غزل شماره ۲۹۳ حافظ در اوایل سلطنت شاه شجاع و به منظور خیر مقدم و قرائت در جشنی که شاعران دربار به خواندن قصاید میپرداختهاند سروده شده است. این غزل با تصویرسازی صبحگاهان آغاز میشود که با طلوع خورشید جهان...
غزل شماره ۲۹۲ حافظ علت مخالفت شاعر و رقیبان را برای شاه شجاع شرح داده و میگوید اختلافات بر سر مال و منصب دنیا نیست بلکه بر سر عقیده است. حافظ از فرط محبت، به بزرگی شاه شجاع قسم میخورد...
غزل شماره ۲۹۱ حافظ بازگو کننده مکنونات قلبی حافظ در موقعیتی است که شیخ زینالدین کلاه علیه او شروع به پروندهسازی کرده است. حافظ میگوید که بخت خود را در این شهر یا در کل جهان آزموده و آن را...
غزل شماره ۲۹۰ حافظ در اوایل حکومت امیر مبارزالدین، در آن هنگام که شاه ابواسحاق متواری بود سروده شده و حافظ او را شکاری سرگشته خطاب میکند. بیت دوم از ابیات عاشقانه مشهور است که معشوق با زیبایی و کمان...
غزل شماره ۲۸۹ حافظ در مدح ولیعهد ۱۴ ساله شاه شجاع یعنی زین العابدین که بعدها به دست عمویش شاه منصور نابینا گشت سروده شده است. در چهره همچون ماه ممدوح خوبی و لطف جمع شده است اما وفاداری در...
غزل شماره ۲۸۸ حافظ غزلی است عاشقانه و بازگو کننده عقاید باطنی شاعر و ارائه کننده بهترین شیوه زندگی است. در مطلع غزل آن چیزهایی که باعث داشتن زندگی خوب و خوش است را بیان میکند، ازجمله اینکه کنار آب،...
غزل شماره ۲۸۷ حافظ میتواند شاهد مناسبی از تسلط حافظ بر سبک عراقی و به شیوه سهل و ممتنع سعدی باشد که در اوایل سلطنت شاه شجاع سروده شده است. گرچه از بیت آخر معانی عرفانی نیز برداشت میشود، بطورکلی...
غزل شماره ۲۸۶ حافظ حاوی اندرزهای حکیمانه است. در این غزل شش نکته گوشزد شده که میتوانند به عنوان شش مشخصه برای یک فرد موفق به حساب آیند. آسان گرفتن کارها و سختگیری نکردن، خندیدن بر مشکلات و شاد بودن...
غزل شماره ۲۸۵ حافظ در سالهای اول سلطنت شاه شجاع و در مدح او سروده شده است. شاعر در این غزل به شدت از زاهدان ریایی و صوفیان انتقاد میکند. ممدوح حافظ پادشاهی است که خطا را میبخشد و گناه...
غزل شماره ۲۸۴ حافظ به استقبال غزل شاه شجاع سروده شده و زمان آن به سالهای اول سلطنت برمیگردد که در محضر شاه جلسات ادبی تشکیل میشده است. سروش عالم غیب در شب دوشین به شاعر اعلام داشته که شراب...
غزل شماره ۲۸۳ حافظ در ایامی سروده شده که شاعر از حکومت پدر شاه شجاع در مضیقه بوده و از دست به دست شدن سلطنت بسیار خشنود است. در وقت سحرگاهان فرشته غیب به او مژده آورده که دوره حکمرانی...
غزل شماره ۲۸۲ حافظ میگوید برای دیدن یار هوش و حواس خودت را از دست دادهای، اما مطمئن نیستی که او هم مثل تو هست یا نه. حافظ در ابتدا از معشوق سنگدل گردنبلورین، دلبر تندحرکات، شوخ و شیرینگفتار، ظریف...