ستاره | سرویس هنر – همه ما انسانها در زندگی به راهنما و پیشوایی نیاز داریم که راه درست را نشانمان دهد. برای شیعیان و البته همه مسلمانان حضرت امام علی(ع) نمونه یک پیشوای پرهیزکار و عادل است که میتوانیم کلام گهربار ایشان را چراغ راه قرار دهیم تا راه را از بیراهه تشخیص دهیم. سید رضی با گردآوری سخنان آن حضرت در کتاب نهج البلاغه این امکان را فراهم کرده که جملات قصار آن حضرت را یکجا بخوانیم. در این مطلب به نام نامی «علی» صد و ده نمونه از آن دسته از جملات قصار حضرت علی (ع) که معروفتر و برای مخاطب امروزی کاربردیتر بودند، گردآوری شده است تا بتوانیم با کلام آن حضرت بیشتر آشنا شویم.
مجموعه بهترین جملات قصار امام علی (ع)
مردم با آنچه که نمیدانند، دشمنند.
۲. و البَشاشهُ حِبالُه المَودّه:
گشادهرویی ریسمان دوستی است.
۳. التودّد نصف العقل:
دوستی با مردم، نیمی از خرد است.
۴. من اصلح ما بینه و بین الله، اصلح الله ما بینه و بین الناس:
هر کسی که میان خود و خدا را درست نماید، خدای تعالی نیز میان او و مردم را اصلاح مینماید.
۵. و من اصلح امر آخرته اصلح الله امر دنیاه:
و کسی که کار آخرتش را نیکو نماید، خدای تعالی نیز کار دنیایش را نیکو مینماید.
۶. اکرم الحسَب حُسن الخلق:
گرامیترین اصل و تبار، خوشخویی است.
← جملات قصار امام علی →
۷. لسان العاقل وراء قلبه:
زبان دانا در پشت قلب اوست.
۸. و قلب الاحمق وراء لسانه:
و قلب نادان در پشت زبانش میباشد.
۹. اضاعه الفرصه غصه:
از دست دادن فرصت، اندوه به بار میآورد.
۱۰. و عجبت لمن شک فی الله و هو یری خلق الله:
در شگفتم از کسی که در (وجود) خدا تردید دارد و حال آنکه آفریده خدا را میبیند.
۱۱. و عجبت لعامر دارالفناء و تارک دارالبقاء:
در شگفتم از کسی که سرای ناپایدار را آباد میکند و خانه همیشگی (آخرت) رها مینماید.
۱۲. و عجبت للمتکبر الذی کان بالامس نطفه و یکون غداً جیفه:
و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه بوده است و فردا مردار خواهد بود.
۱۳. صدُر العاقل صندوقُ سّرِه:
سینه خردمند، صندوق راز اوست.
۱۴. و من رضی عن نفسه کثُر الساخط علیه:
و کسی که از خود راضی باشد، خشم گیرندگان بر او بسیار میشوند.
۱۵. اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان:
ناتوانترین افراد کسی است که از دوستیابی ناتوان باشد.
۱۶. الراضی بفعل قوم کالدّخل فیه معهم:
کسی که به کار گروهی خوشنود باشد، همانند کسی است که در آن کار با ایشان بوده است.
۱۷. و الفرصهُ تمرّ مرالسحاب، فانتهزوا فُرَصَ الخیر:
و فرصت همانند ابر گذراست، پس فرصتهای خوب را غنیمت بشمارید.
۱۸. اللسان سَبُعٌ، ان خُلّی عنه عقر:
زبان درنده است، اگر رها شود میگزد.
۱۹. اذا تم العقل نقص الکلام:
هرگاه خرد کامل گردد، سخن کم میشود.
۲۰. افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه:
برترین کارها آن است که (با اینکه برخلاف خواسته نفست میباشد)، خود را بر انجام آن وادار نمایی.
۲۱. مراره الدنیا حلاوه الاخره، و حلاوه الدنیا مراره الاخره:
تلخی دنیا (مایه) شیرینی آخرت است، و شیرینی دنیا (مایه) تلخی آخرت میباشد.
