غزل شماره ۳۰۵ حافظ در اوایل تغییر سیاست شاه شجاع سروده شده که حافظ برای طرح نظریات خود تقاضای ملاقات با شاه را کرده لیکن او را نپذیرفتهاند. حافظ میگوید در فصل بهار و شکوفا شدن گل چون از نوشیدن...
غزل شماره ۳۰۴ حافظ در مدح شاه یحیی و به حکم مصلحت سروده شده و شاعر به آنچه گفته مطلقاً معتقد نبوده، زیرا خست شاه یحیی را در یزد دیده بوده است. این شعر در تعریف و تمجید از جهاندار،...
غزل شماره ۳۰۳ حافظ پس از گذشت دو سال از زمان تبعید شاعر به یزد و هنگام دریافت نامههایی از طرف شاه شجاع و تورانشاه سروده شده است. این غزل ملمع است یعنی تعدادی مصراعها عربی و تعدادی فارسی هستند....
غزل شماره ۳۰۲ حافظ در استقبال از غزل خواجو، در زمان تسلط شاه محمود بر شیراز و متواری شدن شاه شجاع سروده شده است که مژده بازگشت دوباره ممدوح را داده بودند. حافظ باد شمال را مخاطب قرار میدهد و...
غزل شماره ۳۰۱ حافظ یکی از تابلوهایی است که پس از اخذ تصمیم شاه مبنیبر به تبعید رفتن شاعر سروده شده و در آن ویژگیهای روحی حافظ موج میزند. حافظ میگوید دل زخمی من با لب تو حق نمک دارد...
غزل شماره ۳۰۰ حافظ از جمله غزلهایی است که شاعر در مجالس شعر و ادب دربار به استقبال شعر شاه شجاع رفته است. حافظ به ممدوح میگوید اگر هزار دشمن قصد کشتن مرا داشته باشند، تا زمانی که تو دوست...
غزل شماره ۲۹۹ حافظ در استقبال از غزلی از عراقی، در اوایل حکومت شاه شجاع و فارغ از هرگونه ایهام و رنگ عرفانی ساخته و پرداخته شده است. این غزل جوابیهای به زاهدان ریاکار است که دینداری خشک و بدون...
غزل شماره ۲۹۸ حافظ در زمان شاه شجاع سروده شده و در آن هنگام که روابط بین حافظ و شاه کاملاً حسنه بوده و اشعارش مورد تحسین شاه قرار میگرفته است. حافظ موفقیت را در صورتی میداند که در جایگاه...
غزل شماره ۲۹۷ حافظ تابلویی است که در شرح و بسط غم فراق به صورت هنرمندانه تهیه شده و در معرض قضاوت صاحبان سلیقه در قرون و اعصار قرار گرفته است. حافظ میگوید زبان قلم قصد ندارد که دوری از...
غزل شماره ۲۹۶ حافظ در اوایل سلطنت امیرمبارزالدین و پیش از قتل شاه ابواسحاق سروده شده است که شاعر هنوز امیدواری به کف آوردن دامن شاه فراری دارد. حافظ میگوید اگر بخت با من یار باشد، حتماً دستم به دامان...
غزل شماره ۲۹۵ حافظ میگوید به جوانی و شادابی خود نناز که روزی به پایان خواهد رسید. با غرور و تکبر جایی در بین دوستان و مردم نخواهی داشت. حافظ مطلع غزل را با صحنهپردازی زیبایی آغاز میکند؛ سحرگاهان به...
غزل شماره ۲۹۴ حافظ حاصل کار شعر و شاعری او در عنفوان جوانی و در زمان شاه شیخ ابواسحاق بوده که به استقبال از غزل سلمان ساوجی سروده شده است. حافظ در این غزل خود را به شمعی تشبیه میکند...