حضرت قائم، امام زنده زمان ما هستند، آگاهی از زوایای زندگی ایشان؛ همچون داستان تولد امام زمان و علت غیبت امام زمان (عج) بر ما لازم است. براساس روایات قطعی و تردیدناپذیری که از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نقل شده، نداشتن شناخت نسبت به امام زمان (ع) به منزله مردن در حال کفر و شرک است.
در این مطلب مجموعه دلنوشته برای امام زمان برای شما گردآوری شده است تا بتوانید احساس خود را لابلای این نوشتهها بیابید و با دیگران نیز در میان بگذارید.
دلنوشته برای امام زمان
دل نوشته برای امام زمان از زبان یک منتظر
دلم برای ورود تو لحظه شماری میکند و حنجره ام تو را فریاد میزند، تو که تجلی عشقی.
قنوتم را طولانی میکنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی
کوچههای غریب بی کسی را آب و جارو میکنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.
هر روز چراغ دلم را با جامعه الکبیره روشن میکنم و
سفره افطارم را با آل یاسین و عهد تزیین میکنم و
برای ظهور تو هر روز پای درد کمیل مینشینم.
نمیدانم آخرین ایستگاه توسل چه هیجانی دارد که
مرا با خود تا آن سوی فاصلهها میبرد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پراز ندبه است.
مولایم…! بی تو دفتر دلمان پر است از مشقهای انتظار و
من با دلم میخواهم آن روز که میآیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.
✿☆✿
← دلنوشته برای امام زمان (عج) →
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی.
که سحر به شبنم لطف تو بیدار میشود و صبح، به سلام تو از جا بر میخیزد.
بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسیها را پاس نمیدارد و بر داغ لالهها در هم نمیگذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر میگیرد؟
کجاست آغوش مهربانی که دلهای زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شبهای جمعه نیست.
روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم.
آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپشهای قلب شماست.
گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است!
آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعههای بی تو بگو!
آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید میدهد.
بگو که میآیی و مرهم دلهای شکسته و خستهی ما میشوی.
بگو که دیگر غریب نیستیم.
✿☆✿
← دلنوشته برای امام زمان (عج) →
مولای من میدانی چند سال است انتظار میکشم.
از وقتی سخن گفتهام و معنای سخن خود را فهمیدهام انتظارت را میکشم.
بیا و این انتظار مرا پایان بده.ای منجی عالمیان، جهان در انتظار توست مسافر من!
نیستی تا ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه میکنند!
چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار میکشند
منتظرند تا کسی بیاید و جهان را از عدل پرکند.
کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد …
بیا تا بعد از این در کوچههای غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم
و خیابانهای تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم.
بیا و ببین مردم روز آمدنت چه میکنند؟
مولای من!
ای ناگهان تراز همه ی اتفاق ها
پایان خوبِ قصه ی تلخِ فراق ها
ای وارثِ شکوه اساطیر،جلوه کن
تاگم شود ابهت این ادعاها…
” اللهم عجل لولیک الفرج ، وجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره “
” اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم “
✿☆✿
پایانی برای قصه ها نیست،
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها…
حالم خوب است…
اما گذشته ام درد میکند!!
زودتر بیا…
✿☆✿
آقاجان
با یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، میخواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم؛
ای غریبه همیشه آشنای من، مهدی جان! بازگرد دیگر جانی نمانده است.
جوانیمان رفت و نیامدی… الوعده الوفا…
✿☆✿
بـیا و بـیدارم کـن… بیا و هشیارم کن …
بـیا و هـمه جـهانیان را از خـواب غـفلت بـیدار کـن …
هـمه به خـواب سـنگین جـهل فـرورفته اند و صـدای مظلومان
و دل شـکستگان را نـمی شنوند …
خـودت بـیا و هـمه مـا را از ایـن کـابوس جـهانی نـجات بده
اللهم عجل لوليك الفرج
دلنوشته امام زمان عاشقانه
او با کوله باری از صبر میآید …
او شمشیر علی را در دست میگیرد تا نامردان را سرکوب کند
و برای هدایت مردمان قرآن را میآورد
او مثل ستارهای درخشان در تیرهترین شب
و مثل کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر میشود
او با قرآن محمد در سینه و شمشیر علی در دست
و با مهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسین میآید
سر تا پای او نبوت و ولایت است
او صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارد
او با ظهورش دین را بر همه جهان حکم فرما میسازد
و قیامش مانند قیامت و از بین برنده همه گناهان
و نامش از بین برنده همه نامردی هاست
و سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان میرساند
و رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه میبخشد.
