اعتماد کردن در زندگی روزمره

یکی از سوالات مهم بشر به خصوص در عصر جدید این است که چگونه می‌تواند اعتماد کند؟ ژان فرانسو بونفون، روانشناس مشهور فرانسوی پس از تحقیقات فراوان راهکار‌های جالبی را در موضوع چگونگی اعتماد کردن ارائه می‌دهد.

ستاره | سرویس روانشناسی – اعتماد کردن پایه و اساس جامعه مدنیست. ما نه تنها به کسانی که می‌شناسیم بلکه در بسیاری از اوقات به غریبه‌ها نیز اعتماد می‌کنیم. تصور کنید در رستوران گارسون سفارش ما را می‌آورد و به ما اعتماد دارد که پس از صرف غذا هزینه آن را پرداخت خواهیم کرد. مثال دیگر درباره محل کار است. ما در محل کار ساعت‌ها کار می‌کنیم و به رییس خودمان این اعتماد را داریم که در پایان ماه حقوق ما را پرداخت می‌کند. از چراغ سبز عبور می‌کنیم چون به دیگران اعتماد داریم و می‌دانیم آن‌ها پشت چراغ قرمز سمت خودشان ایستاده‌اند.

ما انسان‌ها همیشه نسبت که کسانی که چه در خانواده، چه در دوستان و چه در همکاران می‌توانیم اعتماد کنیم، احساس بسیار خوبی داریم. دلیل این اعتماد این است که ما با چنین افرادی تعاملات زیادی داشته‌ایم و آنها به ما اثبات کرده‌اند که چقدر قابل اعتمادند. اما زمانی که می‌خواهیم به فردی غریبه و ناشناس اعتماد کنیم چه باید کرد؟ ژان فرانسو بونفون و همکارانش در فرانسه تحقیقات جدیدی را درباره این موضوع انجام داده و به نتایج جالبی رسیده‌اند. آنها می‌گویند حس درونی ما انسان‌ها راهنمای بسیار خوبی برای قضاوت درباره میزان قابل اعتماد بودن افراد است. این معیار دقیق  بوده و درصد خطای کمی دارد.

 

اعتماد کردن به دیگران

 

بازی اعتماد

 تصور کنید می‌خواهیم قابل اعتماد بودن کسی را به کمک بازی اعتماد آزمایش کنیم. در این آزمایش دو نفر یعنی اعتماد کننده و اعتماد شونده وجود دارند. به اعتماد کننده ۱۰ دلار پول می‌دهیم و به او می‌گوییم که می‌تواند آن را نگه دارد یا به اعتماد شونده بدهد. به اعتماد کننده همچنین می‌گوییم که اگر این پول را به اعتماد شونده بدهد، مقدار آن به ۳ برابر یعنی ۳۰ دلار افزایش خواهد یافت. همچنین اعتماد شونده می‌تواند این پول را با طرف مقابل تقسیم کرده و یا کل آن را برای خود نگه دارد.
 
بهترین حالت این است که اعتماد کننده به فرد مقابل ۱۰ دلار داده و این پول سه برابر شود و به ۳۰ دلار تبدیل گردد و همچنین اعتماد شونده این پول را به صورت مساوی بین خود و اعتماد کننده تقسیم کند. از سوی دیگر چه اعتمادکننده ۱۰ دلار را نگه دارد و به اعتماد شونده چیزی نرسد و چه اعتماد شونده ۳۰ دلار را نگه دارد و به اعتماد کننده چیزی نرسد، سناریو عوض می‌شود. در واقع در این بازی اعتماد کننده باید از اعتماد خود به فرد مقابل سودی کسب کند اما در این حالت، اعتماد شونده قادر است پول را بگیرد و فرار کند.

زیبایی بازی اعتماد این است که نه تنها ما می‌توانیم اعتماد طرف مقابل را بسنجیم بلکه می‌توانیم صحت قضاوت خودرا آزمایش کنیم. بعلاوه، وقتی در این بازی پول واقعی در خطر باشد اعتماد کننده مایل است که تا حد ممکن از شواهد و قرائن میزان قابل اعتماد بودن اعتمادشونده را آزمایش کند. بازی اعتماد در تحقیقات مرتبط با تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کاربرد دارد و بسیاری به استفاده از آن در زندگی شخصی اعتقاد دارند.

 

تحقیقات بونفون و همکاران در مورد اعتماد کردن

بونفون و همکارانش می‌خواستند بدانند که چه مقدار از چه اطلاعاتی برای ایجاد یک بینش صحیح به منظور تشخیص میزان قابل اعتماد بودن افراد دیگر نیاز است. ابتدا آن‌ها دریافتند که اگر اعتماد کننده قبل از آزمایش با اعتماد شونده به مدت ۳۰ دقیقه درباره موضوعی خارج از آزمایش در تعامل باشد و صحبت کند، تقریبا می‌تواند پیش بینی کند که طرف مقابل آیا قابل اعتماد است یا نه. شک نکنید که حتی در ۳۰ دقیقه می‌توانید اطلاعات بسیاری از یک شخص کسب کنید. شما عبارات استفاده شده توسط او را می‌شنوید، زبان بدن او را می‌بینید و حالات صورت او را نظاره‌گر هستید. علاوه بر این‌ها شما در مدت ۳۰ دقیقه رفتار‌های شخص مقابلتان را مشاهده می‌کنید و رفتار‌های او هستند که به شما می‌گویند که آیا این شخص قابل اعتماد است یا نه.
سپس محققان به دنبال پاسخ این سوال رفتند که اگر اعتماد کننده بتواند تنها تعامل اعتماد شونده با دیگران را نظاره کند، چه می‌شود؟ به طور خلاصه آیا اعتماد کننده می‌تواند بدون این که مستقیما با اعتماد شونده در ارتباط باشد سرنخ‌هایی را از میزان قابل اعتماد بودن او شناسایی کند؟ این آزمایش در دو شرایط متفاوت انجام شد: در حالت اول ویدئویی از اعتماد شونده با صدای روشن پخش شد و در حالت دوم ویدئویی بدون صدا از اعتماد شونده برای اعتمادکننده پخش شد. در هر دو مورد اعتماد کننده به خوبی توانست میزان قابل اعتماد بودن اعتماد شونده را پیش‌بینی کند. در واقع این آزمایش نشان داد بیش از این که صحبت و کلام در این امر دخیل باشند، زبان بدن است که این اعتماد را می‌سازد.

 

اعتماد کردن به دیگران

 

سوال بعدی این بود که آیا اعتمادکننده می‌تواند میزان قابل اعتماد بودن طرف مقابل را از روی عکس او تشخیص دهد؟ داستان اینجاست که هیجان انگیز می‌شود! زمانی که محققان به اعتمادکنندگان عکسی از طرف مقابلشان از سینه به بالا و به صورت رنگی دادند که لباس و مدل موهایشان کاملا واضح بوده است، پیش‌بینی اعتماد کننده مطلوب نبود اما زمانی که این عکس‌ها بریده شدند و فقط چشم‌ها، بینی و دهان در آن هویدا بود و به صورت سیاه و سفید نمایش داده شدند، عملکرد اعتمادکننده بهبود یافت!
این معما روانشناسان را حیرت‌زده کرد که چگونه تصویری با جزئیات کمتر یعنی بریده شده، تخریب شده و سیاه و سفید مسبب قضاوت بهتر نسبت به تصویری شده که جزئیات بیشتری داشته و نیز بدون بریدگی و تمام رنگی بوده است. روانشناسان در این مرحله فقط امکان حدس زدن داشتند و نمی‌توانستند چیزی را با قاطعیت بگویند. با این حال روانشناسان احتمال می‌دهند که این امر دلایل زیر را داراست.
  • از نظر روانشناسان، تصویر تمام رنگی که دارای اطلاعات و جزئیات فراوانی است باعث می‌شود بیننده بیش از حد اشباع شود. همچنین چنین تصویری باعث می‌شود تا بیننده بیش از حد فکر کند و ذهنش به سمت جزئیات بی ربطی مانند نوع لباس و مدل مو منحرف شود. این نوع تصویر به جای آن که بینش بیننده را افزایش دهد موجب ایجاد یک روند کند فکری و منطقی می‌شود.
  • از سوی دیگر تصویر بریده شده توجهات را بر روی جزئیات اصلی مورد نیاز برای این قضاوت یعنی چشم و دهان متمرکز می‌کند. سیاه و سفید بودن عکس در کنار بریدگی باعث می‌شود تا بینندگان این عکس به جای توجه زیاد به جزئیات، به بینش و حس درونی خود اعتماد کنند. این در حالیست که تصاویر با جزئیات زیاد به جای ارائه اطلاعات حسی، اطلاعات گویا و منطقی ارائه می‌کنند و همانطور که گفته شد در اعتماد کردن باید به بینش و حس درونی بیشتر توجه کرد.

 

اعتماد چگونه ایجاد می‌شود؟

 

تحقیقات بونفون به ارائه تئوری پردازش دوگانه منجر شد. این تئوری بیان می‌کند که انسان‌ها دو مد فکری دارند ۱- سریع و درونی ۲- آهسته و منطقی. هرکدام از این حالات مزایا و معایب خودشان را دارا هستند. زمانی که باید در زمان کم قضاوت صحیحی راجع به ویژگی‌های اجتماعی داشته باشیم، بینش و حس درونی ما مسبب تصمیم‌گیری صحیح‌تری نسبت به تصمیم‌گیری به کمک منطق می‌شود.
ذکر این نکته ضروریست که اگرچه حس درونی ما در قضاوت‌های اجتماعی عملکرد بهتری دارد، اما در بسیاری از موارد هم عملکرد خیلی خوبی ندارد و باید تشخیص دهیم چه زمانی برای گوش کردن به ندای درونی بهترین زمان است.
مهم‌ترین نکته در قضاوت‌های اجتماعی این است که شما در صورتی باید به ندای درونیتان توجه کنید که اطلاعات کافی از موضوع مورد نظر را در دست نداشته باشید. مهم است که بدانید دل شما بیشتر اوقات اطلاعات صحیحی در اختیار شما می‌گذارد و به شما راست می‌گوید. به خاطر داشته باشید که اعتماد به ندای درونی متفاوت از احمقانه فکر کردن است؛ بنابراین نباید شواهد اساسی و نصایح دیگران که احتمال صحت بالایی درباره غیر قابل اعتماد بودن فردی دارند را فراموش کنید و با توجیه این که حس خوبی به آن فرد دارید، به او اعتماد کنید.
 
به نظر شما چه راهکارهای دیگری برای تشخیص میزان قابل اعتماد بودن افراد وجود دارد؟ دیدگاه‌های خود را در مورد اعتماد کردن به دیگران با مخاطبین ستاره در میان بگذارید.
 
برگرفته از: psychologytoday
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید