی تبدیل شد و نه تنها فیلمهای کیارستمی بلکه فیلمهایی چون دونده و باشو، غریبهٔ کوچک هم توسط همین کارگاه هنری ساخته شد. در دههٔ ۱۹۷۰ در هنگام نو شدن ادبی فرهنگی سینمای ایران، کیارستمی به فردگرایی در فیلمسازی روی آورد. هنگامی که دربارهٔ نخستین فیلم او سخن به میان آمد او چنین پاسخ داد:
نان و کوچه نخستین تجربهٔ سینمایی من بود و باید بگویم که بسیار دشوار بود. من مجبور بودم با یک بچهٔ بسیار کوچک، یک سگ و یک گروه فیلم سازی غیرحرفهای البته به جز مدیر فیلمبرداری که مدام غُر میزد و اعتراض میکرد کار کنم. خوب مدیر فیلمبرداری در صحنه حق داشت چون من از روش فیلمسازی که او بدان خو گرفته بود پیروی نمیکردم.
عباس کیارستمی در سال ۱۳۵۶ خورشیدی
کیارستمی پس از فیلم تجربه ۱۹۷۳، فیلم مسافر را در سال ۱۹۷۴ ساخت. مسافر روایتگر داستان پسری ده ساله و پُر دردسر به نام قاسم جولایی (با بازی حسن دارابی) است که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکند و میخواهد برای تماشای مسابقهٔ تیم فوتبال مورد علاقهاش به تهران برود او برای این کار، دوستان و همسایگانش را هم فریب میدهد و پس از چندین ماجراجویی در نهایت به موقع به ورزشگاه تهران میرسد. این فیلم، تصمیم پسر را به عنوان هدفش؛ و کوتاهیها و بی تفاوتیهایش را به صورت تأثیر رفتار او بر دیگران بهویژه نزدیکانش نمایش میدهد. این فیلم به بررسی رفتار آدمی و تعادل راستی و ناراستی میپردازد.
فیلم ویژگیهای کیارستمی یعنی واقعگرایی، سادگی و سبک پیچیده و همچنین نوعی شیفتگی بین روح و جسم بشری را به نمایش گذاشت. مسافر، فیلمی زمینهساز در کارنامهٔ وی ارزیابی میشود، از این جهت که المانهایی صوری و روایی در آن وجود دارد که تا به امروز، در همهٔ آثار کیارستمی مشترکند؛ و آن سبک مستندگونه و ادغام دو ویژگی پارادوکسال یعنی سادگی و پیچیدگی است.
در ۱۹۷۵ کیارستمی دو فیلم کوتاه به نامهای من هم میتوانم و دو راه حل برای یک مسئله را کارگردانی کرد. در آغاز سال ۱۹۷۶ فیلم رنگها و پس از آن فیلم پنجاه و چهار دقیقهای لباسی برای عروسی را به نمایش درآورد. لباسی برای عروسی نمایش دهندهٔ داستان سه نوجوان است که بر سر یک لباس برای یک جشن عروسی با هم درگیر میشوند.
همسر عباس کیارستمی
این فیلم برنده دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی فیلم مسکو و برنده دیپلم ویژه هیئت داوران و جایزه تلویزیون ملی ایران یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان تهران شد. نخستین فیلم بلندکیارستمی، فیلم ۱۱۲ دقیقهای گزارش است که در سال ۱۹۷۷ به نمایش درآمد. در این فیلم به یک ممیز مالیاتی پرداخته میشود که متهم به دریافت رشوه شده و در ادامهٔ ماجرا یک خودکشی هم در داستان روی میدهد. کیارستمی در سال ۱۹۷۹ فیلم قضیهٔ شکل اول، شکل دوم را ساخت.
فیلمسازی عباس کیارستمی در دههٔ ۱۹۸۰
کیارستمی در آغاز دههٔ ۱۹۸۰ چندین فیلم کوتاه را کارگردانی کرد که از جملهٔ آنها میتوان به: بهداشت دندان۱۹۸۰، به ترتیب یا بدون ترتیب۱۹۸۱، همسُرایان۱۹۸۲ و همشهری۱۹۸۳ اشاره کرد. کیارستمی با ساخت فیلم خانه دوست کجاست؟در سال ۱۹۸۷ در بیرون از ایران هم شناخته شد و مورد تحسین قرار گرفت.
