تفاهم در زندگی چگونه شکل می‌گیرد؟

این روزها عبارت عدم تفاهم در زندگی مورد بحث اغلب خانم‌هاست و مردانی كه از عدم تفاهم با همسرشان شكایت دارند، شاید به ثلث یا ربع زنان ناراضی از همسر خود نمی‌رسند. عده زنانی كه از عدم تفاهم با همسرشان شكایت دارند بسیار زیاد است.

ستاره | سرویس روانشناسی –روابط آدم‌ها شکل‌های پیچیده‌ای دارد. آدم‌ها همواره دارای اعتقادات و علایقی هستند که در سرشت آن‌ها شکل گرفته و شخصیت آنها را ساخته است. این خصوصیات چیزهایی هستند که درواقع برای اینکه بتوان با کسی بود و یا برعکس آن، نقش حیاتی را بازی می‌کنند. در ارتباطات برای به هم پیوستن دو نفر، چه در قالب ازدواج و چه در قالب دوستی، این خصوصیات هستند که شدنی بودن این امر را ممکن و یا ناممکن می‌سازند. در فرهنگ عامه به دو نفر که دارای خصوصیات یکسانی باشند و دید و استنباطی شبیه به یکدیگر از مسائل بیرون و درون داشته باشند، افرادی با تفاهم خطاب می‌کنند! این کلمه در واقع دلیل اصلی برای انتخاب یک همسر مطلوب از سوی افراد ذکر می‌گردد. به هر دختر و پسری که برسید و از آنها سوال کنید برای انتخاب یک همسر چه فاکتوری مهم است‌، بلافاصله مانند یک ضبط صوت عنوان می‌کنند که باید با هم تفاهم داشته باشند! اما متاسفانه این کلمه در جای خودش بکار گرفته نشده! تفاهم از نگاه عام بدین معناست که از موضوعی افراد یک برداشت مشترک داشته باشند و در نتیجه می‌توانند همدیگر را در زندگی درک کنند.

 

تفاهم در زندگی چگونه شکل می‌گیرد؟

 

افراد برای شناسایی یکدیگرو پیدا کردن وجود یا عدم وجود تفاهم ، معمولاٌ شروع به ابراز و ارائه کردن شرایط و خصوصیات و علایق خود در موضوعات مختلف می‌کنند. آن‌ها با هم صحبت می‌کنند و زمان صرف می‌کنند و در صورت جور بودن آن کلی ذوق می‌کنند که با هم تفاهم دارند! ولی این رابطه در صورت منجر شدن به ازدواج، افراد را تبدیل به زوج‌هایی می‌کند که پوست یکدیگر را می‌کنند! آنها مانند هزاران زن و شوهری می‌گردند که در اطراف خود می‌توانید آن‌ها را بیابید و ببینید که چگونه با وجود داشتن عشق و علاقه و تفاهم در ابتدا‌، اکنون مشکلات عجیبی در زندگی آنها نمود کرده است.

 

معنای تفاهم چیست؟

تفاهم در زبان عربی از باب تفاعل، و معنای آن درك دو طرف از زبان یكدیگر است. مرد و زن باید دل یكدیگر را درك و طبق میل و خواسته همدیگر عمل كنند، ولی مگر این امر امكان پذیر است؟ مگر خداوند دو فرد را یكسان آفریده است كه این تشابه و توافق به وجود آید؟ مگر امكان دارد زن و مردی فقط به علت همسری بتوانند كلیه خواسته‌های یكدیگر را برآورند.

افراد باهم قابل مقایسه نیستند تا مردی یا زنی بتواند فكر، هوش، حافظه، استعداد و سایر مواهب خدادادی خود را با دیگری مقایسه كند. اجتماع نیز به ما می‌آموزد كه در هر جمع بدون این كه خود متوجه باشیم، كسی كه از نظر فكر و عقل و هوش و سایر مواهب خدادادی برتر است، مسلماً به تدریج ریاست را به دست خواهد آورد و حتی به صلاح سایر افراد است كه در مواقع لزوم او را به عنوان پیشوا انتخاب و طبق گفتار و رفتارش عمل كنند. حتی می‌توان گفت دزدان نیز بین خود كسی را كه از نظر هوش و درایت و كوشش و قدرت متمایز است، به ریاست خود انتخاب می كنند!

روی این اصل، در زندگی زناشویی نیز آن كه دم از تفاهم می‌زند، اگر میل به فرمانروایی بی چون و چرا نداشته باشد، طرف مقابل را كه داناتر، پیش روتر و بیناتر است، انتخاب می‌كند و گفتار او را به كار می‌بندد و از فكر و هوش و قدرتش استفاده می‌كند و می‌داند هرگونه مقابله و لجبازی به زیان خود و خانواده‌اش تمام خواهد شد.

در قرآن مجید آمده است كه مردان مراقب و مسئول اداره زنان هستند. اما دنباله‌ی همان آیه فرموده است: به دلیل این كه خداوند به بعضی از آنان فضیلت‌هایی داده است. بنابراین آن كس كه فضیلتی ندارد نمی تواند مراقب و مسئول باشد یعنی مراقبت و مسئولیت حفظ شئون و اداره خانواده به دست آن كسی است كه از نظر مواهب خدادادی بر دیگری برتری دارد و در چنین حالی چون خداوند مزایای ویژه ای به او داده است، مسلماً باید آن را در راه رفاه و حفظ خانواده خود صرف كند و بدون تند خویی، در حل مشكلات بكوشد و از این كه با داشتن این مواهب خدادادی می‌تواند در محیط خانواده مفید واقع شود كمال رضایت را داشته باشد. درست مثل برادری كه چون سرمایه فراوان دارد آماده است كه دست برادر و یا دوست خود را نیز از نظر مالی بگیرد و بدون هیچ گونه منتی به او كمك كند.

متأسفانه افراد، همیشه میزان هوش و استعداد و مزایای دیگران را با خود مقایسه می‌كنند و مثلاً از این كه همسرشان فلان مطلب ساده اجتماعی را درك نمی‌كند تا طبق نظر آنان عمل كند، نگران و نالان اند در حالی كه افراد باهم مساوی نیستند و هر یك طبق ژن‌هایی كه از راه ارث دریافت داشته‌اند و یا تعلیم وتربیت مخصوص خود، فردی مستقل است و طرز فكر و اندیشه و قدرتش با دیگری قابل قیاس نخواهد بود. دو یا سه دوست كه در راهپیمایی به سوی قله كوهی روان اند، هریك به میزان قدرت پا و نفس خود می‌تواند صعود كند و آن كه با قدرت و تمرین قبلی سرعت بیشتری دارد، نمی‌تواند و نباید به دیگران فخر بفروشد و یا كسی را كه نمی‌تواند به سرعت و قدم او راهپیمایی كند، با طعن و كنایه عقب افتاده و معیوب بخواند و به قول حافظ شیراز :

كمال صدق و محبت ببین نه نقص و گناه كه هركه بی هنر افتد نظر به عیب كند

آری . مواهب خدادادی افراد باهم متفاوت است و اگر در زناشویی فردی از نظر مواهب خدادادی برتری دارد، به تدریج ، خود ریاست واقعی را به دست خواهد آورد و در این حال او نیز بدون این كه میزان قدرت و هوش و فهم خود را ملاك قرار دهد و طرف مقابل را خوار و خفیف شمارد و از عدم تفاهم با او شكایت كند ، باید نادانی و بی اطلاعی سایرین را ببخشد و در صورت امكان هر لحظه به كمك روانی آنان بشتابد و آنان را راهنما باشد.

 

اظهار عدم تفاهم در زندگی زناشوئی

معمولاً عمدۀ اختلافات و عدم تفاهمات زندگی زناشوئی از دو عامل مهم که گسترهای بس وسیع دارند ناشی میشود البته این دو عامل به معنای این نیست که عوامل دیگر، نقشی ندارند بلکه ذکر این دو عامل به معنای اهمیت و تأثیرگذاری این دو در دیگر عوامل است:

  1. عدم شناخت از توان و ظرفیت یکدیگر و در نتیجه بالا بودن سطح انتظارات.
  2. عدم توجه و عمل به وظیفه و در مقابل، تعیین وظیفه برای طرف مقابل.

در توضیح عامل اول گفتنی است: زن و شوهر، معمولاً از میزان توانائی و ظرفیت یکدیگر شناخت کافی ندارند و یا اصولاً به این مهم توجه ندارند، از این رو از طرف مقابل، انتظارات غیر منطقی دارند. مثلاً در یک رفتار بخصوص، که خود به اندیشه و سطحی از کمال و به نقطۀ اعتدال دست یافتند را بدون توجه به زمینهها و ظرفیت های لازم، از طرف مقابل انتظار دارند و در اکثر موارد، رفتار مورد نظر را به همان سطحی که خود رعایت میکنند به همسرشان تحمیل میکنند، از اینرو این روش نه تنها بی فایده است بلکه در اکثر مواقع به اختلاف و بحران کشیده می شود. ین نوع رفتار شبیه آن است که از یک دانش آموز دبستانی انتظار داشته باشیم، معادلات چند مجهولی و یا مسائل سخت جبر و انتگرال را برای ما حل کند و اگر از حل آنها باز ماند از سر تنبیه، با وی برخورد فیزیکی کنیم.

راهکار صحیح برون رفت این است که سطح انتظاراتمان را نسبت به جامعۀ پیرامون چه در کانون خانواده و ارتباطات زن و شوهر و چه در مواجهه با فرزندان، با شناخت از توان و استعداد و ظرفیت ایشان تنظیم کنیم و از هر کسی به قدر توان و استعدادش تکلیف بخواهیم، چنانکه ارادۀ خداوند بر این منوال است: “لا یکلف الله نفساً الا وسعها“.

در توضیح عامل دوم باید گفت: معمولاً انسان‌ها و در یک دامنۀ محدودتر، در روابط زن و شوهر، آنچه بیش از هر چیزی مورد غفلت و فراموشی قرار می‌گیرد، مسألۀ وظیفه شناسی و عمل به وظیفه است. که البته این غفلت، ریشه در خود فراموشی و توجه به دیگران دارد. زیرا عموماً در مواجهه با خود، تصور می‌کنند که انسان‌هائی وظیفه شناسی‌اند و هیچ کم و کاستی ندارند، با این توهم، که همه چیز در خودشان تمام و کمال است و حتی شائبۀ قصور و کوتاهی هم در وظایف خود سراغ ندارند به سراغ دیگران می‌‌روند و به اعمال اطرافیان، اعم از خانواده زن و فرزند، برادر و خواهر، دوست و همکار و همسایه و … می‌پیچند. انگشت اشاره‌شان مدام به سوی دیگران است که چرا چنین کرد؟ چرا چنین می‌کند؟ باید چنین می‌کرد؟ و باید چنین کند؟ و از این قبیل تعیین تکالیف و وظیفه برای خاص و عام، که مسلم است، این کنش‌ها واکنش هائی را در پی دارد و خروجی آن جز تولید اختلاف و بحران چیز دیگری نخواهد بود.

پس برای رسیدن به آرامش در جامعه و در کانون خانواده و خصوص بین زن و شوهر، بهترین راهکار، عبارت از این است که به جای توجه و دقت ذره‌ وار و تمرکز روی کارها و رفتار دیگران و تعیین تکلیف و وظیفه برای ایشان، به چیستی و چرائی کارها و نوع رفتار و وظایف خود و چگونگی عمل به آنها دقت و توجه کنیم.

اگر در کنترل و بکارگیری این دو عامل دقت کنیم در بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی مان تأثیر خواهد گذاشت، بعنوان مثال:

  1. دیگران را همان‌گونه که هستند درک و تحمل می کنیم، نه آنگونه که ما می‌خواهیم باشند.
  2. عقیده و رفتار خود را به دیگران تحمیل نمی‌کنیم بلکه با ارتباط‌گیری مناسب تعلیم می‌دهیم.
  3. از قضاوت سریع و غیر منطقی در باره دیگران پرهیز می‌کنیم.
  4. در هر شرایط به طرف مقابل احترام می‌گذاریم و با یک اشتباه از طرف مقابل، پرونده‌اش را پاره نمی‌کنیم.
  5. بیش از آنکه رفتار دیگران را زیر ذره‌بین بگذاریم، مراقب اعمال و رفتار خود هستیم.
  6. به قصد و هدف اصلاح و تغییر با همه مهربان خواهیم بود.
  7. بیش از دیگران، از خودمان متوقع خواهیم بود.
 

منبع: مرکز پاسخگویی سوالات دینی، وب سایت کلوب

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید