نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس روانشناسی – یکی از نکاتی که هنگام ازدواج دختر و پسر باید قبل از ازدواج مورد بررسی قرار دهند میزان وابستگی به خانواده در ازدواج میباشد. این وابستگی می تواند مالی یا روانی باشد ولی در هر صورت از عواملی است که در موفقیت زندگی زناشویی تاثیرگذار خواهد بود. به طوری که وجود وابستگی میتواند بعد از ازدواج باعث مشکلات بین زن و شوهر شود.
وابستگی به خانواده چگونه ازدواج صدمه میزند؟
یکی از نکات مهم و تعیین کننده در ازدواج میزان استقلال زوجین از خانواده اصلی است. مواردی است که ازدواج میکنند در حالی که از نظر روانی از خانواده خود جدا نشدهاند. این افراد پیش از آنکه همسر دیگری داشته باشند فرزند خانواده خود هستند. آنان چون وابسته به خانواده خود میباشند نمیتوانند نقش همسری را به خوبی اجرا کنند در نتیجه زندگی مشترک آنان با آزردگی و ناکامی مواجه میشود.
نمونه هایی از عدم استقلال عبارتند از:
- عروس سرخانه شدن
- بیشتر اوقات خود را با خانواده اصلی گذراندن
- همیشه در اختیار خانواده اصلی برای انجام کار آنان
- تماس تلفنی زیاد با خانواده اصلی مثلا هر روز و ساعتها
- وابستگی مالی به خانواده اصلی اعم از حقوق گرفتن یا رابطه استخدامی با پدر و…
وابستگی به خانواده در ازدواج از هر نوع آن، چه از طرف دختر و چه از طرف پسر، راهی است که پایانش تباهی است. زن و مرد باید قبل از ازدواج با مراجعه به مشاور وابستگی و انواع آن را مانند سایر عوامل موثر در ازدواج انواع مورد توجه قرار داده و مواردی از وابستگی را که به تفاهم صمیمیت و گرمی صدمه میزند را در تصمیم گیری ازدواج مورد نظر قرار دهند.
عوامل ایجاد وابستگی فرزندان به خانواده
مادران بدون اعتماد به نفس: مادری که زخمها وکمبودهایش با به دنیا آمدن یک فرزند پسر التیام پیدا کرده و تمامیت خود را در داشتن پسری میبیند ناخودآگاه دوست دارد فرزندش راهمیشه در کنار خود داشته باشد و زمانی که فرزند بزرگ میشود و به سن ازدواج میرسد، این موضوع وابستگی به خانواده در ازدواج نیز ادامه پیدا میکند. این اتفاق برای مادران دیگری که فرزند دختر دارند هم رخ میدهد و آنها تمایل دارند دختر را به خود وابسته کنند. تعداد خانم هایی که به مادران خود وابسته هستند خیلی زیاد است و این وابستگی به مادر گاه مشکلی در زندگی آنها ایجاد میکند.
مسایل مالی: در برخی از خانواده ها مادر خانواده برای تامین معاش خود در آینده و پس از مرگ و از کارافتادگی همسر ناچار است، فرزند پسر را به خود وابسته نگه دارد تا منبع درآمد خود را از دست ندهد.
وابستگی به پدر: در برخی سیستمهای خانوادهای وابستگی فرزند به پدر هم دیده می شود. اغلب این پسرها در همان شرکت یا محلی کار میکنند که پدر کار می کند و خیلی به پدرهای خود افتخار میکنند و پدر را بیش از حد واقعی بزرگ میکنند. از طرف دیگر پدر هم همه جا برای او تصمیم میگیرد؛ در مورد تحصیل، انتخاب همسر نظر خود را به او تحمیل میکند و در واقع این پدرها خودشان آدم های وابسته ای به پدر و مادرهای خود بودهاند و اغلب با محبت زیاد و مدیون کردن فرزند به خود سعی میکنند فرزند را همیشه وابسته به خود نگه دارند. پدرهای وابسته فرزندهای وابسته تربیت میکنند.
وابستگی به خانواده چه نشانههایی دارد؟
۱- معمولا این افراد به محض وقوع اتفاق کوچکی که در رابطه با نامزد شان پیش میآید فورا به سراغ والدین خود میروند و آنها را در جریان تمام ماوقع می گذارند.
۲- در بسیاری از مسایل مهارت ندارند به خصوص مهارتهای اجتماعی. به جای اینکه خودشان مساله را با خودشان حل کنند نامزد را مقابل والدین به ویژه مادر قرار میدهند و از همان ابتدا مشکلات و دشمنیها آغاز میشود. اینگونه افراد قادر نیستند کوچک ترین کار شخصی خود را انجام بدهند زیرا مادر همه کارهای او را انجام میداده و او را اشباع کرده است. پسر طی این سیستم غلط رشد می کند و زمانی که میخواهد ازدواج کند سیستم به هم میخورد و آرامش مادر برهم زده میشود و شروع به سنگ انداختن در زندگی پسر و عروس میکند. پسر هم مهارت لازم را برای حل مشکل و ایجاد تعادل در محبت به همسر و مادر نیاموخته است.
۳- فرد وابسته در مورد موضوعی با خانمش توافق میکند ولی به محض اینکه به منزل خانوادهاش میرود زیر توافق خود میزند و تحت تاثیر آنان قرار میگیرد.
۴- بسیاری از این افراد نیاموختهاند که چطور همسرداری کنند و به موقع هوای همسر خود را داشته باشند و هیچ منطقی را نمیپذیرند و درصدد حل مشکل همسر با خانواده خود برنمییابند و اغلب اوقات، خانم را مقصر میدانند و در حاشیه قرار میدهند و اجازه بیاحترامی از جانب خانواده خود را به همسر میدهند.
نقش والدین در وابسته نکردن فرزندان
نقش والدین در جهت پیشگیری از وابستگی به خانواده به شدت پررنگ است. اما این نقش به دو بخش رفتاری و احساسی تقسیم میشود. والدین در بحث رفتار باید اعمالی از خود نشان دهند که فرزند از همان ابتدا مستقل بار بیاید. از همان کودکی انجام کارهای شخصی کودک پس از یادگیری بر عهده خود او واگذار شود. همیشه پدر و مادر نباید پاسخگوی تمامی سوالات فرزندان باشند و بگذارند خود فرزند در مورد جواب سوال فکر کند و به نتیجه برسد.
در بخش دیگر که نقش احساس مطرح است حل این قسمت زمانبر و گاه غیرقابل حل است. به طور مثال مادری که به فرزند خود وانمود می کند زمانی که تو از خانه بروی پدرت با من رفتار خوبی ندارد یا دوری تو برای من غیرقابل پذیرش است، این احساس را در فرزند بوجود میآورد که اگر مادر را رها کند، گناه بزرگ مرتکب شده و بنابراین همواره پس از ازدواج به مادر می چسبد. در اینجا مشکل باید ریشهای حل شود و مادران این فرزندان باید روان درمانی شوند. همسران نیز باید متوجه باشند که در این میان مقصر اصلی والدین همسر نیستند بلکه خود همسر است که باید مهارت لازم برای حل مساله را داشته باشد.
برگرفته از:
کتاب آموزش و مشاوره قبل از ازدواج
آفتاب آنلاین