کمتر کسی است که راجع به از خود گذشتگیها و ایثار شهیدان خبر نداشته باشد. در این مقاله شرح حال فداکاران راه دفاع از میهن، شهیدان عباس بابایی، دکتر چمران و .. به عنوان نمونه ای از داستان کوتاه فداکاری...
انشا در مورد حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی و صدای خرد شدن برگهای خزان زده، شاعرانه و خیالانگیز مینماید. گویی این طبیعت است که قلم را در دست گرفته و به خودستایی از خویش میپردازد.
انشا درباره حس شنیدن صدای مادربزرگ با رویاها و لحظات شیرین کودکی همراه است. دستهای پرمهر مادربزرگ و صدای روحنواز و آرامشبخش او را نمیتوان در هیچ جای دیگری پیدا کرد...
انشا درباره بازی در یک روز بارانی با قدمهای کودکی آمیخته شده است. کودکی که از خیس شدن هراسی نداشته و برای کشف لذت توپ بازی زیر باران، مشتاق و پر از هیجان مینماید.
انشا در مورد روزی که به کلاس اول دبستان رفتم را با احساسات کودکی که برای تبدیل شدن به یک بزرگسال به میدان میآید، شکل و رنگ میدهم. کودکی که از ورود به دوران تحصیل احساس غرور میکند.
انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی با احساسات غنی و با ارزش بشری در هم آمیخته است و باید از قلب میهن پرستی برآید. در این مطلب انشا از زبان یک دانشآموز بیان میشود.
انشا در مورد صدای آبشار انشایی است که علاوه بر حس شنوایی با کمک دیگر حواس پنجگانه نیز نوشته میشود. انشا درباره صدای آبشار مانند انشا درباره صدای به هم خوردن برگها و یا انشا درباره صدای مادر از احساسات...