غزل شماره ۳۱۷ حافظ از غزلهای عرفانی خواجه شیراز است و هفت بیت اولیه آن بیان کننده شرح حال شاعر عارف بوده و با معانی متصل به هم سروده شده است. حافظ در آغاز میگوید بیپرده و آشکار میگویم و...
غزل شماره ۳۱۶ حافظ احتمالا در زمان شاه شجاع و وزارت تورانشاه و به قصد نمایش هنرنمایی در غزلسرایی عاشقانه سروده شده است. حافظ به معشوق میگوید اگر میخواهی عمرم بر باد نرود، مویت را در باد پریشان مساز، اگر...
غزل شماره ۳۱۵ حافظ نشانی از پافشاری عقیدتی شاعر بر خط مشی زندگانی خود در برابر مخالفین دارد که در آن به ادامه مستی خود تأکید میورزد. حافظ ابتدا معشوق را مخاطب قرار داده و میگوید عاشق تو بودن چه...
غزل شماره ۳۱۴ حافظ و بیت نهم آن اشاره به صنمی لشکری دارد که وابسته به شاه بوده است و به نظر میرسد که فرخ وجود خارجی داشته است. غزل با عاشقانهای جانسوز آغاز میشود که معشوق هم میکُشد و...
غزل شماره ۳۱۳ حافظ در پاسخ شاه شجاع برای رفتن به کرمان سروده شده است. حافظ در کمال ادب و بدون سرپیچی از شاه از رفتن به کرمان سر باز میزند. حافظ به ساقی میگوید: بازگرد، چراکه مشتاق هستم به...
غزل شماره ۳۱۲ حافظ در روزهایی که لشکر شاه شجاع در دروازه و میدان سعادت خارج از شهر شیراز اطراق کرده بود، سروده شده است. حافظ میگوید مژده باد که یار بهسلامت به منزلگاه بازگشت، خداوند را به خاطر نهایت...
غزل شماره ۳۱۱ حافظ بیانگر عشق واقعی است. عشقی که شاعر در بیت اول به آن اشاره دارد و مقصود وی طلب سوز و گداز عاشقانه است. حافظ میگوید خودش از خدا خواسته که با غم عشق او را به...
غزل شماره ۳۱۰ حافظ در زمانی که شاه شجاع در تبریز به عیش و نوش مشغول بوده و پس از رسیدن خبری از او و احتمالا در پاسخ نامه و خبر سروده شده است. حافظ با مخاطب قرار دادن پرنده...
غزل شماره ۳۰۹ حافظ یک تابلوی هنری بینظیر از وصف یک مجلس بزم و شرح یک محفل عیش و نوش و شادی است که به هیچ وجه قابل تقلید نیست. حافظ بهترین شیوه زندگی را در قالب زنجیره کلمات شرح...
غزل شماره ۳۰۸ حافظ احتمالا در استقبال از قصیده ادیب صابر در مدح شاه خوارزمشاه با مطلع «ای رود تو چو خلد و لب تو چو سلسبیل» سروده شده است، هرچند برخی شارحان آن را در استقبال غزل شاه شجاع...
غزل شماره ۳۰۷ حافظ احتمالاً در استقبال غزلی سروده شده است. این غزل عاشقانه چندین تلمیح دارد. حافظ در ابتدا میگوید هر صفت نغز و لطیف که درباره آن دلبر زیبارو گفتم، هرکس که شنید، گفت: خداوند گوینده آن را...
غزل شماره ۳۰۶ حافظ در زمانی سروده شده که شاعر از هر طرف تحت فشار بوده و در دل امیدی به شنیدن این غزلیات به سمع شاه شجاع داشته است. حافظ میگوید اگر من فرصت رسیدن به کوی تو را...