ستاره | سرویس عمومی – در زمانهای زندگی میکنیم که در آن کلمهی پوپولیسم هرگز از دهان سیاستمداران نمیافتد (اگرچه سیاستمداران خود نیز گاهی پوپولیست هستند). ما این کلمه را بارها و بارها شنیدهایم، اما پیدا کردن معنای دقیق آن گیج کننده است. چند دلیل برای این دشواری در درک وجود دارد. اما در عین حال، جامعه آکادمیک به طور فزایندهای برای اجماع بر سر حداقل ویژگیهای مهم تلاش کرده است. با هم نگاهی دقیقتر به این واژه و ویژگیهایش میاندازیم.
پوپولیسم چیست؟
پوپولیسم (populism) از ریشهی لاتین «populus» به معنای مردم مشتق شده است. این واژه در فارسی و توسط روشن فکر ایرانی، داریوش آذری، به «مردم باوری» ترجمه شده است. او در این باره مینویسد: «مردمباوری خواستِ “مردم” را عین حق و اخلاق میداند و این خواست را برتر از همهی سنجهها و سازوکارهای اجتماعی میشناسد. این اعتقاد همچنین با ایمانی ساده فضایل “مردم” را در برابر منش فاسد طبقهی حاکم یا هر گروهی که موقعیت سیاسی و اقتصادی و منزلتِ اجتماعی برتر داشته باشد قرار میدهد و میستاید.»
با توجه به تعریف بالا واژهی مردم باوری، به نظر مثبت میرسد. شاید اولین برداشت از این واژه اتکای دولتها و حاکمان بر تصمیم مردم است، چیزی شبیه به دموکراسی. اما آیا واقعا این گونه است؟
این مفهوم در اواخر قرن نوزدهم، در راستای وصف جنبشی که کشاورزان علیه سرمایه داران آمریکایی به راه انداختند ایجاد شد؛ و به دنبال آن به سیاست مدارانی اختصاص یافت که نامعقول و عقب رونده هستند.
پوپولیسم درواقع، نوعی روش سیاسی است که در آن حاکمان جامعه از ترسها، نگرانیها و نیازهای مردم سوءاستفاده میکنند و حکومت بر آنها را به نفع خویش پیش میبرند. این روش به جای حل مسائل، به ارائهی راه حلهای مقطعی و کوتاه مدت میپردازد. این نظام فکری به مرم وعده میدهد، اما برآورده نمیکند. این نظام، قشر ضعیف جامعه را هدف قرار میدهد و با حرفهای بی اساس، به آنان احساس مثبت میدهد، اما این سخنان برای متخصصان و حرفهایها بیمعناست.
این مفهوم در اواخر قرن نوزدهم، در راستای وصف جنبشی که کشاورزان علیه سرمایه داران آمریکایی به راه انداختند ایجاد شد؛ و به دنبال آن به سیاست مدارانی اختصاص یافت که نامعقول و عقب رونده هستند.
پوپولیسم درواقع، نوعی روش سیاسی است که در آن حاکمان جامعه از ترسها، نگرانیها و نیازهای مردم سوءاستفاده میکنند و حکومت بر آنها را به نفع خویش پیش میبرند. این روش به جای حل مسائل، به ارائهی راه حلهای مقطعی و کوتاه مدت میپردازد. این نظام فکری به مرم وعده میدهد، اما برآورده نمیکند. این نظام، قشر ضعیف جامعه را هدف قرار میدهد و با حرفهای بی اساس، به آنان احساس مثبت میدهد، اما این سخنان برای متخصصان و حرفهایها بیمعناست.
یک سیاست مدار پوپولیست، با قولهای بی پایه، تحریک احساسات مردم و بازی با غرایز و احساسات آنها تلاش میکند نظر آنها را به منظور جمع کردن رای یا بدست آوردن قدرت جلب کند. او در واقع پشتیبانی مردم را بدست میآورد، خود را هم سطح آنان قرار میدهد و مخالفت صریح، اما دروغین خود را با ثروت و قدرت فریاد میزند. اما او تنها شعار میدهد و مردم را فریب.
پوپولیسم معمولا قشری را مخاطب قرار میدهد که زیر بار مشکلات جامعه بیشترین زیان را دیدهاند. این گروه معمولا یا درآمد کمی دارند، یا امکان تحصیل ندارند و بی سواد هستند. اگر بخواهیم به طور خلاصه بگوییم، یک سیاستمدار پوپولیست از کمبودها و خلاءهای این قشر جامعه بال و پر میگیرد و مردم نیز، با این خیال باطل که او نجات دهندهی زندگی سختشان است، از او حمایت میکنند؛ و به همین خاطر است که افراد روشنفکر و متخصص سخنان او را باور نمیکنند.
پوپولیسم معمولا قشری را مخاطب قرار میدهد که زیر بار مشکلات جامعه بیشترین زیان را دیدهاند. این گروه معمولا یا درآمد کمی دارند، یا امکان تحصیل ندارند و بی سواد هستند. اگر بخواهیم به طور خلاصه بگوییم، یک سیاستمدار پوپولیست از کمبودها و خلاءهای این قشر جامعه بال و پر میگیرد و مردم نیز، با این خیال باطل که او نجات دهندهی زندگی سختشان است، از او حمایت میکنند؛ و به همین خاطر است که افراد روشنفکر و متخصص سخنان او را باور نمیکنند.
استراتژیهای یک پوپولیست
پوپولیست با استفاده از کلیشههای حاکم در جامعه، سعی در فریب مردم دارد. او مدام دم از دشمنی خارجی میزند که اصلا وجود ندارد؛ و از طرفی با سیستم حاضر جامعه دست به مخالفت میزند تا به حد ممکن حمایت اقشار مختلف را کسب کند.
