غزل شماره ۲۲۱ حافظ بازگو کننده اندیشههای شاعری است که در پیری با خواهشهای کمرنگ دل و نگرانی از کهولت در قالب نظم ریخته شده است. سر زلف یار به دست نمیآید و دوست آشتی طلبیدن او را با قهر...
غزل شماره ۲۲۰ حافظ احتمالاً در اوایل حکومت شاه شجاع سروده شده و به جز بیت سوم آن که مربوط به خود شاه است مابقی ابیات عاشقانه هستند. حافظ عاشق در دوری یار از دیده خون میبارد و سوز دل...
غزل شماره ۲۱۹ حافظ حاصل دستورزیهای شعر و شاعری حافظ ۳۶ ساله است که در مدح خواجه عمادالدین محمود وزیر شاه ابواسحاق و در زمان وزارت او سروده شده است. غزل با توصیف بهار و با آرایههای ادبی تشبیه و...
غزل شماره ۲۱۸ حافظ در دوران سخت حکومت امیر مبارزالدین سروده شده که به حکم جبر زمان حکومت، حافظ در زمانی از باده نوشی دست کشیده است. این غزل را برخی شارحان دارای مفاهیم عرفانی میدانند. حافظ میگوید هرکه را...
غزل شماره ۲۱۷ حافظ در ایام پختگی شاعر سروده شده و در آن به تحول روحی خود بر اثر عشق اشاره کرده است. او با مخاطب قرار دادن مسلمانان خود را در زمان حال بیدل معرفی میکند و میگوید من...
غزل شماره ۲۱۶ حافظ یکی از غزلهایی است که شاعر درباره فراق (نه مرگ) شاه شیخ ابو اسحاق سروده و از دوری او ناله میکند. یاری که همچون فرشتگان پاک و معصوم بوده و با حضور او خانه حافظ همچون...
غزل شماره ۲۱۵ حافظ پس از یک شبنشینی و حضور در مجلس شاه شجاع، در سالهای اولیه که میان حافظ و شاه روابط حسنه برقرار بوده، سروده شده است. این مجلس چنان باشکوه بوده که در آن زیبارویان، ساقی، شمع...
غزل شماره ۲۱۴ حافظ به یاد شاه شیخ ابواسحاق سروده شده و در بیت سوم از بت مشکین کلاله (لقب شیخ ابواسحاق) نام برده است. این غزل با خوابی که حافظ دیده و تعبیر نیکوی آن آغاز میشود که تعبیر...
غزل شماره ۲۱۳ حافظ در زمان شاه شجاع و هنگام دوری از شاه شیراز سروده شده است. در نظر حافظ همه چیز بدون تغییر مانده است. رازهای عاشقی و گنج مهربانی همانگونه که قبلاً بودند، دست نخورده هستند. عاشقان امانتدار...
غزل شماره ۲۱۲ حافظ در رابطه با گله و شکایت از حضور شاه یحیی که یکی از رجال لئیم و منافق آن زمان بوده و دوری از شاه شجاع سروده شده است. در هنگام سحر حافظ با جام می و...
غزل شماره ۲۱۱ حافظ زمانی سروده شده است که شاه شجاع تصمیم به تغییر رویه و حفظ شعائر دینی میگیرد و با حافظ رفتاری سرد و سری سنگین داشته است. حافظ میگوید ممدوح دل غمزدگان بسیاری را سوخته و این...
غزل شماره ۲۱۰ حافظ در زمانی سروده شده که شاه شیخ ابواسحاق از شیراز متواری و در اصفهان به سر میبرد و حافظ دوست و حامی خود را از دست داده است. حافظ میگوید شب گذشته در جمعی از دوستداران...