۲۲. افضلُ الزهد اخفاء الزهد:
کسی که آرزومند بهشت باشد، تمایلات نفسانی را فراموش میکند.
۲۴. و من اشفق من النار اجتنب المحرمات:
و کسی که از دوزخ میترسد، از کارهای حرام دوری میکند.
۲۵. و من زهد فی الدنیا، استهان بالمصیبات:
و کسی در دنیا پارسایی ورزد، سختیها را سبک میشمارد.
۲۶. و من ارتقب الموت، سارع الی الخیرات:
و کسی که در انتظار مرگ باشد، به سوی نیکیها میشتابد.
۲۷. فمن اَمَر بالمعروف، شَدّ ظهور المؤمنین:
کسی که امر به معروف نماید، پشت اهل ایمان را محکم میکند. (مؤمنان را توانمند مینماید).
۲۸. کُن سَماحاً و لا تکن مُبذّراً:
بخشنده باش، ولی اسراف کننده و ولخرج مباش.
۲۹. اشرفُ الغنی ترکُ المُنی:
بالاترین و برترین بینیازی، رها نمودن آرزوهاست.
۳۰. انّ اغنی الغنی العقل:
همانا بالاترین توانگری، خرد است.
۳۱. و اکبر الفقر الحُمق:
و بزرگترین تهیدستی، کم خردی و نادانی است.
۳۲. و او حشُ الوَحْشهِ العُجْبُ:
وحشتناکترین تنهایی و ترس، خودبینی است.
۳۳. لا قربه بالنوافل اذا اضرّت بالفرائض:
هرگاه مستحبّات به واجبات زیان رساند، (آن مستحبات) سبب نزدیکی به خدا نمیگردد.
۳۴. قدر الرجل علی قدر مروئته:
صداقت و راستگویی مرد به اندازه جوانمردیش میباشد.
۳۵. و عفته علی قدر غیرته:
و پاکدامنی مرد به اندازه غیرت اوست.
۳۶. الظّفَر بالحَزْم:
پیروزی در سایه هوشیاری و دوراندیشی است.
۳۷. اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبه:
شایستهترین افراد به گذشت، تواناترین آنان بر کیفر است.
۳۸. لا غنی کالعقل، و لا فقر کالجهل:
هیچ بینیازی همانند خرد، و هیچ تهیدستی مانند نادانی نیست.
۳۹. و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمشاوره:
هیچ سرمایهای همچون ادب و هیچ پشتیبانی همانند مشورت نیست.
۴۰. القناعه مال لا ینفد:
قناعت دارایی تمام نشدنی است.
۴۱. المال ماده الشهوات:
ثروت مایه و اصل تمام شهوت هاست.
۴۲. فوت الحاجه اهون من طلبها الی غیر اهلها:
از بین رفتن خواسته، آسانتر و بهتر از آن است که از نااهل درخواست نمایی.
۴۳. العفاف زینه الفقر، و الشکر زینه الغنی:
پاکدامنی زینت تهیدستی، و سپاسگزاری زینت توانگری است.
۴۴. لا یری الجاهل الا مفرطاً او مفرطً:
نفسهای هر انسانی، گامهای او به سوی زمان مرگش است.
۴۶. رأیُ الشیخ احبّ الیّ من جَلَدِ الغلام:
اندیشه و فکر پیر (دانا) در نزد من، از صلابت و دلیری نوجوان بهتر است.
۴۷. قیمه کلّ امری ما یُحسنه:
ارزش هر فرد به میزان کاری است که میتواند آن را نیکو انجام دهد.
۴۸. لا یَقِلُ عملٌ مع التقوی:
کار توأم با پرهیزکاری، اندک نیست.
۴۹. نوم علی یقین خیر من صلاه فی شک:
خواب توأم با باور، از نماز در حال تردید بهتر است.
۵۰. هلک فیّ رجلان: محبّ غال، و مُبغضٌ قال:
درباره من دو طایفه نابود شدند: دوستدار غلو کننده، و دشمنی که بیش از اندازه دشمنی مینماید.
۵۱. الصّلوه قربانُ کلّ تقی:
نماز، وسیله تقرب هر پرهیزکاری است.
