شعر در مورد گل؛ اشعار نو، عاشقانه، دوبیتی و تک بیتی

شعر عاشقانه گل شامل شعر عاشقانه در مورد گل، دوبیتی و رباعی در مورد گل، تک بیتی در مورد گل و شعر نو درباره گل از شاعران بزرگ و شاعران معاصر است.

شعر عاشقانه گل

گل موجودی است که لطافت از آن لبریز می‌شود. انسان را به وجد می‌‌آورد و عاشقی را معنا می‌کند. از قدیم الایام شاعران کهن اشعار بسیاری در وصف گل‌ها سروده‌اند. اشعاری که مضامین آن‌ها عاشقانه بوده و در آن گل‌ها نمادی از ابراز عشق و محبت هستند. مجموعه زیر گلچینی از شعر عاشقانه گل از شاعران و ادیبان ایران زمین است.

 

شعر عاشقانه درباره گل

گر به گلگشت چمن می روی از من یاد آر
زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر

زان که یک عمر به پاداش وفاداری برد
لاله حسرت ازین باغ به دامن یادآر

هر زمان برق نگاهت زند آتش به دلی
ای گل ناز ازین سوخته خرمن یادآر

چون هلالم سر شوریده به زانوی غم است
از شب تار من ای کوکب روشن یادآر

ای که بی لاله ی داغ تو بهارم نشکفت
گر به گلگشت چمن می روی از من یاد آر

“از مجموعه اشعار شفیعی کدکنی

✿☆✿

گل، شمع و پروانه از جمله عناصری هستند که به واسطه نقش‌های زیبا و احساسی در اشعار بسیاری از شاعران دیده می‌شوند. اگر از علاقه‌مندان به مطالعه اینگونه متون و اشعار هستید سری به مقاله انواع متن و شعر در مورد پروانه نیز بزنید.

 

شعر عاشقانه گل

 

نرگس آتش پرستی داشت شبنم می‌فروخت
با همان چشمی که می‌زد زخم مرهم می‌فروخت

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می‌فروخت

زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می‌فروخت

در تمام سال‌های رفته بر ما روزگار
شادمانی می‌خرید از ما و ماتم می‌فروخت

من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه‌ها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می‌فروخت

“از مجموعه شعرهای فاضل نظری

✿☆✿

گل سرخ عزیز من به هر گلخانه‌ای باشی
بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود

تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این
حتما تب یک عشق بی پایان همیشه با تو خواهد بود

تو در آغوش من خورشید بودی‌ ای شب
دریا، نگاه مرد کوهستان همیشه با تو خواهد بود

گل سرخ عزیز من بدان رویای یک عشق بی پایان
همیشه با تو خواهد بود

← شعر در مورد گل →

✿☆✿

یه گل رز، نشون عشقمون می‌مونه تا ابد
پیش منی و قشنگ میشه همه روزای بد

مثه همیم همیشه عاشقیم تا ته زندگی
دوست دارم دوست دارم دیگه به همین سادگی

به دلت بد را نده خیالم راحته به دلم اومده که ما مال همیم
منو تو که همش تو خیال همیم

(شعر گل رز)

✿☆✿

تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!

گل آفتاب ما را لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!

نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!

نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!

تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب
که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!

“از مجموعه اشعار ‫‏سعید بیابانکی

✿☆✿

دلم از عطر گل یاس به هم مى‌ریزد
دلم از عشق از احساس به هم مى‌ریزد

تو که الماس درخشان منى میدانم
دلم از دیدن الماس به هم مى‌ریزد

من کنار تو پر از دلهره و آشوبم
دلم از این همه وسواس به هم مى‌ریزد

وقت دیدار تو حساس و پر از بیتابیست
دلم از لحظه حساس به هم مى‌ریزد

بعد از آن بوسه و لمس لب تو فهمیدم
دلم از چیدن گیلاس به هم مى‌ریزد

“طاهره داوری”

✿☆✿

میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد

به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد

چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد

چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل
کسی که ساقی باقی ماه رو دارد

هزار جان مقدس فدای آن جانی
که او به مجلس ما امر اشربوا دارد

سؤال کردم گل را که بر کی می‌خندی
جواب داد بر آن زشت کو دو شو دارد

هزار بار خزان کرد نوبهار تو را
چه عشق دارد با ما چه جست و جو دارد

پیاله‌ای به من آورد گل که باده خوری
خورم چرا نخورم بنده هم گلو دارد

چه حاجتیست گلو باده خدایی را
که ذره ذره همه نقل و می از او دارد

عجب که خار چه بدمست و تیز و روترشست
ز رشک آنک گل و لاله صد عدو دارد

به طور موسی بنگر که از شراب گزاف
دهان ندارد و اشکم چهارسو دارد

به مستیان درختان نگر به فصل بهار
شکوفه کرده که در شرب می غلو دارد

“از مجموعه اشعار مولانا

✿☆✿

نیینى باغبان چون گل بکارد
چه مایه غم خورد تا گل بر آرد

به روز و شب بود بى صبر و بى خواب
گهى پیراید او را گه دهد آب

گهى از بهر او خوابش رمیده
گهى خارش به دست اندر خلیده

به امید آن همه تیمار بیند
که تا روزى برو گل بار بیند

“فخرالدین اسعد گرگانی”

✿☆✿

خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله

در طرف چمن ساقی دوران می عشرت
در ساغر گل کرده و پیمانه لاله

بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل در و گهر بیخته ژاله

وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن فاخته ناله

ای دلبر گلچهره که مشاطه صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله

آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله

عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله

گفتی چه بود کار تو ‌هاتف همه عمر
هر روز دعاگوی توام من همه ساله

“از مجموعه اشعار هاتف اصفهانی

✿☆✿

گل نگاه تو در کار دلربایی بود
فضای خانه پر از عطر آشنایی بود

به رقص آمده بودم چو ذره‌ای در نور
ز شوق و شور که پرواز در رهایی بود

چه جای گل که تو لبخند می‌زدی با مهر
چه جای عمر که خواب خوش طلایی بود

هزار بوسه به سوی خدا فرستادم
از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود

شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود

“از مجموعه اشعار فریدون مشیری

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا
فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید
بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا دل بیقراره، بیا فصل بهاره

گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا
فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید
بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم
هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

مهتاب شبان، مهتاب شبان
آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم
هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

“سروده ایرج دهقان”

 

عکس نوشته گل پامچال بیرون بیا

پیشنهاد: اگر به خواندن اشعار فارسی در مورد عناصر طبیعت علاقه دارید به شما پیشنهاد می کنیم مجموعه شعر درباره کارون را نیز در ستاره بخوانید. 

 

شعر نو درباره گل

گل زیبای گلستان
گل سرخی که قشنگ است

چو شقایق به بیابان
دل من باغ بزرگی است
به اندازه یک دشت

دشتی که وسیع است
به بزرگی بیابان
که درآن جای تو باشد

تو دراین باغ مرادی
من بی مایه مریدم
بخدا جز تو گل من
به دلم هیچ نکارم

به دلم جز گل رویت
گل دیگری نباشد

گل زیبای گلستان
گل سرخی که قشنگ است
چو شقایق به بیابان

شعر گل شقایق از سیدعلاءالدین حسینی”

✿☆✿

در من باغبانی است
که شکفته شدن گل نگاه تو را
هر صبحدم، به تماشا می‌نشیند

✿☆✿

از دلتنگی ات
پناه آورده ام
به عطر گلی که
دوستش داشتی …

“محمد شیرین زاده”

← شعر در مورد گل →

✿☆✿

پدرم می‌گوید کتاب
مادرم می‌گوید دعا

و من خوب می‌دانم
که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گل‌ها شنید

حسین پناهی

 

شعر عاشقانه گل و پروانه

 

✿☆✿

به قمریان عاشق حسد می‌ورزم
که دانه برمی‌چینند
و به ستاره و باران
که بر نیمرخ مهتابی‌ات بوسه می‌زنند
و به گلی که با اشاره‌ تو می‌شکفد

“علی باباچاهی”

✿☆✿

دوست داشتن، فقط گفتن “دوستت دارم” نیست…
بگذار دوست داشتنت مثل نشانی خانه‌ای باشد
که نه از کوچه‌اش معلوم است، نه از رنگ درش
و نه از پلاکش و فقط آن را از عطر گل‌های رز باغچه‌اش می‌شناسی…

“محسن حسین‌خانی”

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

رز سرخی را که دیروز به دیدار من هدیه آوردی، ای دوست…
دور از رخ نازنین تو امروز پژمرد…
همه لطف و زیبایی‌اش که حسرت به روی تو می‌خورد
و هوش از سر ما به تاراج می‌برد، گرمای شب برد…
صفای تو اما، گلی پایدار است
بهشتی همیشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بی‌خزان
گلی تا که من زنده‌ام، ماندگار است …

✿☆✿

گل رز گل عشق است،
جهان قرن‌هاست که آن را تحسین کرده است
و تو آن گل سرخی هستی که
در زندگی من عطر دل انگیزت را می‌پراکنی

✿☆✿

بیا با هم حرف بزنیم
مثل خورشید با گل آفتابگردان
تو بگویی و من
دورت بگردم!

✿☆✿

 

شعر عاشقانه گل نرگس

 

شب شد
خورشید رفت
آفتابگردان عاشق
به دنبال آفتاب آسمان را جست و جو می کرد
ناگهان ستاره ای چشمک زد
آفتابگردان سرش را پایین انداخت
گل ها خیانت نمی کنند

✿☆✿

نازنین!
زیر باران سرانگشتانت
بذر کوچک حروف
سطرهایی از گل‌های آفتابگردانند
که می‌رقصند با آفتاب نگاهت …

شعر گل آفتابگردان

✿☆✿

من عاشق شدم
پایین ساحل
جایی که آب شیرین بود
و هوا شیرین تر
یک مزرعه از گل های آفتابگردان
تو یکی از گل ها را چیدی
و لای موهایم گذاشتی
به من گفتی که زیبا هستم
و من حرفت را باور کردم …

✿☆✿

ای آشناترین غریب!
آنگاه که روح تو در من عجین شد
در کویر وجودم
بوته‌ای رویید به نام عشق
و اکنون که دور از منی
دشتی از گل‌های نرگس در انتظار توست.

“نرگس نصیری”

✿☆✿

شاید آن روز که سهراب نوشت:
تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.
باید اینطور نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل نرگس و یاس
تا نیاید مهدی (عج) زندگی دشوار است…

 

عکس گل نرگس

 

✿☆✿

گل
هنوز نشکفته
پروانه
بال بال می زند
زنبور
دس شسته
بر سفره برگ
مژه بر مژه
چشم براه
من
چگونه بخوابم؟
سپیده آبستن است

✿☆✿

جوانه زده
گلدان کوچک یاسم
دلم کمی بهار می‌خواهد‌
نمی‌آیی؟

✿☆✿

بوی عطر گل یاس
از میان در باز
پیچید به محفل گه ما
بوی خوبی داشت
شکل زیبای داشت
این گل کوچک و ناز
پر ز گلبرگ سفید
پس چرا مغرور نیست
عطر خود را به هر سو میبرد
بی تمنا سوی هر کس میرود
او نشب بوست که شب‌ها بو دهد
یا چو شبدر در بیابان بو دهد
او ندارد خار مانند گلان
پاک است و مهربان و بی ریا
دوستان و دشمنان را بو دهد
هر کسی
با عطر خود خوشبو کند
او نگیرد کینه از دست کسی.
چون ندارد دشمنی
پس ندارد، دشمنی
از همین رو نامش یاس شد
یک گل زیبا و با احساس شد

“سعید حسینی”

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

غنچه با دل گرفته گفت:
«زندگی،لب ز خنده بستن است
گوشه‌ای درون خودنشستن است»

گل به خنده گفت:
«زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است»

گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش می‌رسد

تو چه فکرمی‌کنی؟
راستی کدام یک درست گفته‌اند؟

من که فکر می‌کنم
گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد او گل است
گل یک دو پیرهن
بیشتر ز غنچه پاره کرده است

“از مجموعه اشعار قیصر امین‌پور

✿☆✿

من اگر رنگ بودم قرمز می‌شدم
با غلظتی که به دوست داشتنت بیاید

یا اگر فصل بودم پاییز
اگر گل بودم جز مریم نمی‌شدم!