همه مسلمانان چشم انتظارند.
✿☆✿
← دلنوشته برای امام زمان (عج) →
نامهای مینویسم به تو
و میگذارم در معتبرترین صندوق پست قلبم
و خوب میدانم که تو نامه ام را میخوانی.
ای آنکه بال بال تورا آسمان کم است
وصف تو عاشقانهترین وصف عالم است
بی سایهی عنایت توای بزرگوار
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
به برکت وجود نازنین توست که من هستم
و نمیدانی برای خداوند متعال چقدر ارزشمندم
و چقدر از دعاهای شما شامل حال من شده
که توفیق یافته ام چادر بر سر کنم
و زینت و زیبایی ام را از نامحرم بازدارم
دوستت دارم و میدانم که تو نیز مرا دوست میداری
که برایم دعا کردهای و نامه هایم را که چند بار در کلماتی متفاوت، ولی در یک منظور بوده را خواندهای و خواهی خواند.
من تو را در کنار خودم احساس میکنم و بزرگترین آرزویم دیدار با توست آقا.
میدانم که میایی از مغرب آسمان .. میایی و به کعبه تکیه میدهی
در حالی که پرچم پیامبر را در دست داری.
میایی و دین خدا را در سراسر جهان جاری میکنی
میایی و با شمشیر عدالت دنیای ظلم را نابود و زمین را پر از مهربانی میکنی
میایی و شهر مکه مرکز حکومت انقلابی تو میشود.
میایی و مسیح (ع) در رکاب مقدست قیام میکند تا اینکه گلبانگ محمدی در سراسر دنیا طنین میاندازد.
کاش میدیدم روزهایی را که با فروغ ظهور تو روشن شده است.
با این آرزو که در مقدم تو و در راه یاری دین خدا جهاد کنیم و جزو سربازان با وفایت باشیم.
← دلنوشته برای امام زمان (عج) →
دلنوشته برای امام زمان به زبان ساده و کودکانه
علاوه بر سرودن شعر کودکانه برای امام زمان، مجموعه ای از دلنوشته ها نیز به قلم تحریر درآورده شده است که بهترین آن ها را باهم می خوانیم.
دلنوشته اول
سلام امام زمان. من محمدرضا هستم. من از شما خواهشی دارم که برایم خیلی مهم است. من از شما میخواهم که یکی از سربازهایتان باشم، برای من دعا کنید، ظهورتان را هرچه زودتر نزدیکتر کنید. مرا در درس هایم کمکم کن، دوست دارم روح پدربزرگم م. کامران را شاد کنی. در روز قیامت اعمال نامهی من را در دست راستم بگذار تا به بهشت بروم.
دلنوشته دوم
اسم من علیرضا است و ده سال دارم. من دلم برای شما خیلی تنگ شده است و برای همین به شما نامه مینویسم. مادرم میگوید نام شما مهدی است و لقب شما قائم است اگر چیزی از شما بخواهم شما از خدا میخواهید تا به آرزویم برسم.
چه خوب است که آدم با کسی درد و دل کند. توی دل من یک عالم حرف است که میخواهم به شما بگویم. دلم میخواهد تمام مریضها خوب شوند. امام زمان دل تمام بچههای خوب را شاد کنی. چون خیلی مهربانید. ما روز تولد شما به امامزاده قاسم بابل رفتیم. یا امام زمان من با شما خداحافظی میکنم.
دلنوشته سوم
سلام آقا حالت چطور است؟ میدونی حال من هم خوب است. اسم من فاطمه زهرا است. مادرم میگفت: تو تین اسم رو خیلی دوست داری. منم مادرم نذر کرد اسم منو فاطمه زهرا گذاشت. دوست دارم مثل مادرت زهرا خانم خوبی باشم.
آقاجون من به مادرم میگم کی به مسافرت میریم؟ مادرم میگه کجا؟ میگم مثل عمه رقیه اینها میرم کربلا، اما ما نمیریم؟
مادرم بهم گفت: یکمی بابا دستش خالی است انشالله دادیم سه تایی باهم میرویم. آقاجون دوست دارم که کمک کنی به بابام که بدهکاری مون و بدیم و ما زودتر بریم. دوس دارم تو بین الحرمین تورو ببینم. به امید دیدار مهدی جان.
غروب جمعه احساس غریبی دارد که گویی منتظر فریاد رسی است. شخصی که جهان هستی را از ظلم و جور پاک نماید. هزاران جمعه آمد و منجی ما رخ خود را نشان نداده است. با مجموعهای زیبا از جمعه های دلتنگی امام زمان همراه ما باشید.