۵۲. و الحَجّ جهادُ کلّ ضعیف:
و حج، جهاد هر ناتوان است.
۵۳. ولکل شیء زکاه و زکاه البدن الصیام:
و هر چیز زکاتی دارد، و زکات بدن روزه است.
۵۴. و جهاد المرأه حسنُ التّبعل:
و جهاد زن، نیکو شوهرداری نمودن است.
۵۵. استنزلوا الرزق بالصدقه:
با صدقه دادن فرود آمدن روزی را بخواهید.
۵۶. من ایقن بالخَلَف جاد بالعطیّه:
کسی که پاداش را باور داشته باشد، در بخشش جوانمردی مینماید.
۵۷. تنزلُ المَعونه علی قدر المونه:
یاری (روزی هر کس) به میزان نیاز و قوت روزانهاش فرود میآید.
۵۸. ما عال من اقتصد:
کسی که در زندگی میانهروی نماید، تهیدست نمیشود.
۵۹. الهَمّ نصف الهَرَم:
غم و اندوه، نیمی از پیری است.
۶۰. سوسوا ایمانکم بالصدقه:
ایمان خود را با صدقه نگهداری کنید.
۶۱. و حصنوا اموالکم بالزکاه:
و ثروت خود را با دادن زکات (از تلف شدن) نگه دارید.
۶۲. و ادفعوا امواج البلاء بالدعاء:
با دعا کردن و نیایش موجهای بلا را دور نمایید.
۶۳. یا کمیل! العلم خیر من المال:
ای کمیل! دانش بهتر از ثروت است.
۶۴. المَرءُ مخبوءٌ تحت لسانه:
مرد در زیر زبان خویشتن پنهان است (با سخن گفتن شناخته میشود).
۶۵. هک امرَوٌ لم یعرف قدره:
کسی که حرمت و وقار خود را نشناخت، تباه شد.
۶۶. لکلّ امرِیٍ عاقبه، حُلوهٌ او مُرّه:
کسی که خود رأی باشد، نابود میشود.
۶۸. و من شاور الرجال شارکها فی عقولها:
و کسی که با مردان مشورت نماید، در عقل آنان شریک میشود.
۶۹. من کتم سره کانت الخیره بیده:
کسی که رازش را پنهان نماید، اختیار او به دست خودش میباشد.
۷۰. الفقر الموتُ الاکبر:
تهیدستی مرگ بزرگ است.
۷۱. لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق:
اطاعت از مخلوق در چیزی که موجب نافرمانی آفریدگار باشد، جایز نیست.
۷۲. ترک الذنب اهون من طلب التوبه:
رها نمودن گناه، از درخواست توبه آسانتر است.
۷۳. آلة الریاسة سعه الصدر:
افزار سروری و بزرگی، فراخی سینه (شکیبایی و تحمل مشکلات و …) است.
۷۴. أُزجُرِ المسیءَ بثواب المحسن:
بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار، (از بدی) باز دار.
۷۵. اللّجاجه تَسل الرأی:
سرسختی نمودن، فکر و اندیشه را سست و ناتوان میکند.
۷۶. الطمع رقّ مؤبّد:
طمعکاری بردگی ابدی است.
۷۷. ثمره التفریط الندامه:
نتیجه سستی و کوتاهی نمودن در کارها، پشیمانی است.
۷۸. و ثمره الحزم السلامه:
و نتیجه هوشیاری و دور اندیشی، سلامت (از گزندها) میباشد.
۷۹. من أبدی صفحته للحقّ هلک:
کسی که در برابر درستی و راستی به نبرد برخیزد، نابود میشود.
۸۰. من لم یُنجه الصبّر اهَلکه الجزعُ:
کسی که شکیبایی او را نجات ندهد، ناشکیبایی وی را نابود میسازد.
۸۱. من حساب نفسه ربح و من غفل عنها خسر:
کسی که محاسبه نفس نماید، سود میبرد و کسی که از آن غافل باشد، زیان میبیند.
۸۲. الجود حارس الاعراض:
جوانمردی و بخشش، پاسدار آبروهاست.
