ستاره | سرویس بازی و سرگرمی – آتش پدیدهای است حیاتی برای جهان هستی که در فرهنگهای کهن واژگان مختلفی برای آن بیان شده است. از معادل آتش در جدولهای متقاطع بسیار استفاده شده و یکی از کلمات جذاب برای طراحان این نوع جداول است. با معادل لغت آتش در جدول همراه همیشگی ستاره باشید.
معادل کلمه آتش در جدول
معادل کلمه آتش در جدول سه حرفی
- آذر
- آدر
- نار
- هیر
- شرر
معادل کلمه آتش در جدول چهار حرفی
- اخگر (گل آتش)
راهنمای حل سوالات حاوی آتش در جدول
آتش افروختن: فتنه انگیختن
آتش افروخته: نایره، نائره
آتش انداز گلخن: تونتاب
آتش باستانی: آتور
آتش بس موقت: هدنه
آتش پرست: مجوس
آتشدان: مجمر، ناردان
آتشدان حمام: تون، گلخن
آتش دان نانوایی: تنور
آتش رعد و برق: صاعقه
آتش زنه فلزی: فندک
آتش سوزی: حریق
آتش شعله ور: سعیر
آتش عرب: نار
آتش فشانی در اندونزی: کینتجا
آتش گرفتن چیزی: سوختن
آتش گرفته: سوخته
آتش مازنی: تش
آتش مزاج: تند خو
آتش های عرب: نیروان
افشانه آتش فشانی: گدازه
آتش در فرهنگهای زبان فارسی
لغت نامه دهخدا: آتش. [ت َ] (اِ) (از زندی آترس، و اوستایی آتر، و سانسکریت هوت آش، خورنده ٔ قربانی، از: هوت، قربانی + آش، خورنده) یکی از عناصر اربعه ٔ قدما و آن حرارت توأم با نوری است که از بعض اجسام سوختنی برآید چون چوب و ذغال و امثال آن.
فرهنگ معین: (تَ یا تِ) [په.] (اِ.) شعله و حرارتی که از سوختن اشیاء حاصل شود، آذر، آتیش.
فرهنگ عمید: آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود میآید و دارای روشنی و حرارت است.
فرهنگ فارسی هوشیار: آنچه از سوختن چوب و ذغال یا چیز دیگر بوجود آید و دارای حرارت و روشنائی باشد.
ترجمه آتش در زبانهای دیگر
انگلیسی: Fire
ایتالیایی: Fuoco
آلمانی: Feuer
فرانسوی: Feu
اسپانیایی: Fuego
ترکی: Ateş
عربی: ضوء، نار
آتش چیست؟
آتش انرژی گرمایی و نور است که هنگام واکنش شیمیایی آزاد میشود و حاصل سوختن یا احتراق ماده ی سوختنی میباشد. آتش دارای زبانه و گرما و روشنایی است و بسته به مادهای که آتش گرفته است، رنگ شعلهها و شدت یا اندازه زبانههای آن متفاوت است. کوچکترین شکل آتش شعله نام دارد.
بروز آتش نتیجه یک واکنش شیمیایی است که معموالا میان اکسیژن و یک نوع سوخت اتفاق می افتد؛ البته تنها احاطه یک ماده سوختنی به وسیله اکسیژن ، سبب آتش گرفتن آن نمی شود، بلکه برای این که واکنش احتراق اتفاق بیفتد باید ماده سوختنی به حدی گرم شود که به دمای احتراق خود برسد.
واژه آتَش (ātaš) در زبان پهلوی آتَخش (ātaxš) و در زبان اوستایی، آتَرش (ātarš) است. این واژه برگرفته از واژه اوستایی آتَر (ātar) و در زبان سنسکریت هوتش (هوت+اش) به معنی خورنده قربانی است. این واژه در پارسی میانه آتُر (ĀDUR یا ādar) و در فارسی امروزی آذر است.
آتش را در پارسی امروزی و در لهجههای گوناگون به شکلهای آتش، آتیش، تش، آذیش، آذر، آگِر، آیِر، اَلُوو(در برخی مناطق خراسان) و… میگویند. آتیش که تلفظ آتش در لهجه تهرانی و برخی لهجههای دیگر است نیز در زبان پهلوی آدیشت یا آتیشت و پستر در فارسی دری آذیش بودهاست. در فارسی تاجیکستان نیز به آن ”اُتش”((otas̆)) و در کردی آور و آگر (به کردی: ئاور و ئاگر) و در زبان ترکی به آن اُت گفته می شود.
از اینکه با مقاله “معادل کلمه آتش در جدول” همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب برای ما ارسال نمایید.