ستاره | سرویس روانشناسی – این روزها واژه اسلام هراسی را زیاد میشنویم. پدیدهای که مخصوصا در جوامع غربی رواج زیادی پیدا کرده است. این واژه به هراس و پیشداوری تبعیض آمیز نسبت به مسلمان اشاره دارد. در این مقاله این ترس غیرمنطقی این روزهای جوامع به خصوص غربی را بیشتر بررسی میکنیم.
اسلام هراسی Islamophobia)) چیست؟
- در فرهنگ آکسفورد تعریف اسلامهراسی چنین است: ترس یا تنفر از اسلام، مسلمانان و فرهنگ اسلامی به ویژه زمانی که ترس از آن به عنوان یک نیروی سیاسی است. اسلامهراسی به عنوان پیشداوری و تعصب علیه اسلام و مسلمین تعریف شده است. از لحاظ ریشه شناسی واژه، این عبارت مرکب از دو واژه اسلام و فوبیا میباشد که به معنای “ترس غیرعقلانی” از چیزی به کار رفته است.
- پتر گوتشالک معتقد است این واژه بر نگرانی اجتماعی از اسلام و مسلمین هم دلالت میکند. اصل واژه فوبیا به معنای ترس بیمارگونه و غیرعقلانی، خود نشان از وجود نوعی گرایش غیرعقلانی در غرب در مواجهه با اسلام است که میکوشد موصفی عقلانی در قبال اسلام اتخاذ نماید، از این رو اسلامهراسی از منظر این افراد نوعی اقدام غیرطبیعی و بیمارگونه تلقی میشود.
- گفته شده است که اولین کاربردهای این عبارت به اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی برمیگردد ولی پس از حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در رسانهها به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت. موسسه پژوهش، مددکاری اجتماعی و اقلیتها در اروپا، اسلامهراسی را به عنوان شکل جدیدی از نژادپرستی در اروپا میشناسد.
- اسلامهراسی سبب رشد پدیده اسلامستیزی (به معنی تقابل با اسلام و فرهنگ اسلامگرایانه) در برخی جوامع شدهاست. موسسه رانیمدتراست در انگلستان که به امر تبعیض و نفرت در این کشور میپردازد، در ۱۹۹۷ اسلامهراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد.
- همچنین اسلامهراسی در بردارنده این برداشت است که اسلام فاقد ارزش مشترک با دیگر فرهنگهاست، در مقایسه با غرب در موقعیتی فرودست قرار دارد، و بیش از آنکه دین باشد، یک ایدئولوژی سیاسی است.
- کوفی انان رییس وقت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۴ در یک کنفرانس سازمان ملل در مورد اسلامهراسی گفت: جهان مجبور شده که اصطلاح جدیدی را برای تعصب فزاینده و گسترده که به صورت نگران کنندهای گسترش یافته وضع کند. اصطلاحی چونان «اسلامهراسی»، این امر حاکی از اهمیتی است که جهان برای بروز این پدیده قایل است.
اسلام هراسی در تاریخ
واقعیت آن است که خصومت غرب با اسلام و مسلمانان، پدیدهای نیست که تنها پس از ۱۱ سپتامبر به وجود آمده باشد. این پدیده سوابق تاریخی بیشماری دارد. اسلام و مسلمانان در پی تصرف بخش گستردهای از خاورمیانه و شمال آفریقا که پیش از آن در کنترل امپراتوری مسیحی بیزانس بود، در قرنهای هفتم و هشتم “عصر مشترک” به دشمن دینی و سیاسی جدید مسیحیان تبدیل شد. “نبرد پواتیه” در سال ۷۳۲ میلادی که در آن مسیحیان مسلمانان مهاجم را شکست دادند، هنوز در قرن بیستم به عنوان تعیین کننده ترین نبرد در تاریخ اروپا به شمار می رود.
