فرسايش طبيعی و خسارتهای ناشی از جنگ ايران و عراق، آسيبهای فراوانی را متوجه اين شهر کهن نمود. برای جلوگيری از تخريب هر چه بيشتر اين منطقه، در سال ١٩٩٨ ميلادی، توافقی بين سازمان ميراث فرهنگی ايران، يونسکو، بنياد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بينالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاريخی چغازنبيل در زمينههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای اين طرح، يک پايگاه دائمی پژوهشی شامل آزمايشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رايانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ايجاد و تجهيز شده است.
تاريخچه معبد زیگورات چغازنبیل
در فاصله سالهای ۱۹۳۰ تا۱۹۴۰ ميلادی با توجه به فعاليتهاي گسترده شركتهای نفتی خارجی در منطقه و بررسيهای زمينشناسی كه توسط كارشناسان اين شركتها صورت ميگرفته، يكی از كارشناسان شركت نفت در محوطه چغازنبيل، آجرنوشتهايی مييابد و آن را به هيئت باستانشناسی مستقر در شوش به سرپرستی دومكنم تحويل میدهد. خواندن اين آجرنوشته امكان شناخت يكی از شهرهاي ايلامي به نام دوراونتاش را فراهم ميكند. پس از دومكنم، گيرشمن باستانشناس فرانسوی حفاری های چغازنبيل را ادامه می دهد. از سال ۱۳۷۸ خورشيدی، كاوشها و مطالعات باستانشناسی اين محوطه به سرپرستی دكتر بهزاد مفيدی ادامه يافت.
چغازنبیل یعنی چه؟
محوطه ميراث جهاني چغازنبيل (شهر اونتاش) شهری آئينی بوده که در حال حاضر بزرگترین اثر معماري شناخته شده از تمدن ايلام ميانه است. اين اثر در قرن سيزده قبل از ميلاد به دستور پادشاه مقتدر اين سلسله، اونتاش نپيريشا ساخته شده و به خدايان بزرگ ايلامي، نپيريشا و اينشوشيناک به صورت وقف اهدا ميگردد. باستانشناسان براي اين مجموعه تاريخی، عملکرد دفاعي قائل نشدهاند. ذيقَورَّت با تشديد بر روي حروف “ق“ و “ر“ كلمهاي اكدي است. در ايران تلفظ اين كلمه از گزارشات گيرشمن گرفته شده و عموماً زيگورات نوشته شده و به معناي بلند و برافراشته ساختن است. واژه چغازنبيل نيز متشکل از دو جزء “چغا“ به معنای تپه (همچون چغاميش، چغاگاوانه و غيره) و زنبيل به معنای سبد ميباشد. گويا قبل از حفاری معبد، ويرانههای تپه مانند آن، يک زنبيل واژگون را تداعی ميکرده است.
معبد چغازنبیل کجاست؟
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش و ۲۰ کیلومتری هفتتپه قرار گرفته است. معبد ایلامی چغازنبیل بر روی تپهای خاکی و در ساحل رودخانه دز از شعب رود کارون در استان خوزستان واقع شده است. این معبد توسط اونتاشگال پادشاه ایلامیها در سال ۱۲۵۰ قبل از میلاد ساخته شده و آن را به خدای اینشوشینک اختصاص داده است. بنای معبد چند طبقه و ارتفاع آن حدود ۲۵ متر است . این بنا از خشت خام ساخته شده است و روکشی از آجر دارد. در اطراف معبد تعدادی لوح گلی و چندین مجسمه از انسان و حیوان بدست آمده است.
ويژگی های معماری مجموعه چغازنبیل
مجموعه تاريخي چغازنبيل با وسعتي در حدود صد هكتار از يک بناي مطبق مرکزی (با قاعده مربع شکل، طول اضلاع خارجي حدود ۱۰۵ متر و احتمالاً در ۵ طبقه با ۵۲ متر ارتفاع) که در گذشته ذيقورات ناميده ميشده، سه حصار جداگانه (حصارهاي درونی، مياني و بیرونی)، معابد، کاخها (كاخ آرامگاهها)، مخزن آب، خانههاي مسکوني و محل انبار مصالح تشکیل شده است.
در ساخت مجموعه بناهاي اين اثر از خشت (با بیشترین حجم استفاده در برپايی هسته مركزي بناها)، آجر (در سه نوع ساده، لعابدار و کتیبه دار)، ملاتهاي گچ، قير و گل به طور گسترده و از مصالحی مانند شيشه، سنگ، چوب و سفال نیز به شکل محدودتر و در مکانهای خاص استفاده شده است. اين شهر در سال۶۴۰ پيش از ميلاد توسط آشوربانی پال، پادشاه آشور تصرف و ويران شد. كاوشهای گسترده در اين محوطه باستاني توسط رومن گيرشمن، باستانشناس فـرانسـوی در دهههای پنجاه و شصت ميلادی صورت گرفت.
معرفی زيگورات
در بينالنهرين اعتقاد مردم بر اين بود که خدايان متعددی دنيا را کنترل و اداره میکنند و هر شهری را خدايی است که از آن محافظت میکند. مردم در مرکز شهر برای خدايان معبد درست میکردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زيگورات بود. معابد کوچکتری هم ساخته میشد تا مردم هدايا و پيشکشهای خود را تقديم خدايان کنند.
زيگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته میشد و با پلکانهای متعدد به طبقات بالا میرسيد. زيگوراتها در بينالنهرين قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصلهی سالهای ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از ميلاد ساخته شدهاند.درمورد فلسفهی وجودی زيگوراتها سه نظريه عنوان شده است: اول، آنها برای مصون نگهداشتن گندم از سيلاب بهاری ساخته میشدند. دوم، اين زيگوراتهای سترگ تقليدی از کوههای مقدس دورتادور فلات ايران بود. بنابراين اگرچه پيدايش اين بناها در خاک بينالنهرين بود ليکن الهامبخش آنها ايران و معنای آنها از اين سرزمين گرفته شده بود. بنابر نظريهی سوم که البته معروفترين قول است، زيگورات نردبان صعود به آسمان بوده است. پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از اين زيگوراتها يافت میشود، به عنوان مثال زيگورات اور در جنوب بينالنهرين و زيگورات چغازنبيل در ايران. زيگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از ميلاد ساخته شده قديمیترين و زيگورات چغازنبيل بزرگترين زيگورات جهان هستند.
شهر چغازنبيل
محدودهی حکومت ايلامیها خوزستان، لرستان، پشتکوه و کوههای بختياری بود که از غرب به دجله، از شرق به قسمتی از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس محدود میشد و پايتخت آن شهر باستانی شوش بود. با به حکومت رسيدن اونتاش نپيريشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از ميلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از ميلاد)، چغازنبيل به عنوان پايتخت مذهبی و سياسی ايلامیها در نزديکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) ناميده شد. دوراونتاش به معنای قلعهی اونتاش است. در بعضی از متون به خط ميخی اين شهر الاونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است.
این شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکیل شده و دروازهی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم کاخهای شاهی و آرامگاههای سلاطين ايلام قرار دارند. در بين حصار دوم و سوم بقايای تصفيهخانهی آب ديده میشود که جزو قديمیترين تأسيسات آبرسانی به شمار میرود. آب آن از رودخانهی کرخه در فاصلهی چهل و پنج کيلومتری از طريق کانالی تأمين میشد. در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زيگورات) قرار دارد.
تصوير بنيانگذار چغازنبيل –اونتاش نپیريشا– بر روی سنگ همراه با مجسمهی مفرغی همسرش ملکه نپيراسو (Napirasu)هماکنون در موزهی لوور پاريس نگهداری میشوند. مجسمهی ملکه، وی را در حال عبادت در برابر خدايان نشان میدهد. همچنين بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط ميخی درج شده است.
زيگورات چغازنبيل
زيگورات چغازنبيل معبد اصلی (زيگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی، غربی و شمالی و جنوبی واقع شدهاند. اصل اين معبد با بهکارگيری ميليونها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است. به غير از طبقهی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند. طبقهی پنجم که مرتفعترين طبقه محسوب میشد و تنها کاهنها و خانوادهی شاهی اجازهی ورود به آن طبقه را داشتند، جایگاه قراردادن خدای اينشوشينک (god Inshushinak) يا خدای خاص شهر شوش بود. در حقيقت اونتاش، پادشاه ايلامی، اين بنا را برای اينشوشينک ساخت. ايلامیها معتقد بودند که هنگام غروب، خدايشان از آخرين طبقهی زيگورات به آسمان پرواز میکند و روز بعد باز میگردد.
بر روی ديوارهای معبد آجرهايی به خط میخی مشاهده میشود که همگی دارای متنی يکسان هستند و بيانگر نام پادشاه و هدف او از ساخت اين معبد است: «من اونتاش، پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش هستم. پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم، من در اينجا شهر اونتاش و حريم مقدس را برپا نمودم و آن را در يک ديوار خارجی و يک ديوار داخلی محصور کردم. من معبد بلندی ساختم که شبيه آنچه شاهان پيش ساختهاند نبود و آن را به خدای اينشوشينک مقدس وقف کردم. باشد که ساختمان و زحمت من موقوفهی ايشان شود و لطف و عدل اينشنوشينک در اينجا برقرار بماند.
تصفيه خانه آب رودخانه
آب رسانی به چغازنبيل يكي از شگفتيهاي اين معبد است. رود دز از نزديكي چغازنبيل ميگذرد ولي به دليل اينكه اين رود سطح دشت را فرسايش داده و بستر رودخانه در سطح پايينتری از سطح دشت است – در برخي مكانها ۶۰ متر پايينتر – امكان استفاده از آب اين رود براي اهالي منطقه نبوده است. بنابراين شاه ايلامي اونتاش ناپيريشا دستور به ساخت كانالي به طول ۴۵ كيلومتر ميدهد تا آب رود كرخه را كه هم سطح زمين چغازنبيل بوده، به چغازنبيل برسانند. اين آب پس از اينكه از هفت تپه عبور ميكند به چغازنبيل ميرسد ولي به دليل اينكه آب كرخه پس از گذر از دشت خوزستان گل آلود است آب را در حوضچههاي ته نشيني بزرگ و كوچكي ميريختهاند و با گذر از تنبوشهها و استفاده از قوانين منسوب به فيثاغورث، تصفيه كرده و گل آنرا جدا ميكردند! شايد اين يكی از قديمی ترين تصفيه خانههای آب جهان باشد
ميز قربانی
در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بريده مشاهده میشود که نظرات مختلفی در مورد آنها ابراز شده، برخی آنها را قربانگاه و برخی ديگر مربوط به ستارهشناسی و ساعت خورشيدی دانستهاند. در موزهی لوور پاريس ميزی موسوم به ميز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زياد متعلق به اين جايگاه است. دورتادور ميز قربانی دو مار و پنج زن ديده میشوند. اندازه، دقت و ظرافت بالای بهکاررفته در ساخت اين ميز حکايت از مهارت فراوان فلزکاران دورهی ايلامی دارد.
منبع: ایران توریسم و میراث فرهنگی