کیارستمی جایزه گریفون برنزی و مدال طلای شهر را ازجشنواره فیلم جیفونی دریافت کرد و در لوکارنو مورد تمجید بسیاری قرار گرفت. وی نامزد پلنگ طلایی، برنده پلنگ برنزی، برنده جایزه کنفدراسیون بینالمللی هنر سینما، برنده جایزه فیبرشی و برنده جایزه فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم جشنواره فیلم لوکارنو شد.
خانهٔ دوست کجاست داستان سادهای دربارهٔ یک پسر مدرسهای هشت سالهٔ باوجدان را روایت میکند که تلاش میکند دفترچه دوستش را که در روستای همسایه زندگی میکند به او بازگرداند وگرنه دوستش را از مدرسه بیرون میکنند. در طول این فیلم باورهای سنتی روستانشینان ایران نمایش داده شده است. کیارستمی این فیلم را از نگاه یک کودک میسازد. بهرهگیری شاعرانه از منظرههای روستایی ایران و همچنین نشان دادن واقعیت زندگی از نکتههای مورد توجه در این فیلم است.
منتقدان سه فیلمخانهٔ دوست کجاست؟ و زندگی و دیگر هیچ۱۹۹۲ وزیر درختان زیتون۱۹۹۴ را به سه گانهٔ کوکر تشبیه کردهاند چون هر سه فیلم، روستایی به نام کوکر در ایران را به تصویر میکشد. پایهٔ فیلم به زمینلرزه رودبار و منجیل مربوط میشود که در آن ۴۰٬۰۰۰ تن جانشان را از دست دادند. کیارستمی از نمادهای زندگی، مرگ، تغییر و دوام برای ارتباط سه فیلم استفاده میکند.
این سهگانه در دههٔ ۱۹۹۰ در فرانسه و دیگر کشورها از جمله هلند، سوئد، آلمان و فنلاند بسیار خوش درخشید و با کامیابی روبرو شد. کیارستمی خود این سه فیلم را به عنوان سهگانه نمیشناسد، بلکه میگوید دو فیلم آخر وطعم گیلاس(۱۹۹۷) با هم یک سهگانه را میسازند و هر سه دربارهٔ ارزش زندگی بحث میکنند. کیارستمی برای زیر درخت زیتون مورد توجه اکثر منتقدان قرار گرفت. کیارستمی در ۱۹۸۷ داستان فیلم کلید را نوشت و تدوین کرد اما آن را کارگردانی نکرد. او در ۱۹۸۹ فیلم مشق شب را ساخت.
فیلمسازی کیارستمی در دههٔ ۱۹۹۰
نخستین فیلم کیارستمی در دههٔ ۱۹۹۰کلوزآپ نام داشت که روایتگر یک داستان واقعی بود. داستان کلوزآپ، مربوط به فردی عاشق سینما، به نام حسین سبزیان بود که وارد یک خانواده میشود و خود را محسن مخملباف معرفی میکند. در پایان فیلم مخملباف واقعی پیدا میشود و سبزیان در دادگاه میگوید به دلیل علاقه به سینما دست به این کار زده است. بخشهایی از این فیلم مستند و بخشی از آن استودیویی است. کیارستمی برای این ساختهاش در نزد جامعه غرب شناختهتر شد و فیلمش در سراسر اروپا به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت.
کلوزآپ در سال ۲۰۱۲ نیز توسط نشریهٔ سایت اند ساونددر فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت و جایزه فیبرشی جشنواره بینالمللی فیلم استانبول و جایزه ویژه منتقدان جشنواره بینالمللی فیلم مونترال را به دست آورد. نانی مورتی در سال ۱۹۹۶ فیلم کوتاهی با نام روز افتتاحیه کلوزآپ دربارهٔ نمایش کلوزآپ در رم ساخت. وی در همین سال نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه لژیون دونور را دریافت کرد. کیارستمی در ۱۹۹۲ فیلم زندگی و دیگر هیچ را ساخت و برنده جایزه بخش نوعی نگاه در چهل و پنجمین جشنواره فیلم کن شد.
به بیان منتقدین، این فیلم یکی از سهگانهٔ کوکر یا سهگانهٔ زلزله بود. این فیلم دربارهٔ یک پدر و پسر است که چند روز پس از زلزلهٔ ۱۹۹۰ یا ۱۳۶۹ کوکر، از تهران به این منطقه میروند تا از سلامتی دو پسر جوان که در زلزله بودهاند، با خبر شوند. آنها در جریان سفر به این منطقه با بازماندگان زلزله روبرو میشوند که چگونه در سختی به زندگی خود ادامه میدهند. کیارستمی در آن سال برندهٔ جایزهٔ روبرتو روسلینی شد. این نخستین جایزهٔ تخصصی بود که او برای کارگردانی یک فیلم دریافت میکرد.
زیر درختان زیتون آخرین فیلم از سهگانهٔ کوکر بود. کسانی همچون آدریان مارتین، سبک این سهگانه را هندسی میدانند. مانند ارتباط الگوهای زیگزاگی در چشماندازها و مناظر هندسی فیلم با زندگی واقعی و نیروهای جهانی. فلاشبکهایی که در مسیر پر پیچ و خم زندگی و دیگر هیچ دیده میشود، به نوبهٔ خود ذهن بیننده را به فیلم خانهٔ دوست کجاست در سال ۱۹۸۷، یعنی پیش از زلزله میبرد، این مسئله بهطور نمادین ما را بهسوی اتفاقات بعد، در فیلم زیر درخت زیتون سوق میدهد. در سال ۱۹۹۵ میلادی، میراماکس فیلمز، زیر درخت زیتون را در آمریکا منتشر کرد. کیارستمی برای فیلم تحسین شده زیر درخت زیتون برای اولین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد.
بعدها، کیارستمی فیلمنامهٔ سفر و بادکنک سفید را برای همکار سابق خویش، جعفر پناهی نوشت. کیارستمی سپس در لومیر و شرکا، با ۴۰ کارگردان مطرح جهان ماننددیوید لینچومیشائیل هانکه همکاری کرد.
طعم گیلاس فیلم بعدی کیارستمی در سال ۱۹۹۷ بود. این فیلم مورد تحسین منتقدان و سینماگران قرار گرفت. کیارستمی جایزهٔ نخل طلایی جشنواره فیلم کن۱۹۹۷ و جایزهٔ بهترین فیلم خارجی انجمن منتقدان فیلم بوستون را برای طعم گیلاس بدست آورد و مورد تحسین جهانیان قرار گیرد. مجله تایم در سال ۲۰۰۴ نیز این فیلم را بعنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر تاریخ کن نامید. طعم گیلاس در ادامه به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انجمن ملی منتقدان فیلم نیز انتخاب شد. مجموعه کرای تریون در ۱ ژوئن ۱۹۹۹ این فیلم را به عنوان یک فیلم منحصر به فرد اعلام کرد. این فیلم دربارهٔ مردیست که قصد خودکشی دارد.
کیارستمی در سال ۱۹۹۹ فیلم باد ما را خواهد برد را جلوی دوربین برد. وی برای این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز بود اما موفق به کسب جایزهٔ شیر نقرهای شد. همچنین این فیلم، برندهٔ جایزهٔ فیپرشی جشنواره فیلم ونیز گردید و به عنوان یکی از صد اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو انتخاب شد. داستان فیلم در مورد گروهی روزنامهنگار است که برای تولید فیلمی مستند از آئین سوگواری به روستایی در کردستان میروند. اما پیرزنی که قرار است بمیرد، نمیمیرد. یکی از جذابیتهای فیلم، این بود که بیشتر شخصیتهای آن جلوی دوربین ظاهر نمیشدند و فقط صدای آنها شنیده میشود.
فعالیت عباس کیارستمی در دههٔ ۲۰۰۰
در سال ۲۰۰۱ میلادی، کیارستمی و همکارش سیفالله صمدیان بهدرخواست صندوق بینالمللی توسعهٔ کشاورزی سازمان ملل متحد، برای ساخت فیلمی مستند در مورد یتیمان اوگاندا، به کامپالا، اوگاندا سفر کردند. وی ده روز در آنجا ماند و مستند ایبیسی آفریقا را ساخت. هدف اصلی سفر در ابتدا، آمادگی برای ساخت فیلمی بلند بود، ولی کیارستمی ویرایش کامل فیلم را از طریق قطعههای ویدیوئی بدستآمده تمام کرد.
جف اندرو منتقد کمپانی تایماوت، در مورد فیلم کیارستمی میگوید: «مانند ۴ اثر قبلیاش، این فیلم هم در مورد مرگ نیست ولی در مورد مرگ و زندگی است: دربارهٔ اینکه آنها چگونه با هم ارتباط دارند و ما چه نگرشی را در مورد همزیستی آنان داریم.»
در سال ۲۰۰۲ میلادی، کیارستمی فیلم ده را کارگردانی کرد. در این فیلم زنی درون خودرویی نشسته است و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی انجام میدهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان میدهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک فاحشه و پیرزنی مذهبی گفتگو میکند.
