تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما
به نظر میرسد که بیش از اندازه در زندگی تعلل میکنی. بیش از این دوستانت را در انتظار قرار مده. اگر آنها سکوت کردهاند به این معنا نیست که از وضعیت موجود راضی هستند بلکه میخواهند خودت تصمیم بگیری. وفای به عهد را در زندگی خود فراموش مکن تا موجب رنجش دیگران نشوی. کسی هست که تو را دوست دارد، پس به عشق او احترام بگذار. آیندهنگر باش و فردا را نیز در نظر بگیر. آرزوهای دور و دراز تو را به مقصود نمیرساند و فقط عمرت را هدر میدهد. صبر داشته باش و برای باز شدن گره مشکلت از خداوند کمک بخواه.
غزل شماره ۲۲۸ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی
متن غزل شماره ۲۲۸ حافظ
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود
واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود
عقلم از خانه به در رفت و گر می این است
دیدم از پیش که در خانه دینم چه شود
صرف شد عمر گران مایه به معشوقه و می
تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
معنی و تفسیر غزل شماره ۲۲۸ حافظ
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
اگر من از باغ حسن تو میوهای چیده و بهره ببرم و مسیر زندگی خود را با نور تو ببینم چه خواهد شد؟! این دو مصراع استفهام انکاری هستند یعنی این دو به تو ضرری نخواهند زد.
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
خدایا اگر منِ گرمازده لحظهای در پناه سایه آن معشوق سرو بلندقد بنشینم، چه خواهد شد؟ اتفاقی نمیافتد.
آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود
ای آنکه، چون انگشتری سلیمان، فرخندهاثر و بختآور هستی، اگر نشانهای از تو بر نگین بخت من بیفتد چه خواهد شد؟
واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود
وقتی که خطیب و سخنران مشهور این دیار به صف دوستداران پادشاه و نگهبان این شهر در آمد، اگر من به محبوبی مهربان دل ببندم چه میشود؟
عقلم از خانه به در رفت و گر می این است
دیدم از پیش که در خانه دینم چه شود
عقل از سرم پرید و اگر شراب، چنین اثر شگرفی به جای میگذارد، میتوانم جلوجلو دریابم که در خانه دین و ایمانم هم چه اتفاقی خواهد افتاد.
صرف شد عمر گرانمایه به معشوقه و می
تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود
عمر عزیز در راه معشوقه و شراب گذشت. تا ببینم که از معشوق چه به روز ما و از شراب چه بر سر من خواهد رفت.
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
خواجه و سرور من آگاه شد که من عاشقپیشه هستم و مشکلی پیش نیامد؛ اگر حافظ هم از این موضوع باخبر شود طوری نخواهد شد.
منظور از خواجه در این بیت و همچنین خاتم جمشید همایون آثار در بیت سوم همانا «خواجه تورانشاه وزیر شاه شجاع» است و بطورکلی این غزل را برای پیشکش به این وزیر عالیقدر سروده است.