پوپولیست به اهمیت رسانه کاملا واقع است و به خوبی از آن استفاده میکند. او مدام مخاطبش را، مردم، بالا میبرد و خود را پایین. چنین فردی از یک شخصیت کاریزماتیک برخوردار است، بنابراین معمولا ناجی مردم است و این مردم او را میپرستند. او همه چیز را، از جمله اخبار، تحریف میکند. از هرچیزی به نفع خود سود میبرد و با احساسات و زخمهای مردم بازی میکند. او هر لحظه دم از عدالت اجتماعی، ساده زیستی و مقاومت در برابر قدرت میزند. یک پوپولیست مسائل را عمیقا تحلیل نمیکند، او مسائل مهم و حیاتی را بی اهمیت جلوه میدهد و در عوض از آرمانهای عوام فریبانه سخن میگوید.
پوپولیست به اهمیت رسانه کاملا واقع است و به خوبی از آن استفاده میکند. او مدام مخاطبش را، مردم، بالا میبرد و خود را پایین. چنین فردی از یک شخصیت کاریزماتیک برخوردار است، بنابراین معمولا ناجی مردم است و این مردم او را میپرستند. او همه چیز را، از جمله اخبار، تحریف میکند. از هرچیزی به نفع خود سود میبرد و با احساسات و زخمهای مردم بازی میکند. او هر لحظه دم از عدالت اجتماعی، ساده زیستی و مقاومت در برابر قدرت میزند. یک پوپولیست مسائل را عمیقا تحلیل نمیکند، او مسائل مهم و حیاتی را بی اهمیت جلوه میدهد و در عوض از آرمانهای عوام فریبانه سخن میگوید.
پوپولیسم در ایران
ردپای پوپولیسم در کشورهای زیادی دیده شده است. اما با توجه به مشکلات موجود در جوامع درحال توسعه، بستر خوبی برای رشد دارد. در کشورهای توسعه یافته که از نظام دموکراسی بهرهمند هستند، با وجود آزادیهای احزاب و مردم، و آزادی رسانه امکان برملا ساختن شعارهای دروغین پوپولیست فراهم است.
همچنین زمانی که فساد، بی عدالتی و ظلم در یک جامعه به اوج خود میرسد، مردم تحت فشار قدرت قرار میگیرند و خواهان تغییرات اساسی هستند. در چنین جامعهای قشر ضعیت اکثریت جامعه را تشکیل میدهند؛ و پوپولیست در چنین آب گل آلودی شروع به ماهیگیری میکند.
مخالفین دولتهای نهم و دهم در ایران بر این باورند که کشور ایران در این دو دولت، یک نظام پوپولیستی را تجربه کرد. به نظر آنها شعارهای عوام فریبانه، سخن از برابری، زندگی ساده، باج دادن به مردم از طریق یارانه و هزاران طرح و شعاری که مردمان روستاها و قشر ضعیفتر را شیفتهی خود کرده بود، نتیجهی یک وضعیت پوپولیستی در ایران بود.
همچنین زمانی که فساد، بی عدالتی و ظلم در یک جامعه به اوج خود میرسد، مردم تحت فشار قدرت قرار میگیرند و خواهان تغییرات اساسی هستند. در چنین جامعهای قشر ضعیت اکثریت جامعه را تشکیل میدهند؛ و پوپولیست در چنین آب گل آلودی شروع به ماهیگیری میکند.
مخالفین دولتهای نهم و دهم در ایران بر این باورند که کشور ایران در این دو دولت، یک نظام پوپولیستی را تجربه کرد. به نظر آنها شعارهای عوام فریبانه، سخن از برابری، زندگی ساده، باج دادن به مردم از طریق یارانه و هزاران طرح و شعاری که مردمان روستاها و قشر ضعیفتر را شیفتهی خود کرده بود، نتیجهی یک وضعیت پوپولیستی در ایران بود.
پوپولیسم و عوام فریبی
پوپولیسم ارتباط تنگاتنگی با عوام فریبی (Demagogie) دارد. این واژه از ریشهی کلمهی یونانی یعنی demos به معنای مردم و agein به معنای رهبری کردن مشتق شده است و به حق عوام فریبی معنا شده است. سیاست عوام فریبانه، مدام در حال تحریک احساسات مردم و شعاردادن است و هیچ گونه اعتقادی به دموکراسی ندارد.
در سیاست عوام فریبانه، حاکمان با یک نگاه سادهبینانه اعتقادات خود را به نفع مردم معرفی میکند. در واقع عوام فریبی حقایق را به شکلی نادرست بیان میکند و معتقد است تنها این سیاست است که پاسخگوی نیاز بشر است. همانطور که میبینید، این تفکرات میتوانند ارتباط خوبی با یک پوپولیست برقرار کنند. یک پوپولیست همانطور که مردم او را بالا میبرند، خود را بالا و بهترین میبیند.
در سیاست عوام فریبانه، حاکمان با یک نگاه سادهبینانه اعتقادات خود را به نفع مردم معرفی میکند. در واقع عوام فریبی حقایق را به شکلی نادرست بیان میکند و معتقد است تنها این سیاست است که پاسخگوی نیاز بشر است. همانطور که میبینید، این تفکرات میتوانند ارتباط خوبی با یک پوپولیست برقرار کنند. یک پوپولیست همانطور که مردم او را بالا میبرند، خود را بالا و بهترین میبیند.
نظر شما چیست؟ آیا میتوانید به خوبی پوپولیسم را در سیاست ایران و جهان تشخیص دهید؟ چقدر این شیوه را برای جوامع مضر میبینید؟ نظرات خود را با ما از طریق بخش ارسال نظر در میان بگذارید.
بهار
چقد آشنا… چقد تکراری!