این سبک فیلمسازی توسط بسیاری از منتقدان حرفهای مورد همچون آو اسکات مورد تجلیل قرار گرفت. اسکات در نیویورک تایمز مینویسد: «کیارستمی علاوه بر اینکه شناختهشدهترین کارگردان ایرانی در سطح بینالمللی در دههٔ گذشته بوده است، جزو پیشروان سینمای خودرو نیز هست … او میداند خودرو مکانی است برای تفکر، مشاهده و بالاتر از همه، صحبت کردن.». کایه دو سینما نیز این فیلم را جزو ۱۰ فیلم برتر دهه ۲۰۰۰ معرفی کرد و این فیلم نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن۲۰۰۲ شد.
در سال ۲۰۰۳ میلادی، کیارستمی فیلم پنج را کارگردانی کرد. فیلمی شاعرانه، بدون هیچ دیالوگ و شخصیتی، فیلمی که هر بخشش تنها یک نمای طولانی ثابت است که حدود ده تا بیست دقیقه طول میکشد و جمعاً این مجموعهٔ یک ساعت و پانزده دقیقهای را میسازد. کیارستمی قبل از نمایش فیلم از تماشاگران خواست که اگر خسته شدند، لطفاً سالن را ترک نکنند، چشمانشان را ببندند و فقط به صداها گوش کنند: «شما این شانس را دارید که فیلمهای دیگری را در سینماهای دیگر و در زمانهای دیگر ببینید، اما این فیلم، برای اولین بار و امیدوارم نه برای آخرین بار به نمایش گذاشته میشود و من مطمئنم که شما موفق به تماشای چنین فیلمی در هیچ سینمایی نخواهید شد پس تا آخر بنشینید و تمام آن را ببینید.»
فیلم دارای ۵ قسمت است و با شاتهایی طولانی که بهصورت متوالی با دوربین دی وی بر روی دست در امتداد سواحل شهر خیخن در استان آستوریاساسپانیا فیلمبرداری شد. جف اندرو در مورد فیلم گفت: «این فیلم بیش از چند تصویر زیباست». او میافزاید: «با چینشی منظم شامل رنگین کمانی از روایتهای انتزاعی و احساسی هستند که از جدایی و کنج خلوت بهسوی جامعه، از حرکت به سوی سکون، از سکوتی نسبی به صدا و آواز، روشنایی به تاریکی و دوباره از تاریکی به روشنایی حرکت میکنند و به نوزایی و تجدید حیات پایان میپذیرند.» وی در این دهه جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری و دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریورو دانشگاه سوربن را به دست آورد.
وی در سال ۲۰۰۴ میلادی،۱۰ روی ده را ساخت. فیلمی مستند که در حین رانندگی گرفته بود و ده درس در مورد ساخت فیلم را به مخاطب توضیح میداد. سراسر فیلم توسط دوربینی ثابت که در ماشین نصب شده بود گرفته شد که یادآور شیوهٔ فیلمبردای فیلمهای طعم گیلاس و ده بود. در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ میلادی، وی فیلم جادههای کیارستمی را کارگردانی کرد.
فیلم مستند ۳۲ دقیقهای، ترکیبی از تصویر و شعر و موسیقی که با فیلمهای سیاه و سفید ساخته شدهاست. تصویر پایانی فیلم شامل انفجاری مهیب است که به همهٔ آثار زندگی پایان میدهد. کیارستمی این فیلم را بر پایهٔ برخی از قطعههای مجموعه عکسهایی با نام «جادهها» که خودش طی سالهای متمادی با گذر از جادههای گوناگون گرفته، ساختهاست. مجموعه عکسهای جادهها پیش از ساخت فیلم در نمایشگاههای گوناگون داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده بودند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، او در ساخت فیلم بلیتها با ارمانو اولمی و کن لوچ همکاری کرد. فیلمی ۳ اپیزودی که کارگردان یکی از اپیزودهای آن کیارستمی بود. مجموعهای که در قطاری در حال عبور از ایتالیا اتفاق میافتاد. در نوامبر ۲۰۰۷ گاردین در گزارشی، کیارستمی را در رتبهٔ ششم، چهل کارگردان برتر معاصر سینما جهان قرار داد.
در سال ۲۰۰۸ میلادی، فیلم شیرین توسط کیارستمی کارگردانی شد. این فیلم تصویرگر نگاه ۱۱۳ بازیگر زن، بدون هیچ سخنی به دوربین فیلمبرداری است، در حالی که صداهایی از قرائت منظومهٔ خسرو و شیرین نظامی گنجوی به گوش میرسد. همهٔ بازیگران فیلم بهجز ژولیت بینوش، ایرانی و همگی از هنرپیشگان حرفهای سینما هستند. این فیلم نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۸ شد.
کیارستمی در دههٔ ۲۰۱۰
کپی برابر اصل۲۰۱۰ با هنرنمایی ژولیت بینوش که در توسکانی فیلم برداری شد، نخستین فیلم کیارستمی بود که در خارج از ایران تولید و فیلم برداری میشد. این فیلم از داستان رویارویی یک زن فرانسوی با یک مرد انگلیسی سخن میگفت. این فیلم در سال ۲۰۱۰ درجشنوارهٔ فیلم کن پذیرفته شد. پیتر بردشاو از گاردین این فیلم را «عجیب و جذاب» توصیف کرده بود و گفته بود که کپی برابر اصل به پردازش نمای یک ازدواج میپردازد.
عباس کیارستمی و ژولیت بینوش در حال خوردن آبگوشت
ژولیت بینوش در این فیلم نقش زنی پرانرژی ولی با رفتارهایی ساختگی و گیج کننده یا به عبارت سادهتر زنی عجیب را دارد . آدمی تحصیل کرده که به نظر در زمینههایی ناموفق است و نتیجهگیری کرده بود که «این کار به طور قطع یک نمونه از تکنیکهای ترکیبی کیارستمی بوده است که لزوماً نمونهٔ موفقی نیست.» در مقابل راجر ایبرت فیلم کیارستمی را برجسته دانسته و به این نکته اشاره کرده است که: «روش کیارستمی در پدیدآوردن فضا و دادن حس به فیلم برجسته است.»
بینوش برای بازی در این فیلم، جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن را در جشنوراه کن بدست آورد. روزنامه لومونددر مورد کپی برابر اصل نوشت: «عباس کیارستمی، معروفترین فیلمساز ایرانی و از بزرگترین کارگردانان جهان، بهدور از هیاهو، اکنون در ایتالیا بهسر میبرد و فیلم «کپی برابر اصل» را که «ژولیت بینوش» در آن نقشآفرینی دارد، مقابل دوربین برده است.
دوری از ایران و ساخت فیلمی در ایتالیا انقلابی در سینمای کیارستمی است.» کیارستمی برای کپی برابر اصل برای چهارمین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شده بود. وی همچنین برای این فیلم جایزه جوانان جشنواره فیلم کن و جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث را به دست آورد. فیلم بعدی کیارستمی به نام مثل یک عاشق۲۰۱۲ که در ژاپن فیلمبرداری شد، بازخوردهای گوناگونی داشت. کیارستمی برای مثل یک عاشق برای پنجمین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره کن شده بود. در سال ۲۰۱۳ نشان افتخار دولت ژاپن و در سال ۲۰۱۴ نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش به او اهدا شد.
کیارستمی در جشنوارهٔ استوریل، ۲۰۱۰
کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشته است که میتوان از جشنواره فیلم کندر سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲ و۲۰۰۵به عنوان برجستهترین آنها یاد کرد. همچنین در سال ۲۰۰۵ سرپرست داوران در بخش دوربین طلایی جشنوارهٔ فیلم کن بود. او در سال ۱۹۸۵ درجشنوارهٔ فیلم ونیز در سال ۱۹۹۰ درجشنوارهٔ فیلم لوکارنو در ۱۹۹۶ در جشنوارهٔ فیلم سنسباستین، در ۲۰۰۴ درجشنواره فیلم سائو پائولو، در ۲۰۰۷ در جشنوارهٔ فیلم کاپالبیو به عنوان سرپرست داوران و در سال ۲۰۱۱ در جشنواره فیلم کاستندورف صربستان به داوری پرداخت. او در بسیاری از جشنوارههای فیلم در سراسر اروپا مانندجشنوارهٔ فیلم استوریل پرتغال، به طور مرتب حضور دارد.
ده فیلمساز برتر آسیا
کیارستمی و فیلم کلوزآپ ساخته وی، در جریان بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم پوسان ۲۰۱۵ در ردهبندی برترین هنرمندان و فیلمهای قاره آسیا، در میان ۱۰ هنرمند و اثر شاخص قاره قرار گرفتند. عباس کیارستمی در فهرست ۱۰ کارگردان برتر سینمای آسیا، پس از یاسوجیرو اوزووهو شیائو-شیندر رده سوم برترینها قرار گرفته است. آکیرا کوروساوا، ساتیا جیت رای، وونگ کار وای، اپیچاتپونگ ویراستاکول، جیا ژانکه، کنجی میز و گوچیواد وارد یانگ رتبههای بعدی این ردهبندی را به خود اختصاص دادهاند.
ششمین کارگردان برتر جهان
روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۱ در گزارشی فهرست ۴۰ کارگردان بزرگ معاصر سینمای دنیا را منتشر کرد. عباس کیارستمی در مکان ششم این لیست و بالاتر از بسیاری از چهرههای نامدار سینما همچون دیوید کراننبرگ، دیوید فینچر، استیون سودربرگ، پدر و آلمودواروگاس ون سنتقرار گرفت.
دیگر فعالیتهای عباس کیارستمی
کیارستمی تجربههای متفاوتی در زمینههای مختلف نظیر آهنگسازی، طراحی صحنه، پوستر و لباس، تدوین و حتی بازیگری و رهبری اپرا داشتهاست، وی همچنین در زمینهٔ عکاسی طبیعت شناخته شدهاست. او به تازگی دو کتاب از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای حافظ به روایت عباس کیارستمی و سعدی از دست خویشتن فریاد را منتشر ساختهاست.
عکاسی
نمایشگاههای عکس کیارستمی در ایتالیا، انگلستان، ژاپن، چین و موزه هنرهای معاصر تهران برپا شده است. درحراجی کریستی دبی به تاریخ ۱ مه ۲۰۰۸ میلادی، عکسی از کلکسیون عکسهای عباس کیارستمی به قیمت حدود ۱۳۰ هزار دلار فروخته شد در ادامه این کار نمایشگاه دیگری از آثار کیارستمی در موزه هنر شهر امپراتوری، در قلب پکن برگزار شد. همچنین او دو نمایشگاه عکس در گالری گلستان برگزار کرده است. همچنین کیارستمی پوستر اصلی یازدهمین جشن بزرگ سینمای ایران را طراحی کرد. کیارستمی در این پوستر، با استفاده از نماد دو درخت در امتداد عدد یازده و المانهای سینمایی در پسزمینه سفید، به نوعی طراوت، رشد و بالندگی سینمای ایران را مورد توجه قرار داده است.
تیتراژ و طراحی پوستر
به همین سادگی و یک حبه قند ساخته رضا میرکریمی نیز فیلمی بود که به خط عباس کیارستمی تیتراژ اولیه آن نوشته و به دست کیارستمی پوستر آن طراحی شده بود. طراحی پوستر و ساخت تیتراژ فیلمهای قیصر و رضا موتوری ساختهٔ مسعود کیمیایی نیز از دیگر اثرهای مورد توجه کیارستمی در طراحی بود.
کارگاههای آموزشی
کیارستمی در سالهای اخیر کارگاههای آموزشی متعددی را در شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور برای هنرجویان برگزار کرده است. او زمانی به فرانس پرس گفته بود: «هر سال در چهار یا پنج کارگاه که هر کدام ده روزی به طول میانجامد، شرکت میکنم و هر بار سعادت بزرگی برای من است. بسیار مشتاق و بی تاب برای این کار هستم؛ چون همیشه علاقهمندم از زمان خود استفادهای کنم.» او اضافه کرده بود: «زمانی از خودم احساس رضایت دارم که به این جوانها بیاموزم و مطمئن هستم همان اندازه که به جوانان تدریس میکنم از آنها یاد میگیرم.»
موسیقی
کیارستمی رهبری دو گروه اپرا را نیز در شهرهای پاریس و لندن به عهده داشت. او سابقه اجرای موفقیت آمیز اپرا زنها همگی همان جورند را در جشنواره هنری فرانسه را در کارنامه خود دارد. همچنین عباس کیارستمی طراحی دکور صحنه، طراحی پوستر، بروشور و بلیتهای کنسرتهای مشکاتیان را انجام داده است.
چیدمان هفت چنار، چیدمان عباس کیارستمی منتخب چهارمین جشن تصویر ایران، (نصب شده درخانه هنرمندان ایران)
معماری
کیارستمی داور سومین دوره جایزه معماری میر میران بود و همچنین درکنار تقوایی، بهمن جلالی و سیفالله صمدیان به داوری اولین مسابقه عکس فرش دست باف در ایران پرداخت. کیارستمی به همراه چندتن از معماران ایرانی نیز نمایشگاه آثار معماری هفتم را برگزار نمود.
عقاید و نظرها
کیارستمی با اشاره به دو مشارکت سیاسی خود در سن ۱۵ سالگی و همچنین در انقلاب سال ۱۳۵۷، گفتهاست که دیگر هیچگاه مشارکت سیاسی نخواهد داشت او همچنین انقلاب را با انگیزههای مشروع ولی غیر عقلانی و احساسی میداند که باعث از بین رفتن قانونگرایی میشود. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۷ دربارهٔ محمود احمدینژاد میگوید: «من فکر میکنم او کارش را خوب انجام نداد. او با وعدهٔ رفع مشکلات اقتصادی به قدرت رسید که هیچکدام از آنها را عملی نکرد.»
کیارستمی در شصت و پنجمین جشنوارهٔ فیلم ونیز، ۲۰۰۸
در جواب نامهٔ سرگشادهٔ بهمن قبادی به عباس کیارستمی، کیارستمی اذعان داشت که وی با فیلمهای شعاری سیاسی موافق نیست چون فیلمهای سیاسی تاریخ مصرف دارند و ارزش هنر را پایین میآورند. کیارستمی در جشنوارهٔ فیلم سان فرانسیسکو سال ۲۰۰۰ باعث شگفتی همگان شد. وی جایزهٔ آکیرا کوروساوا خود را برای یک عمر فعالیت هنری در سینمای ایران به بهروز وثوقی هدیه داد. او به دلیل حساسیت چشمانش به نور، معمولاً با عینک تیره دیده میشود.
همچنین او در مصاحبهای با گاردین گفت: «در تمام فیلمها خواستهام این است که تصویری مهربانتر و صمیمیتر از انسانیت و کشورم را به نمایش بگذارم.» وی ادامه داد: «من مثل یک درخت هستم؛ درخت بهخاطر اینکه از زمین رشد کرده و بیرون آمده، نسبت به آن احساس مسوولیت ندارد، بلکه باید میوه، برگ و شکوفه بیاورد. من هیچ وظیفهای برای تصحیح شناخت اشتباه از کشور و فرهنگام ندارم. من چهکسی هستم که چنین وظیفهای داشته باشم. ازسوی دیگر، تعداد کسانی که فیلمهای مرا میبینند را با کسانی که تحت تأثیر رسانههای جمعی غرب هستند مقایسه کنید! من چه کاری میخواهم انجام دهم؟.»
سانسور
مارتین اسکورسی زیبا ذکر تلاش فراوان دولت ایران برای سانسور فیلم ده از این موضوع انتقاد کرد و گفت که سانسور هیچگاه خوب نخواهد بود. در سال ۱۹۷۷ میلادی وزارت آموزش و پرورش وقت خواستار آن شد که قسمتی از فیلم کیارستمی که زنان به صورت محجبه بودند حذف شود با مخالفت کیارستمی با این حذف، از نمایش فیلم جلوگیری شد. پس ازانقلاب ۱۳۵۷نیز صحنههای دوباره گرفتهشدهٔ بدون حجاب فیلم به نمایش در نیامد.
بیماری
در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۹۵ خبرگزاری آفتاب خبر بستری شدن عباس کیارستمی را بر روی وب گاه خود درج کرد. کیارستمی در پی شدت گرفتن مشکلات جسمی، با نظر پزشکان معالج در بیمارستان بستری شد. در تاریخ شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ خبرگزاری ایسنا خبری مبنی بر اینکه عباس کیارستمی از سرطان دستگاه گوارش رنج میبرد منتشر کرد. کیارستمی به دلایل متعدد، از جمله خونریزی داخلی، چهار عمل جراحی را پشت سر گذاشت. اولین عمل، عمل جراحی درمانی بود.
دومین عمل به دلیل خونریزی داخلی صورت گرفت و سومین عمل برای برداشتن کیسه صفرا و آخرین عمل به دلیل عفونت پیشرفته بوده است. در ادامه روند درمان وی رو به پیشرفت گزارش شده و طول درمان بنا به تشخیص تیم معالج برای کنترل شرایط بیماری، عباس کیارستمی در خواب مصنوعی به سر میبرد. به گفته مشاور وزیر بهداشت یک تیم پزشکی باتجربه پیگیر درمان عباس کیارستمی است و همچنین حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت به ملاقات کیارستمی رفت و از نزدیک روند درمان او را دنبال کرد.
علیرضا تابش، مجید رجبی معمار،علیرضا زالی، حجتالله ایوبی، رضا میرکریمی وعلی مرادخانی نیز در ابتدا به عیادت او رفتند. در ۱۵ فردوین نیز بیماری سرطان وی تکذیب شد. در ادامه برای بازتاب اخبار بیماری و سلامتی وی کانال تلگرامی با عنوان «اخبار مربوط به روند درمانی عباس کیارستمی» هم راهاندازی شد.
درگذشت عباس کیارستمی
کیارستمی پس از گذراندن دوره نقاهت در تهران برای ادامه درمان با آمبولانس هوایی کمپانی MK۲ با هزینه تهیهکننده فیلم آخرش که ساخته نشد، راهی فرانسه شد اما پس از چند روز به علت لخته شدن خون، در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۵ سکته مغزی کرد و در پاریس درگذشت.
پیکر عباس کیارستمی در شامگاه ۱۸ تیر از پاریس به ایران منتقل شد. تشییع جنازه نیز با حضور خانواده وی و هنرمندان در فرودگاه بینالمللی امام خمینی برگزار شد. بر اساس وصیتنامه متوفی قرار شد پیکرش در لواسان به خاک سپرده شود. مراسم تشییع پیکر عباس کیارستمی یکشنبه ۲۰ تیر ماه از مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور هنرمندان و دوستداران و چهرههای سیاسی و فرهنگی در خیابان حجاب برگزار گردید. پس از تشییع مقابل کانون، مراسم خاکسپاری کیارستمی در گورستان توک مزرعه لواسان انجام شد و پیکرش با همراهی خانوادهاش و چند هنرمند نزدیک به خاک سپرده شد. در جایجای آرامستان توک مزرعه و خیابانهای ورودی لواسان پوسترهای کیارستمی نصب شده بود و کیارستمی که دوستدار طبیعت بود در گورستانی پر از درخت آرام گرفت.
جوایز و افتخارات
جایزه روبرتو روسلینی ۱۹۹۰
جایزه سینمایی دکوورتس ۱۹۹۲
جایزه فرانسوا تروفو جشنواره فیلم جیفونی به خاطر مجموعه آثار ۱۹۹۳
جایزه پیر پائولو پازولینی ۱۹۹۵
مدال طلا فدریکو فلینی یونسکو ۱۹۹۵
دریافت نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه لژیون دونور ۱۹۹۶
برنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷
جایزه یادبود ویتوریو دسیکا ۱۹۹۷
برنده مدال طلای فلینی ۱۹۹۷
جایزه اسکندر طلایی، جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی ۱۹۹۹
شیر نقرهای جشنواره فیلم ونیز ۱۹۹۹
لوح طلایی پانوراما سینمای اروپا ۱۹۹۹
جایزه ویژه جشنواره فیلمهای مدیترانهای مونپلیه ۱۹۹۹
جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری ۲۰۰۰
جایزه ویژه از وزارت فرهنگ و هنر لبنان ۲۰۰۰
دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریور ۲۰۰۳
جایزه سینمایی کنراد ولف ۲۰۰۳
نامزد عضویت مؤسسه فیلم بریتانیا ۲۰۰۵
جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جشنوارهٔ فیلم ایسلند ۲۰۰۵
نشان افتخار پلنگ طلایی، جشنواره فیلم لوکارنو ۲۰۰۵
جایزه یک عمر دستاورد جشنواره بینالمللی فیلم ایروان ۲۰۰۵
برنده جایزه هانری لانگلوا ۲۰۰۶
دکترای افتخاری دانشگاه تولوز ۲۰۰۷
نشان استاد بزرگ جهان، جشنواره فیلم کلکته ۲۰۰۷
جایزه افتخاری فیلمساز، جشنواره فیلم ونیز ۲۰۰۸
دریافت جام جم ۲۰۰۸
جایزه جایزه شایستگی سینمایی برای یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره فیلم مونیخ ۲۰۱۰
دکترای افتخاری دانشگاه پاریس ۲۰۱۰
خوشه طلایی جشنواره بینالمللی فیلم وایادولید ۲۰۱۰
نشان افتخار دولت ژاپن ۲۰۱۳
نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش ۲۰۱۴
جایزه یک عمر دستاورد سینمایی جشنواره بینالمللی فیلم پرتقال طلایی آنتالیا ۲۰۱۴
عضویت در آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار ۲۰۱۶
در سال ۲۰۱۵ در یک نظرسنجی که توسط وب سایت فرانسوی لاسینتک (سینماتک) از ۲۶ کارگردان برجسته معاصر سینمای جهان انجام شد، عباس کیارستمی محبوبترین چهره سینمای ایران از دیدگاه این گروه از موفقترین کارگردانان حال حاضر سینمای جهان بود.