سخن آخر
در این مطلب مجموعهای از دل نوشتههای زیبا برای امام زمان را مطالعه کردید که امیدواریم این متنها مورد توجه تان قرار گرفته باشند. در صورت تمایل میتوانید برای مطالعه به مقاله “زیباترین اشعار درباره امام زمان (عج)” نیز سری بزنید. شما برایمان از جملات و دلنوشتههایتان برای امام زمان بگویید…
Mohammad Asif
شرمنده تر از هرانسانی ولی باامید می آیم به طرفت یا صاحب الزمان گمشده من تویی بیا آقاجان این جهانی که پر از خیانت و دروغ است به عدلت مزین بساز
اللهم عجل لولیک الفرج
فخرالسادات
سلام امام زمانم امروز نیمه شعبان بود بد جور دلم هوات کرد ناگاه غمی بزرگ تمام وجودم را گرفت من نبودم از روز اول اما توبودی. موقع رفتنم هم نکند تورانبینم ویا نشناسم بیا جان مادرت بیا بخاطر مظلومان عالم بیا بخاطر بچه های بی گناه غزه بیا بیا بخاطر پیرمردها وسال خورده های چشم انتظار بیا بیا بخاطر همه کسانی که گفتن اللهم عجل لولیک الفرج بیا بخاطر ندبه خوانها بیا بیا جان مادرت بیا… ..
رو سیاه شرمنده ولی دوست دار امام زمان
سلام برعزیزم سلام بر مسافرم سلام امام زمانم سلام به تو میدانم که تنهایی میدانم که پر از دردی ولی از پدر و مادرم برایم مهربانتری میدانم که به یادم هستی و صدایم را و سخنم را میشنوی امام زمانم دست را به سوی تو دراز میکنم دست مرا رها نکن و مرا دریاب
امروز روز تولد من بود اما هیچکس بمن تبریک نگفت
دلم گرفته و دوست دارم سریع این روز تمام شود اما ناگهان به ذهنم رسید که تورا دارم
من تورا دارم..
من منتظرم که شما بمن تبریک بگویید
من منتظرم که هدیه تان را قبول کنم
اقا جانم چه چیزی برایم در نظر گرفته ای؟
ایا برایم راه سعادت و خوشبختی کادو پیچ کردید
یا لبخند خداونداز سر رضایت از بندش
یا نوید امدنت را
یا اخلاص در کار هایم؟
یا منتظری از منتظران واقعیت
اقا جانم میدانم سرت شلوغ است اما منم توقع دارما
کادوی تولد من فراموشتان نشود تازه من خیلی هم فرق میکنم چون هیچکس بمن تبریک نگفت پس درعوض شما باید برایم سنگ تمام بگذاری نکند شما هم نبست بمن بی تفاوت باشید
اقا جانم دستم را رها نکنی
مرا از خود دور نکنی
نگذاری غفلت ب سراغم بیاید
من بندی ای بی سرو پا پر از گناه و ضعیف و ناتوان ام
که در عین حالا مثلاً دارد تلاش میکند به شما نزدیک شود فقط وفقط خودت میتوانی کمک کنی و مرا نجات دهی یادت باشد ک من از شما خواستم پس نگی که نگفتی
راستی حال خدایمان چطور است از طرف من اورا بوسه بزن و بگو که دوستش دارم از او نیز برایم هدیه بخواه من از خدا چند برابر انچه که از شما میخواهم توقع کادو دارم برایم پادر میانی کن عزیز جانم بگو که خدا مرا بخرد
نالایقم ولی خدایم خریدار بزرگیست با خرید من چیزی به جایی بر نمیخورد بگو چشمانش را ببند و دلش را بزند به دریا مرا بخرد او خدای گنه کاران است
میخواهم تحولی بزرگ و ارزشمندی در سال جدید تولدم داشته باشم میخواهم که بهترین بنده و سربازتان باشم اما ناتوانم توانم را از شما میخواهم
دلم نمی اید بروم حرف های زیادی دارم میدانم که میدانید
دوستت دارم و در انتظارت مانده ام
میم
ب نوامیس کربلا بهم رحم کنید 😭
زودتر ظهور کنید 😑
اقا زندگیمو ب شما سپردم
منم آدمم بخدا
احمد قره چاپلو
یک سال گذشت وآخرین جمعه سال هم آمد
نوای محول الاحول والا احوال هم امد
یا مقلب القلوب، بجان زهرا س
آید که بگویند صاحب جمال و کمال هم امد
شاعر احمد قره چاپلو
یا مهدی ادرکنی🤲
با آرزوی سالی خوش 🙏۱۴۰۲