۸۳. و الحلم فدام السفیه:
شکیبایی، دهنبند نادان است.
۸۴. و العفو زکاه الظفر:
گذشت زکات پیروزی است.
۸۵. و قد خاطر من استغنی برأیه:
و کسی که به فکر و اندیشهاش بینیاز شد (و در کارها مشورت ننمود و از فکر و اندیشه افراد بهرهمند نگشت)، خود را در خطر میافکند.
۸۶. و من التوفیق حفظ التجربه:
نگهداری تجربه از (اسباب) موفقیت (در کارهای نیک) است.
۸۷. ولا تأمننّ ملولاً:
از انسان افسرده و دلتنگ آسوده مباش (در کارها به او تکیه نکن).
۸۸. عُجْب المرء بنفسه احدُ حسّاد عقلِه:
بر خار (رنجها) چشم فروبند (ناملایمات را نادیده بگیر)، و گرنه هرگز خوشنود نمیشوی.
۹۰. الخلاف یهدم الرأی:
اختلاف و درگیری، فکر و اندیشه را ویران میکند.
۹۱. فی تقلّب الاحوال عُلم جواهر الرجال:
در دگرگونی حالات افراد، گوهرهای وجودشان دانسته میشود.
۹۲. حسد الصدیق من سقم الموده:
حسد ورزیدن به دوست، از بیماری دوستی به شمار میآید.
۹۳. البخلُ عارٌ، و الجبنُ منقصهٌ:
بخیل بودن ننگ است و ترسو بودن کاستی میباشد.
۹۴. و المُقِلّ غریبٌ فی بَلْدته:
تهیدست در شهرش نیز بیگانه است.
۹۵. العجز آفة، و الصبر شجاعة:
ناتوانی آفت است و شکیبایی دلاوری میباشد.
۹۶. العلم میراثٌ کریمهٌ:
دانش میراثی گرانقیمت است.
۹۷. لیس من العدل القضاء علی الثقه بالظن:
درباره افراد مطمئن براساس گمان داوری نمودن، از عدالت نیست.
۹۸. بئس الزاد الی المعاد، العدوان علی العباد:
ستم بر بندگان، بد توشهای به سوی آخرت است.
۹۹. من کساه الحیاء ثوبه، لم یرالناس عیبه:
کسی که شرم جامهاش را بر او پوشاند، مردم عیبش را نمیبینند.
۱۰۰. بکثره الصمت تکون الهیبه:
به بسیاری سکوت، ابهت پدید میآید.
۱۰۱. و بالنصفه یکثر المتواصلون:
انصاف، سبب زیاد شدن دوستان میگردد.
۱۰۲. و بالافضال تعظم الاقدار:
نیکی نمودن، سبب بزرگ شدن قدر و منزلتها میشود.
۱۰۳. و بالتواضع تتم النعمه:
با فروتنی نعمت کامل میشود.
۱۰۴. و بالسیره العادله یقهر المناوی:
رفتار عادلانه موجب شکست دشمن میشود.
۱۰۵. الطامع فی وثاق الذّل:
طمعکار در قید ذلت و خواری است.
۱۰۶. کفی بالقناعه ملکا و بحسن الخلق نعیماً:
برای انسان سلطنت قناعت و نعمت خوی نیک، بس است.
۱۰۷. من اَتی غَنّیاً فتواضعَ له لِغناه ذهب ثُلثا دینه:
کسی که به نزد توانگری برود و به خاطر ثروتش برای او فروتنی نماید، دینش تباه میشود.
۱۰۸. من اطاع التّوانی ضیّع الحقوق:
کسی که سستی و تنبلی نماید، حقوق دیگران را تباه میسازد.
۱۰۹. و من اطاع الواشی ضیّع الصّدیق:
و کسی که به گفتار سخنچین اهمیت بدهد، دوستان خود را از دست میدهد.
۱۱۰. الحَجرُ الغصب فی الدار، رهنٌ علی خرابها:
کبیر
پر بار
بدون نام
اين سخن هاي سرورم علی ع باید با طلا نوشت
جانم به فدای مولایم علی
به علی شناختم من به خدا قسم خدارا