ستاره | سرویس هنر – یاد من باشد عاشق کسی باشم که شعر بفهمد… بدون شک شعر، به ویژه شعر نو، این روزها به زبان عاشقان بدل شده است. گاه چنان با جمله یا شعری همزاد پنداری میکنیم که گویی از جان خود برآمده است. اما به راستی “ور عشق خوش است، این همه فریاد چراست؟! ” در ادامه چند دلنوشته عاشقانه را با یکدیگر میخوانیم.
زیباترین دلنوشتههای عاشقانه
جای آلو را
خرمالو میگیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی…
علیرضا روشن
بی تاب احوال توام
محیا طاهر زاده
که مرا دلگیری
از آسمان نیست…
احمد رضا احمدی
اگر لاک پشت بودم
چقدر خوشبخت میشدم!
میتوانستم به آرامی
از تو دور شوم
به آرامی …
رسول علیپور
نگاه کس به کسی آشنا مکن
گر میکنی کرم کن
و از هم جدا نکن…
میمیرد دلم.
اما نمرد!
زنده ماند، آری.
ولی دیگر برایم دل نشد…
از کوه سبکتر نیست
این پرده آخر بود.
اما غم آخر نیست…
ما را بریدند
و به کارخانه چوب بری بردند
آن که عاشق بود، پنجره شد
آن که بی رحم، چوبه دار
از من، اما دری ساختند برای گذشتن…
مهدی باجلان
بعد تو پیر که نه، من متلاشی شده ام…
مهدی نظام آبادی
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی
نتوان کشید باری
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد
که نبارد چشمت؟
من در این خنده پر غصه مهارت دارم
تو از یادم نخواهی رفت…
برو! عشق به پایان آمد
عشق میگفت:
بمان! سوتفاهم شده است!
فاضل نظری
یا جان و دلی که بردهای بازم ده…
رهی معیری
همین آه تو را میگیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم میریزد…
فاضل نظری
من از نزدیک غمگینم…
عباس معروفی
هر دم یاد ما بودی، بخیر…
محمد حسین رحمتی
به غم سختی، تو درگیر شوی؟
یا که در خاطرهای تلخ
مدام غرق شوی؟
محمد طاهرخانی
تا دلی را نشکنم.
اما وقتی به خود نگاه میکنم
تکه تکه ام…
ایلهان برک
به مردی که دوستش دارد
صدها بار شانس دوباره میدهد…
ایلهان برک
یادش وسط روز
میان خوشی ات دل ببرد؟
یادش آمد وسط روز
میان خوشی ام کشت مرا…
چیزهای زیادی
به انسان میآموزد.
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم
ناظم حکمت
دردی به دلت ریشه کند آب شوی؟
همه شب با غم دلتنگی خود خواب شوی؟
دعایی به حال شاعر بد حالش کنید
ثواب دارد…
متن عاشقانه درباره دلتنگی، فراق، جدایی را نیز در ستاره بخوانید.