نویسنده: مجله ستاره
بروزرسانی: 14 تیر 1397
ستاره | سرویس چهره‌ها – مفتخریم که با یک ستارگان مجازی دیگر در خدمت شما همراهان همیشگی این بخش خبری هستیم. از اینکه تا انتها ما را همراهی می‌کنید، سپاسگزاریم.
بنظر من حبابه و جای هیچ نگرانی نیست. گزینه صحیح هر دو مورده.
بسیار هم عالی. به این میگن نیمه پر لیوانو خالی کردن. مگه قشنگتر از نوستالژی هم داریم؟
اینجور که بهنوش خانم گفتن که دوستشون پاشون وایسادن، فکر کنم دوستشون قول دادن که تا دو سال دیگه که سربازی بهنوش جان تموم میشه صبر کنن و به همه خواستگارا جواب رد بدن.
امید جان شما موهاتو اگه عین کولینا هم از ته هم بزنی، آخرش این سیبیلاته که لُوت میده.
این خبرو روشنک خانم عجمیان توی استوریشون گذاشتن. اگه صحت داشته باشه، انشاا… در آینده‌ای نه چندان دور، موضوعات ستارگان مجازی رو از روی دود هوا کردن سلبریتیا از توی آسمون می‌گیریم و براتون می‌ذاریم. البته این خودش یه جور نوستالژی دوران پارینه‌سنگی هم به حساب میاد که بسیار جذاب و خاطره انگیزه.
تِم این عکس، نگاه کردن به هرجایی غیر از دوربین بوده که خدا رو شکر عزیزان خوب از پس این تم بر اومدن.
اگه مشخص می‌کردن که سرجمع واسه امسال چندتا کتاب چاپ کردن که باید فروخته بشه میشد یه گلریزون راه انداخت یه چندتا شماره حساب اعلام کرد و کل کتابا رو خرید و بعد با اعصاب راحت فوتبال دید ولی بدیش اینه که مخرج صفره و حد به سمت بی‌نهایت میل می‌کنه!
ما هم دعا می‌کنیم که شیث جان از تن سالمش در جهات صحیح بهره ببره.
ایشونم ماهور خانم الوند هستن که فوتبال دیدنِ زیاد روی کودک درونشون اثر کرده و جفت پا پریده وسط ستارگان مجازی امروز.
شیدا خلیق:
«ميدونم چى ميخواين بگين»
آره دیگه همون. اوکی بود میس بنداز.
همین که شیوا خانم عاشق سیراب و شیردون نشده جای شکرش باقیه.
عماد جان بنظر خسته میای، یه کم استراحت کن خوب میشی.
یه سرچ ساده کافی بود که آزاده خانم متوجه املای صحیح زل بشن، چون این ذل که نوشتن معنیش میشه خواری و ذلت، یه کم ممکنه معنی شعرو عوض کنه.
پس از تعریف صحیح گردشگری، اینبار پای تعریف درست سفر به بیان علی لهراسبی می‌نشینیم. با همین فرمون بریم جلو، همگی هفته‌ای شیش روز تو سواحل اسمشو نبر هستیم، خودمون خبر نداریم.
هلیا امامی:
«مادرانه دخترانه. این عکس منو یاده زمانی انداخت که مامانم کارناممو میگرفت و با دقت از بالا تا پایین بارها بررسی میکرد من هم با ترس و لرز و کلی استرس دزدکی نگاه میکردم»
اینجور که هلیا خانم نوشتن ایشون فوبیای نگاه مادر به صفحه کاغذ دارن که با استراحت کردن و دارو درمان میشه.
تنها پیشنهادی که به مجید جان داریم اینه که با این روحیه هیچوقت پشت ماشین نشینه. چون تصمیماتش میتونه به مراتب از راننده نیسان آبی هولناک‌تر باشه.
وقتی بی‌هوا پات میره رو میخ.
استوری بهنوش خانم فقط آخرش که علامت سوال گذاشتن. یعنی با این همه صفات نیکی که نام بردن بازم دنبال اینن که اگه راهی باشه از زیر گردیدن دور در برن!
همونطور که الناز جان تونسته از پفک به پاستیل برسه، اگه یه کم دیگه تلاش کنه میتونه از کبوتر؛
به عقاب برسه. مثل سارا خانم خویینی‌ها که به این درجه نائل شدن.
مثل همیشه، مشتاقانه منتظر دریافت نظرات شما عزیزان درباره این بخش خبری هستیم. تا یک ستارگان مجازی دیگر، حق نگهدارتان.