می‌دانم قرمز نیست
اما هر جای خانه که باشی
خودش را به مشامت می‌رساند

“مریم قهرمانلو”

✿☆✿

دیروز
یک سال تمام
در جست‌وجویت بودم
اما تو بر لب‌هایم خفته بودی

بعد، اشتباهاً
لب‌هایم را به بهار دوختم
چشم‌هایم را به باران
قلبم را به گل
و تو
با سپیده‌ صبح
شبنم شدی و به درونم غلتیدی
تا گلی که در اعماق قلبم بود
پژمرده نشود

“واچاگان پاپویان”

✿☆✿

 

شعر عاشقانه گل رز - شعر عاشقانه گل سرخ

 

دوستم نداری
و همین بهار
از تمام شاخه‌های درهمم
گل‌های هزار رنگ می‌روید

“مهسا چراغعلی”

✿☆✿

شعر گل مریم

از باغ پیراهنم
کمی گل برایت آورده ام…
قول می‌دهم مستت کنند
این گل‌ها
این آغوش…‏
گل‌های باغ پیرهنم

“نجوا رستگار”

✿☆✿

به موسم آمدنت
تمام مسیر را
تمام راه قدومت را
گل باران خواهم کرد
تو فقط بگو از کدام راه می‌آیی و کی؟

“نجوا رستگار”

✿☆✿

دارد بهار می‌شود
گل‌فروش‌های دوره‌گرد
بنفشه جار می‌زنند
کدام پرستو
بذر تو را هدیه خواهد آورد؟
گل فروش دوره گرد

“رضا کاظمی”

✿☆✿

انصاف نیست این گل پژمرده شود
باید در کنار این آواز گل دهد
روشن است
این چراغ است
روشن است که عمر ما
پس از پژمردن این هزاران گل سرخ
به پایان می‌رسد
پس از جای برخیزیم
کلاه بر سر بگذاریم
در باران برویم
تا این شاخه گل سرخ گل دهد

“احمدرضا احمدی”

 

شعر عاشقانه گل آفتابگردان

 

✿☆✿

پابرهنه، تا کجا دویده‌ای
که این همه
گل شکفته است؟!‏

“کیکاوس یاکیده”

✿☆✿

لبخند بزن
به شقایق‌ها
به نیلوفرِ آبی
و نرگس‌ها و قاصدک‌ زیبا

لبخند بزن
به همه گل‌های زیبای عالم
که از زمینی سخت می‌رویند
و جهانت را، زیبا می‌سازند
لبخند بزن

✿☆✿

دستانم بوی گل می‌داد
مرا به جرم چیدن گل
محاکمه کردند
اما هیچکس گمان نکرد
شاید گلی کاشته باشم

“سینا به‌منش”

✿☆✿

اوست
کسی که در کنارِ گل احساسِ نشاط ندارد
بویِ گل‌ها مستش نمی‌کند
زیبایی گل‌ها محوش نمی‌کند
رنگِ گل‌ها جذبش نمی‌کند

آری اوست؛ دخترکِ گُل فروش
هم او که دسته گل‌ها را باری می‌بیند
که خلاصی هر چه زودتر از آنها برایش شیرین است
دخترکِ گُل فروش

✿☆✿

بوی صلوات می‌دهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشته(چیده)‌ام!

“نرگس نخجوانی”

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

 

تک بیتی درباره گل

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

“از مجموعه اشعار حافظ

 

شعر عاشقانه گل

 

✿☆✿

چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی

“حافظ”

✿☆✿

بلبلان از بوی گل مستند و ما از روی دوست
دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست

“از اشعار خواجوی کرمانی

✿☆✿

از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم

“از اشعار رهی معیری

✿☆✿

شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار من است

“حافظ”

✿☆✿

رو خبر گنج ز پروانه پرس
حال دل شمع ز پروانه پرس

“خواجوی کرمانی”

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

پای بند قفسم باز و پر بازم نیست
سر گل دارم و پروانه ی پروازم نیست

“از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج

✿☆✿

بهت پیله کردم، نمی مونی پیشم
نه می میرم اینجا، نه پروانه میشم

✿☆✿

پروانه که هر دم ز گلی بوسه رباید
این طبع هوس جوی ندارد که تو داری

✿☆✿

خوش به حالِ بوته‌ی یاسی که در ایوانِ توست‌
می‌تواند هر زمان دلتنگ شد، بویت کند…

“علیرضا بدیع”

✿☆✿

اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

“مولانا”

✿☆✿

هست تهی خارها نیست در او بوی گل
کور بجوید ز خار لطف گل و بوی‌ها

“مولوی”

 

شعر عاشقانه گل یاس

 

چنین پروراند همی روزگار
فزون آمد از رنگ گل رنج خار

“از اشعار فردوسی

✿☆✿

چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ
چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری

“حافظ”

✿☆✿

تا گل روی تو دیدم همه گل‌ها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند

“از مجموعه اشعار سعدی

✿☆✿

سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
که خار دشت محبت گل است و ریحان است

“سعدی”

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

ما گل به دست خود ز نهالی نچیده‌ایم
در دست دیگران گلی از دور دیده‌ایم

“از اشعار صائب تبریزی

✿☆✿

گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی

“خواجوی کرمانی”

✿☆✿

بی‌رخت اشک همی بارم و گل می‌کارم
غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا

“امیر خسرو دهلوی”

✿☆✿

چون به بهار سر کند، لاله ز خاکِ من برون
ای گل تازه یاد کن، از دل داغ دیده ام

“رهی معیری”

✿☆✿

روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است

“هوشنگ ابتهاج”

✿☆✿

بر شاخه سرخ گل، مکن جای
کان حاصل رنج باغبان است

“از اشعار پروین اعتصامى

✿☆✿

ای کاشکی رقیبان دانند قیمت تو
گل را چه قدر باشد در دست باغبانان

“سیف فرغانی”

✿☆✿

فریاد ز بی‌مهریت ای گل که در این باغ
چون غنچه پاییز، شکفتن نتوانم

“محمدرضا شفیعی کدکنی”

✿☆✿

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
“مولانا”

✿☆✿

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
“مولانا”

✿☆✿

 

جملات احساسی درمورد گل

 

ماه و پروین تیر و زهره شمس و قوس و کاج و عاج
مورد و نرگس لعل و گل سبزی و می وصل و فریب

✿☆✿

دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست
زین صفت نرگس سیراب تو بیخواب چراست

✿☆✿

باغ آی و ز باران سخن نرگس و گل چین
نرگس ندهد قطره ای از بام چکیده

✿☆✿

سنبل پر تاب هرگز چیده ای 
نرگس پرخواب هرگز دیده ای

✿☆✿

← شعر در مورد گل →

 

دوبیتی های زیبا درباره گل

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

“از اشعار شهریار

✿☆✿

دریاب مرا که طاقتم نیست
انصاف بده که جای آن هست

تا نرگس مست تو بدیدم
از نرگس مست تو شدم مست

“از اشعار عطار

✿☆✿

از یاد تو برنداشتم دست هنوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز

گر حال مرا حبیب پرسد گویید
بیمار غمت را نفسی هست هنوز

 “شهریار”

✿☆✿

شعر عاشقانه گل یاس

 

زیباترین شعر در مورد گل

 

تا که چشمان من افتاد بر آن نرگس مست
بیتی از خواجه شیراز به خاطر بنشست

“من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چهار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست”

شعر در مورد گل نرگس

✿☆✿

آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند

گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد

✿☆✿

یاسمن گفتا نگویی با سمن
کاین چنین نرگس ز نرگسدان کیست

چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
بیخودم من می‌ندانم کان کیست

← شعر در مورد گل →

✿☆✿

من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام

تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام

✿☆✿

چون غنچهٔ گل قرابه‌پرداز شود
نرگس به هوای می قدح ساز شود

فارغ دل آن کسی که مانند حباب
هم در سر میخانه سرانداز شود

✿☆✿

ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو

گل با تو برابری کجا یارد کرد
کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو

 

سخن آخر

شعر عاشقانه گل دست مایه بسیاری از شاعران کهن و معاصر است. هر گل ظاهر و بوی مخصوص به خود را داشته و در ادبیات نمادی از پدیده‌های مختلف است. به طور مثال گل نرگس در اشعار شعرا به امام زمان (عج) تعبیر شده و گل یاس حضرت فاطمه زهرا (س). آیا ابیات دیگری با موضوع و محوریت گل شنیده‌اید؟ این عاشقانه‌های دلفریب را می‌توانید در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید