غزل شماره ۲۹ حافظ: ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

غزل شماره ۲۹ حافظ می‌گوید اگر بدون معشوق به بهشت بروم و آنجا از شراب‌های بهشتی به من بدهند، نزد من ارزشی ندارد و عین عذاب است؛ در ادامه به افراد هوشیاری و آگاهی از خطرات این دنیا را توصیه می‌کند و اینکه عشق و رندی لازمه دوره جوانی است. فال حافظ، تفسیر کامل فال و معنی ابیات غزل بیست و نهم دیوان حافظ را در ستاره بخوانید.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

آینده‌ای پرحادثه‌ در انتظار توست؛ پس هر لحظه برای روبرو شدن با اتفاقی آماده و هوشیار باش. برای رسیدن به خوشی‌های آینده، امروزت را خراب نکن. بدان و آگاه باش که دنیا هرگز به یک روش و بر یک پاشنه نمی‌چرخد و پایان هر شب سیاه، سپیدی روز قرار دارد. از اینکه بعضی افراد همه چیز دارند و تو نداری ناراحت نباش زیرا تو گوهری داری که بقیه از داشتن آن محرومند و آن نیت درست و قلبی صاف است.    

 

غزل شماره ۲۹ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۲۹ حافظ

 
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن
اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ایام شباب است

 

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۲۹ حافظ

بیت اول

ما را ز خِیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

ما از خیال مستی‌بخش تو اعتنایی به شراب نداریم، آنجا که سراپای خمخانه در جوش و مستی است دیگر به وجود خم و محتوای آن نیاز نیست.
ای دوست، خیال تو مستی‌افزارتر از باده است و با آن ما را به باده‌ی انگوری توجه و عنایتی نباشد. به خُم بگو که دور شو و در اندیشه کار خود باش، چه با وجود خیالِ مستی‌آورِ یار کسی به میخانه روی نمی‌آورد.
خیال: تخیل، تصور، صورت ذهنی.
پروا: اندیشه، برای مطالعه بیشتر دراین‌باره به معنی بیت سوم غزل شماره پانزده حافظ مراجعه کنید.
سَر خود گرفتن: پی کار خود رفتن.
خُمخانه: میکده. برای مطالعه بیشتر درباره خُم و خمخانه به معنی بیت ششم غزل شماره ۱۷ حافظمراجعه کنید.

خمخانه خراب است: ایهام دارد؛ اول اینکه خمخانه سراپا مست است و دوم خمخانه در حال ویران شدن است. واژه خراب در غزلیات دیگر حافظ همچون: صلاح کار کجا و من خراب کجا تکرار شده است.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عَذبم که دهی عین عذاب است

اگر باده‌ی بهشتی هم باشد، بر خاک بیفشانید، چه بی‌حضور یار هر نوشیدنی خوشگوار که به من دهید، شکنجه‌ی صرف است.
به بیان دیگر، شراب بهشتی هم بدون دوست هرچه گوارا باشد، مایه عذاب من است.
خمر بهشت: شراب طهور، در این زمینه معنی بیت ششم از غزل شماره ۲۶ حافظ را مطالعه کنید.
عَذب: خوشگوار و پاکیزه
عذب و عذاب: جناس شبه اشتقاق
عَین: درست، خالص و نفس هرچیز، چشم و چشمه؛ در اینجا به معنی ناب و خالص است.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خَیال خط او نقش بر آب است

دریغا که دلستان رفت و در چشم اشک‌افشان من نگاشتن صورت خیالی او نقش بر آب کشیدن است که حاصلی ندارد.
تحریر: نوشتن و به نقل از غیاث اللغات؛ خط‌های باریک که از قلم‌مو بر نقوش و تصاویر کشند.
خَیال: وهم و گمان و صورتی که در خواب یا بیداری به نظر رسد. شبه یا پیکری که از دور نمودار گردد و حقیقت آن معلوم نباشد.
نکته: شبیه این معنا در دیوان حافظ بسیار است و باید توجه داشت که آن با خِیال به معنی تخیل فرق دارد. همچون:

می‌رفت خَیال تو ز چشم من و می‌گفت / هیهات از این گوشه که معمور نمانده است (بیت سوم غزل شماره ۳۸ حافظ)

و

خَیال خال تو با خود به خاک خواهم برد / که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز (بیت سوم غزل شماره ۲۶۶ حافظ)
کشیدن نقش خیال نیز در دیوان حافظ پربسامد است:

خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم / به صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم (بیت اول غزل شماره ۳۲۲ حافظ)

نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم / بر کارگاه دیده‌ی بیخواب می‌زدم (بیت ششم غزل شماره ۳۲۰ حافظ)
نقش بر آب: بی‌ثبات و بیهوده چراکه بر آب نمی‌توان نقشی زد. نقش بر آب زدن در دیوان حافظ با ایهام همراه است:
دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم / نقشی به یاد روی تو بر آب می‌زدم (بیت اول غزل شماره ۳۲۰ حافظ)
به می‌پرستی از آن نقش خود زدم بر آب / که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن (بیت پنجم غزل شماره ۳۹۳ حافظ)
نقشی بر آب می‌زنم از گریه حالیا / تا کی شود قرین حقیقت، مجاز من (بیت هفتم غزل شماره ۴۰۰ حافظ)

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

ای چشم خواب‌آلوده، از سیلاب سرشک که هر دم از منزلگاه تو روان است، غافل مشو که در امان بودن تو ممکن و میسر نیست.
ایمِن: در امان و بی‌ترس و بیم

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن
اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است

یار آشکارا بر تو گذر می‌کند ولی به سبب اینکه بیگانگان و ناآشنایان با عشق را مشاهده می‌کند، چهره خود را در روبند پنهان کرده و ناشناس می‌رود.
شبیه فحوای این بیت در بیت هفتم غزل شماره ۱۴۴ حافظ تکرار می‌شود:
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی / غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
اغیار: جمعِ غیر، در سیاق فارسی یعنی بیگانه و ناآشنا

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است

همین که گل لطف و پاکی عرق را بر چهره‌ی نگارین زیبای تو دید در آتش حسد، به حسرت گداخت و در عرق خود یعنی گلاب غرقه شد.
این بیت گلاب‌گیری را با مضمونی لطیف و شاعرانه بیان می‌کند و آن را به روی خوب یار خویش نسبت می‌دهد.
آتش شوق: ایهام دارد، اول اینکه شوق و شادی پیدا کرد و دوم اینکه از زور حسد غمگین شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

سبز است دَر و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است

دره‌ی کوه و صحرا همه سبز و خرم هستند، بیا تا از کنار چشمه‌ی روشنِ شراب دور نشویم که دنیا همه شوره‌زاری آب‌نما است که تشنگان را فریب می‌دهد.
این بیت تأکید می‌کند که در فصل بهار دم را غنیمت شمرده و از شراب غافل نباشیم.
سر آب: در اصل کنار آب یا لب چشمه، آب در اینجا ایهام از شراب است.
سر آب و سراب: جناس خط. به معنی بیت هفتم از غزل ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت مراجعه کنید.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رَباب است

در گوشه‌ی خانه‌ی سر من به دنبال جایی برای پند نباش یعنی من نصیحت نمی‌پذیرم، چراکه فضای سر من از صدای چنگ و رباب (آلات موسیقی) پُر است.
گوشه: علاوه بر آنکه معنای کنج می‌دهد، از اصطلاحات موسیقی است و با چنگ و رباب تناسب دارد.
چنگ و رَباب: سازهایی از خانواده آلات رشته‌ای هستند که حافظ بارها از آنها یاد می‌کند:
رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند / که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید (بیت سوم غزل شماره ۲۴۴ حافظ)
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت / این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی (بیت چهارم غزل شماره ۴۶۶ حافظ)

 

✦✦✦✦

 

بیت نهم

حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ایام شباب است

چه اشکالی دارد اگر حافظ عاشق، رند و نظرباز است؛ حالت‌ها و شیوه‌های شگفت‌انگیز بسیاری لازمه دوران جوانی هستند.
نظرباز: کسی که نگاه کردن به چهره‌ی نیکورویان شیوه و روش اوست.

در متن فوق، تعبیر فال حافظ با بهره گرفتن از شرح جلالی و معنی ابیات با کمک دیوان حافظ شرح دکتر خلیل خطیب رهبر (انتشارات صفی علیشاه) و حافظ‌نامه بهاءالدین خرمشاهی (انتشارات سروش) و نیم نگاهی به ترجمه شرح سودی (انتشارات نگاه) نوشته شده بود

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • من یه فال گرفتم واسه اینکه همسرم دلش با من هست یا نه
    و نفهمیدم
    یه جا خوب گفته یه جا بد گفته
    آخرش نفهمبدم

  • ممنون از سایت درجه یکتون، که اینقدر جز به جز ابیات حضرت حافظ رو تشریح میکنه. کیف کردم. زندگیتون به زیبایی و لطافت اشعار حضرت حافظ.****

    • اکرم ادیبی

      با تشکر از توجه دقیق شما. لطفا از دیگر مطالب سایت ستاره بازدید و آن را با دیگران به اشتراک گذارید.

  • میش ی تفسیر درست ازاین فال بگین ممنون میشم

نظر خود را بنویسید