کارکرد سیاسی اسلام هراسی
یکی از کارکردهای سیاسی رسانه در سی سال اخیر در جهت اعمال فشار بر دین باوران؛ ایجاد فضای هراس غیر طبیعی از اسلام است. رسانهها در این فرآیند نقشی کلیدی داشته و عملا با تعیین دستور کار در این مورد کوشیدهاند افکار عمومی در غرب را علیه اسلام برانگیخته و نهایتا ابزاری را علیه این دین به مثابه یک خطر عمومی در اختیار سیاستمداران قرار دهند تا در معادلات و تعاملات سیاسی از آن بهره گیرند.
جریانهای فعال و زیربنای فکری اسلام هراسی
هر عمارت فکری دارای زیربنای قابل اتکایی است که تئوری پردازان بر پایه آن تئوریهای خود را استوار می گردانند. بر اساس گزارشی تحلیلی هشت برداشت زیربنای تفکر اسلامهراسی است:
- اسلام به مثابه یک بلوک یکپارچه، ثابت و بیتوجه به تغییرات دیده میشود.
- اسلام مجزا با دیگر فرهنگها دیده شده که دارای ارزشهای مشترکی با سایر فرهنگها ندارد.
- به آن از موضع فروتر نسبت به غرب نگریسته شده و آن را وحشیانه، غیرعقلانی، بدوی و شهوتگرا لحاظ میکنند.
- اسلام خشونت گرا، متجاوز، تهدیدگر و حمایت کننده از تروریسم و نیز درگیر در نبرد تمدنها دیده شده است.
- به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی که کاربردهای نظامی و سیاسی دارد؛ ملاحظه میشود.
- انتقادات مسلمانان از غرب مردود است.
- دشمنی در قبال اسلام برای توجیه فعالیتهای تبعیض آمیز علیه مسلمانان و طرد آنها از جریان اصلی جامعه به کار میرود.
- حرکت ضد مسلمین امری طبیعی و عادی تلقی میشود.
اما جریانهای فعال در مقابله با اسلام و شدیدا اسلام ستیز در غرب که هم سود برنده از تحرکات مبتنی بر اسلام هراسی بوده و هم آن را به انحای گوناگون تغذیه میکنند؛ عبارتند از:
- گروههای صهیونیستی
- مسیحیان صهیونیست (پروتستانهای فعال در آمریکا)
- جریانهای کاتولیک صلیبی
- جریانهای قومی ارتدوکس متضاد با مسلمانان (جریان های تندرو صرب)
- گروههای نژادپرست و آشوبگر
- جریانهای سیاسی
- لاییکهای مهاجر از کشورهای اسلامی
- ایدئولوژیهای انحرافی و ضد اسلامی
تبعات اسلام هراسی
پیامدهای اسلامهراسی را میتوان عبارت دانست از:
- احتمال بینظمی اجتماعی جدی را افزایش میدهد.
- از گسترش یک جامعه برابر ممانعت میکند، اشاره بر آن دارد که آنها صاحب حقی برابر با دیگر شهروندان جوامع نیستند.
- اسلامهراسی مداوم در رسانهها برابر است با تقویت احساس حقارت فرهنگی و عدم اعتماد به نفس در جوانان مسلمان و والدینشان. از این رو این افراد مستعد طرد شدن و تاثیرپذیری از گروههای افراطی میشوند.
- بیان و شنیده شدن صداهای جریان اصلی و اثرگذاری درون اجتماعات مسلمان را دشوار میکند.
- اسلامهراسی بدان معناست که اکثر استعدادها تلف میشوند و موجب هدرروی اقتصادی میشود.
- از همکاری مناسب مسلمانان و غیرمسلمانان در حل مسایل و مشکلات و ارایه راهکار مانند مشکلات مربوط به فقر و محرومیت ممانعت به عمل میآورد.
- مانع ارج گذاری غیرمسلمانان به میراث فرهنگی، هنری و فکری و از آموزههای اخلاقی اسلام میشود.
- مانع از تحسین دستاوردهای فرهنگی جهان غیر مسلمان از سوی مسلمانان میشود.
- اسلام هراسی همکاری میان مسلمانان و غیرمسلمانان در حل و فصل و مدیریت مسایل مشترک مانند مشکلات زیست محیطی و رفع تعارضات را دشوار میکند.