تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
فکر و خیالت این است که باید این چند روز دنیا را خوش گذراند. کسانی که خیر و صلاح تو را میخواهند، آیندهنگری را به تو تذکر میدهند ولی بسیار غافل شدهای. بعضی از دوستانت با حیله و نیرنگ از تو سوءِ استفاده میکنند ولی نمیفهمی. روزی میرسد که دیگر از عیش و طرب سیر شدهای و آن روز است که دیگر آه در بساط نداری؛ پس سرکش نباش و از زور و قوت بازویت استفاده کن، از زمانت به خوبی استفاده کن که وقت برای خوشی و خوشگذرانی زیاد است..
غزل شماره ۴۰۲ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۴۰۲ حافظ
نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین
عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش
گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین
حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست
جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین
عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند
ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین
زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد
با هواداران ره رو حیله هندو ببین
این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم
کس ندیدهست و نبیند مثلش از هر سو ببین
حافظ ار در گوشه محراب مینالد رواست
ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین
از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب
تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین
معنی و تفسیر غزل شماره ۴۰۲ حافظ
نکتهای دلکش بگویم خال آن مهرو ببین
عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین
مضمون و لطیفهای دلربا بگویم، نگاهی به خال چهره آن ماهچهره بینداز و ببین که خرد و جان پایبند زنجیر گیسوی اوست.
عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش
گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین
بر دل خرده گرفتم که مردمگریز و سرگردان مباش. گفت یک نگاهی به چشمان آن آهو و ناز و کرشمه آن بینداز که شیر را از پا در میآورد.
حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست
جان صد صاحبدل آنجا بسته یک مو ببین
در چین و شکن زلفش که گردشگاه و جایگاه نسیم صباست، جان صدها اهل دل را ببین که به یک تار مو بسته است.
عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند
ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین
کسانی که خورشید را میپرستند، چهره معشوق ما را ندیدهاند. ای سرزنش کننده، برای خاطر خدا، از آنها طرفداری مکن و به روی معشوق من نگاهی بینداز.
زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد
با هواداران ره رو حیله هندو ببین
گیسویش که دلها را میرباید، حتی بر گردن باد صبا بند نهاد. بنگر که این هندوی راهزن با حامیان راهسپر چه حیلههایی به کار میبَرَد.
این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم
کس ندیدهست و نبیند مثلش از هر سو ببین
این کسی را که من در جستجوی او دل از دست دادهام، تا به امروز کسی مانند او را ندیده و نخواهد دید. به اطراف نگاه کن تا باورت شود.
حافظ ار در گوشه محراب مینالد رواست
ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین
اگر حافظ در کنار محراب ناله و زاری میکند سزاوار است. ای اندرزگو، برای خاطر خدا، نگاهی به آن خم ابرو بینداز.
از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب
تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین
ای سپهر گردون، شمشیر بُرنده و زور بازوی او را ببین و از برآوردن آرزوهای شاه منصور سرپیچی مکن.
منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.