انشا در مورد ثروتمند و فقیر به روش مقایسه ای با زبان طنز

انشا در مورد ثروتمند و فقیر به روش سنجش و مقایسه موضوع انشا پایه دهم است. برای نوشتن این موضوع انشا می توانید از زبان این افراد، روایت زندگی شان را بنویسید.

انشا در مورد ثروتمند و فقیر به روش مقایسه ای

 

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – یکی از موضوعات انشاهای مقایسه ای (انشا به روش سنجش و مقایسه)، موضوع انشا در مورد ثروتمند و فقیر پایه دهم است. در این مطلب دو روایت مختلف از دو جوان ثروتمند و فقیر می‌خوانید تا انشا مقایسه فرد ثروتمند و فقیر را ملموس تر درک کنید و برای نوشتن این موضوع انشا ایده های بیشتری بگیرید. 

 

انشا در مورد ثروتمند و فقیر با سنجش و مقایسه طنز

مقدمه:

اول از همه باید دو نکته را در همین مقدمه ذکر کنم: یکی اینکه قصد ندارم از ثروت معنوی و اخلاقی که مسلما بهتر از ثروت مادی است بنویسم، بحث این انشا درباره ثروت و فقر مادی است. دوم اینکه ثروتمندان شریف بسیاری وجود دارند که با توانایی و زیرکی خودشان به ثروت و رفاه رسیده اند، اما در این انشا، منظور از ثروتمند، افراد سوء استفاده گری است که با سوار شدن بر شانه زحمتکشان و پا گذاشتن بر نردبان حق دیگران به ثروتی می رسند که با اخلاق و انسانیت جور در نمی آید. حتما قبول دارید که این دسته افراد در جامعه ما و در کل دنیا، اصلا کم نیستند!

بدنه انشا:

ـ می‌گویند به هر چیزی که فکر کنید همان می‌شود. ما که خیلی به پولدار شدن فکر کردیم ولی به جایی نرسیدیم! همه انرژی های مثبت را به سمت خودمان جذب کردیم که بشود، اما باز هم نشد. درس خواندیم، مدارک عالیه گرفتیم، کار و تلاش کردیم، حتی از ثبت اختراعی که کلی برایش زحمت کشیده بودیم و فسفر سوزانده بودیم چیزی دستگیرمان نشد. رفتیم سربازی و برگشتیم، پدرمان از کار افتاده شده بود. رفتیم سر کار روزی ۱۲ ساعت کار کردیم، آخر سال پس اندازمان به اندازه یک ساعت مچی نشد. گفتند پولدارها ساعت زیادی کار و فعالیت نمی کنند، آن‌ها باهوشند، می‌نشینند و سرمایه گذاری می‌کنند. خواستیم به سبک ثروتمندان بنشینیم و پول در بیاوریم، دار و ندارمان را زدیم توی بورس و سهام خریدیم که آن هم ترکید. می‌گویند بورس بلدی می‌خواهد ما که بلد نبودیم. می‌گویند باید صبور باشید که البته هستیم. چه کار دیگری می‌شود کرد اصلا؟ فعلا عصرها که از کارخانه می‌آییم، با پراید قسطی مسافرکشی می‌کنیم. 

این ها حرف‌های دایی من است که جوان پر شر و شوری است اما جرات عاشق شدن ندارد! حالا بشنوید از پسرعمه خوش تیپم که عاشقان زیادی دور و برش هست اما فعلا قصد ازدواج ندارد:

ـ بابای من خیلی مهربان است، دست خیلی ها را گرفته و در کارخانه بند کرده، همین دایی جان شما مگر از سربازی که آمد، بیکار و بی حاصل نمی‌گشت؟ حالا سرش گرم کار است و آینده خوبی پیش روی اوست. همین خوبی ها و خیرخواهی هاست که انرژی مثبت را به زندگی آدم می‌آورد. بله بله مدتی است حقوق کارگرها به تعویق افتاده، می‌دانم. پدر سرش شلوغ است و سرمایه گذاری جدیدی راه انداخته که خرج زیادی برایش داشته است. تا این کار جدید خوب راه بیفتد کارگرها باید کمی صبر و تحمل کنند، دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد. بگذارید بنده خدا از خارج برگرد همه چیز را سر و سامان می دهد. خب کمی کسالت داشت و باید استراحت می کرد تا کمی از استرس هر روزه کار فاصله بگیرد. مادرم هم این اواخر افسرده شده بود. این شد که تصمیم گرفتند مدتی را در یک منطقه خوش آب و هوا در نزدیکی کوه های آلپ سپری کنند. بابا یک وام خوب هم گرفته که با آن چند قطعه زمین خریده، ساخت و سازش که تمام شد، ما بچه ها هم از در به دری خلاص می شویم و می‌توانیم ویلای اختصاصی خود را داشته باشیم. فعلا در طبقه بالا همین خانه سر می‌کنیم تا ببینیم چه می‌شود. ای وای دلار امروز بالا نرفته است و سرمایه ام خوابیده. واقعا که چقدر استرس برای بدن و سلامتی مضر است. سرم درد می‌کند. با اجازه می‌روم استراحت کنم. شب کلی مهمان دارم. تو هم اگر خواستی بیا. ولی این بار آن دایی بی کلاس بی اعصابت را نیاور. آبرویم پیش دوستانم می‌رود.

انشا در مورد ثروتمند و فقیر به روش مقایسه ای

 

نتیجه:

نوشتن انشا مقایسه فرد ثروتمند و فقیر به زبان طنز، انشای تلخی خواهد بود. از هر زاویه ای که نگاه کنیم عدالت را نخواهیم دید. من می‌خواهم بزرگتر که شدم در دانشگاه رشته اقتصاد بخوانم. شاید توانستم راه های تقسیم عادلانه ثروت را در جامعه پیدا کنم و البته امیدوارم قابل اجرا هم باشد.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید