اشعار ترکی مولانا ؛ منتخب زیباترین سروده‌ ها با ترجمه فارسی

یکی از مباحث بحث برانگیز در دیوان کبیر مولوی، وجود اشعاری به زبان ترکی است که در ادامه این اشعار را بررسی خواهیم کرد و زیباترین اشعار ترکی مولانا را خواهیم خواند.

مولانا

مولانا یا مولوی رومی، یکی از شاعران و عارفان بزرگ است که سروده‌های ارزشمندی دارد. از جمله این سروده‌ها می‌توان به دیوان مثنوی او به زبان فارسی و اشعار عاشقانه مولانا اشاره کرد. مولوی علاوه بر سروده‌هایی به زبان فارسی، دیوان‌های دیگری نیز به زبان ترکی و یونانی دارد. در ادامه به اشعار ترکی مولانا می‌پردازیم.

 

سروده‌ ها و اشعار ترکی مولانا

 

چکیده زندگی نامه مولانا

مولانا جلال‌الدین محمد بن بهاء‌الدین محمد بن حسین‌الخطیبی معروف به مولوی رومی از خوارزمشاهیان بلخ است. او در سال ۶۰۴ هجری در شهر بلخ متولد شد و از هفت سالگی شروع به یاد گرفتن زبان فارسی کرد. او در زبان فارسی مهارت زیادی پیدا کرد به طوری که بعدها این زبان را به عنوان شعرهای خود انتخاب کرد. مولانا در اوایل کودکی به همراه پدرش، بهاء‌الدین ولد، به آسیای صغیر (ترکیه امروزی) رفت و در شهر قونیه سکنی گزید.

پدر مولانا در سال ۶۲۸ هجری در قونیه دار فانی را وداع گفت و سید برهان‌الدین ترمذی، مولانا را برای ادامه‌ی تحصیل به حلب فرستاد. جلال‌الدین پس از بازگشت به قونیه در سال ۶۳۸ به تدریس و ارشاد در قونیه مشغول شد.

مولانا در سال ۶۴۲ هجری با شمس تبریزی ملاقات کرد و تحت ارشاد وی به دگرگونی روحی بزرگی دست یافت تا آن جا که از بحث، جدل و مدرسه دست شست و به حالات عرفانی گرایش پیدا کرد.

در سال ۶۴۵ هجری، شمس تبریزی به قتل رسید. پس از این اتفاق ناگوار، مولانا مدت زیادی را به سوگواری شمس گذراند و ۲۵ سال به زندگی شاعرانه پرداخت. او که عارفی وارسته و واصلی کامل شده بود، دفتر گرانبهای مثنوی را سرود. همچنین دیوانی به فارسی و ترکی نیز ترتیب داد.

 

مولانا جلال‌الدین بلخی

 

برای کسب اطلاعات بیشتر مطلب “زندگینامه مولانا | تولد، مرگ، آثار و هر آن چه درباره او باید بدانیم” را بخوانید.

 

ریشه و تبار مولانا و اشعارش: خراسانی، ترک یا تاجیک؟

پس از سلجوقیان و در حمله‌ مغول، بسیاری از ترکان خراسان و خوارزم به آناتولی ترکیه کوچ کردند. در میان این افراد کوچنده، شعرا و دانشمندان فراوانی نیز بودند که خود را خراسانی می‌دانسته‌اند. مولانا نیز یکی از ترکان خراسان بزرگ بوده است.

تاکنون درباره‌ی نژاد و تبار مولانا، تحقیقات فراوانی انجام پذیرفته است. گروهی ثابت کرده‌اند که او ترک نبوده بلکه تاجیک بوده است. عده‌ای دیگر نیز به استناد به برخی از اشعار مولانا ترک بودن او را ذکر کرده‌اند. یکی از این رباعی‌های معروف عبارت است از:

بیگانه مگوئید مرا، زین کویم،
در شهر شما خانه‌ی خود می‌جویم،

دشمن نی‌ام ار چند که دشمن رویم
اصلم ترک است اگرچه هندی گویم

نقل کرده‌اند که اگرچه مولانا از تبار ترکان خوارزمشاهی بوده است، اما چهره‌ای سیه چرده داشته که او را شبیه تاجیک‌ها می‌ساخته است. مولانا این پاسخ را برای کسانی که او را بیگانه و مغول می‌نامیده‌اند سروده است:

ترک آن بوَد کز بیم او، ده از خراج ایمن شود،
ترک آن نباشد کز طمع سیلی هر قوتسوز خورد

یک حمله و یک حمله، کامد شب تاریکی
ترکی کن و چستی کن، نه نرمی و تاجیکی

ترک تویی، ز هندوان چهره‌ی ترک کم طلب
زان که نداد هند را صورت ترک تانگری

خمش کن کز ملامت او بدان ماند که می‌گوید
زبان تو نمی‌دانم، که من ترکم، تو هندویی

برخی افراد او را ترک می‌نامند؛ اما واقعیت این است که مولانا هیچ وقت تفاخر نژادی نداشته است. او انسانی عاشق است که زبان باطن می‌داند و اگر جایی ترک بودن خود را ذکر می‌کند تنها منشا نژادی خود را بیان می‌کند. البته در تسلط او بر زبان ترکی شکی نیست. او حتی در شعرهایش به زبان فارسی نیز، بیانی ترکی دارد و بسیاری از اصطلاحات ترکی را به فارسی برمی‌گرداند. به تعبیری دیگر، او به ترکی می‌اندیشد و به فارسی شعر می‌گوید.

در باب گویش ترکی مولانا، باید ذکر شود که گرچه او متعلق به ترکان خوارزمشاهی بوده اما در محیطی سلجوقی آناتولی زندگی گرده و پرورش یافته است. به همین سبب، در کتابت ترکی، گویش آناتولی کهن را که با گویش ترکی آذری کهن اشتراک داشته، در هم آمیخته است. اما رگه‌های گویش ترکی خراسانی را نیز می‌توان در گویش مولانا پیدا کرد. 

 

دیوان ترکی مولانا

مولوی رومی، دیوانی به ترکی نیز سروده است. این دیوان که بخشی از آن به ذکر مناقب ائمه‌ی معصومین – علیه‌السلام – اختصاص دارد، شامل اشعار پرشور و پرطنینی نیز است که صوفی‌ها و دراویش، ابیات آن را به صورت ترجیع‌بند درآورده بودند و در محافل خاص خود با حالات عرفانی اجرا می‌کردند. 

بسیاری از شعرا و تذکره‌نویسان تاریخ ادبیات ترکی، از این دیوان سخن گفته‌اند و بسیاری از شاعران، اشعار ترکی مولانا را تضمین کرده‌اند که ما اکنون می‌توانیم این اشعار تضمین شده را در سروده‌های آن‌ها ببینیم. حتی شعرای غیر صوفی و سرایندگان رسمی دربار عثمانی نیز به استقبال بسیاری از غزل‌های ترکی مولانا پرداخته‌اند. مثلا «باقی» شاعر به‌نام قرن یازدهم، غزل معروف خود به مطلع:

مجنون گیبی واویلا اولدوم یئنه دیوانه،
فتنه لی آلاگؤزلر چون اویخودان اویانه،

را درباره یک غزل از مولوی و با استفاده از آن سروده است. آن غزل مولوی چنین است:

ماه است نمی‌دانم خورشید رخت یا نه؟
بو آیریلیق اودونا نئجه جیگریم یا نه؟

شعرای مسلمان، علاوه بر استقبال از اشعار مولانا، به شرح و تفسیر ترکی مثنوی نیز پرداخته‌اند. بدین نحو که زیباترین ترجمه‌های ترکی را از مثنوی مولوی، این اثر گرانقدر فارسی، در دست داریم. در این میان می‌توانیم به ترجمه نحیفی و اشعار شیخ غالب اشاره کنیم. مرحوم نهاد سامی بانارلی عقیده داشته، مولانا اولین کسی است که در آسیای صغیر دیوانی به زبان ترکی ترتیب داده است. 

 

مثنوی معنوی مولانا

پیشنهاد: مجموعه شعر عاشقانه ترکی را نیز می توانید در ستاره بخوانید 

چند نمونه از اشعار ترکی مولانا

!Kiçkinə oğlan, hey bizə gəlgil کیچکینه اوغلان، هئی بیزه گلگیل
!Dağlardan daşdan, gәz bizə gəlgil داغلاردان داشدان، گز بیزه گلگیل

Ay bigi səndin, gün bigi sənsin آی بیگی سندین، گون بیگی سنسین
Biməzə gəlmə! bâməzə gəlgil بیمزه گلمه! بامزه گلگیل

!Kiçkinə oğlan, otağa girgil کیچکینه اوغلان، اوتاغا گیرگیل
!Yolu bulmazsan, dağlardan gəlgil یولو بولمازسان، داغلاردان گلگیل

Ol çiçəyi kim, yazıda buldun اول چیچهیی کیم، یازیدا بولدون
!Kimsəyə vermə, xısmına vergil کیمسهیه وئرمه! خیسمینا وئرگیل

ترجمه

 آهای پسر کوچک، به پیش ما بیا،
از کوه‌ها و سنگ‌ها، گردش‌کنان به پیش ما بیا!

تو، چون ماه بودی، تو، چون خورشید هستی،
ناخوشایند نیا، خوشایند بیا

پسر کوچک، به اتاق [اقامتگاه] ما داخل شو،
اگر راه را نتوانستی پیدا کنی، از کوه‌ها بیا

آن شکوفه‌ای را که در دشت پیدا کردی،
به کسی نده، به خویشت بده

*~*~*~*~*~*~*

Gələsən anda sənə yey گلهسهن اندا سنه یئی
Qərəzim yox, eşidirsin غرضیم یوخ، ائشیدیرسین

Qalasan bunda yavuzdur قالاسان بوندا یاووزدور
?Yalınız qanda qalırsın یالینیز قاندا قالیرسین؟

Çalab’ındır qamu dirlik یندیر قامو دیرلیک ´ چالاب
?Çalab’a gəl, nə gəzәrsin ا گل! نه گزهرسین ´ چالاب؟

Çələbi qulların istər چلبی قوللارین ایستهر
?Çələbi’yi nə sanırsın یی نه سانیرسین ´ چلبی؟

Nə uğurdur, nə uğurdur نه اوغوردور، نه اوغوردور
Çalab ağzında qığırmaq چالاب آغزیندا قیغیرماق

!Qulağın aç, qulağın aç! قولاغین آچ! قولاغین آچ
Bola ki anda duyarsın بولا کی آندا دویارسین

ترجمه

“غرضی جز گفتن آنچه می‌شنوی ندارم:
اگر به آن جهان [به قرب خداوند] بیایی، این برایت خوب است.

اگر در این دنیا [و بدور از خداوند] بمانی، این برایت بد است،
به تنهایی کجا می‌مانی؟ “

زندگی همه از آن خداست،
به سوی خدا باز آی، [سرگردان] چه می‌گردی؟

چلبی [مرشد حق] بندگانش را طالب است،
چلبی را چه گمان کرده ای؟ [چلبی آن‌ها را به حال خود رها نمی‌کند]

چه سعادت، چه خوش اقبالی است
از زبان خداوند خوانده شدن [بنام خدا سخن گفتن].

گوش‌هايت را بازكن، گوش‌هايت را باز كن،
باشد كه بشنوی.

*~*~*~*~*~~

Əgər yeydir qarındaş, yoxsa yâvuz اگر یئیدیر قارینداش، یوخسا یاووز
Uzun yolda sənə budur qılâvuz اوزون یولدا سنه بودور قیلاووز

Çobanı bərk tut, qurdlar öküşdür چوبانی برک توت! قوردلار اؤکوشدور
Eşit məndən qarâ qözüm, qara quz! ائشیت مندن قارا گؤزوم، قارا قوز

Əgər Tat’san, vəgər Rum’san, vəgər Türk اگر سان و گر تورک سان و گر روم اگر تات
Zəbâni bizəbânan ra biyâmuz! زبان بیزبانان را بیاموز

ترجمه

اگر برادر خوب باشد، يا اگر بد،
اوست كه در راهی دراز راهنمای توست.

سخت به چوپان بچسب، چرا كه گرگها بسيارند.
سخن مرا بشنو ای نور چشم و محبوب من.

چه تاجیک، چه رومی، چه ترک،
زبان بی‌زبانان را بیاموز

*~*~*~*~*~~

Oxçulardır gözləri اوخچولاردير گؤزلري
Xoş nəsnədir ol qaşları خوش نسنهدير اول قاشلاري

Öldürür yüz süəri اؤلدورور يوز سو اري
?Kimdir bu Âlıp Arsalan  كيمدير بو آليپ آرسالان؟

ترجمه

این قهرمان شیردل
که چشمانش تیراندازان‌اند

و ابروان خوشش
صد جنگجو را می‌کشند، کیست؟

 

سخن آخر

بی‌شک، مولانا یکی از تأثیرگذارترین شاعران در فرهنگ و ادب فارسی محسوب می‌شود که سروده‌های او گنجینه‌ی گرانقدری برای جهانیان است. علاوه بر اشعار ترکی، مولانا تک بیتی‌های زیبایی نیز سروده است. برای خواندن این تک بیتی‌ها می‌توانید به مطلب مجموعه تک بیتی ناب مولانا مراجعه کنید. 

شما چه اطلاعات دیگری در رابطه با اشعار ترکی مولانا دارید؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر مخاطبین ستاره در میان بگذارید. 

مطالب پیشنهادی:

برگرفته از: «سروده‌های ترکی مولانا»: نوشته مهران بهاری

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • بخدا خجالت آوره این نوشته ها.،
    یه مشت دروغ بی اساس،. جالب این که اونجایی که میگه ترکم به قول خودتان آن جا هم فارسی گفته بابا شما دیگه کی هستید😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

    • خجالت آور تویی که میخای تاریخ را تحریف کنی ، ولی تو خیال باطلت

  • بروید بگردید شاعر پیدا کنبد مولوی ایرانی بوده وهست مگر میشه کسی ترک باشه نود ونه درصد اشعارش فارسی باشه لطفا مولانا را ترک نکنید

    • بدبخت ها مولانا ترک هست ،نکنه میخایید برا خودتون اعتبار بگیرید😂

    • علیرضا

      یه ترک میتونه فارسی حرف بزنه ولی یه ترک تو ایران فارسی حرف نمیزنه فرقش اینه مولانا با شمس تبریزی ترکی حرف می‌زد کلا زبون مادریشونه اونجایی که مولانا به شمس میگه گفتم ز کجایی تو تسخر زد و گفت ای جان نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه……

  • چرا دروغ مینویسی برادر هستاد هزار شعر مولانا فارسی است فقط چند بیت ترکی دارد مصادره بسه مواوب ایرانی بوده وهست

  • مولانا ترک بوده و در این هیچ شکی نیست ، از ترکهای خراسان بوده این رو در اشعارش هم مشاهده میکنیم . بهتره به جای حسادت ، افتخار کنید . چرا که مولانا خودش رو بیشتر از قومیت اثبات کرده و جهانشمول است

  • محدود بیت شعرهایی که به زبان ترکی سروده همه در وصف شمس تبریزی بوده،خواهشاً مولانا رو دیگه ترک نکنید

  • با تکلم کردن به هر زبان نژاد انسان هم همان نمیشود مولانا به زبان فارسی هیچ شعری نسروده بلکه به زبان .درباری..دری..شعر سروده زبانیکه زبان درباری تور‌کها بوده …
    گرچی هندی در غضوبت شکر است…
    طرز گفتار دری شیرینتر است ….
    در تمام ایران فقط چهار میلیون فارس وجود دارد آن هم زبانشان پهلوی است که در زمان صفویها انقراض پیدا کرد …امروزه زبانیکه بنام فارسی در ایران تکلم میشود یک لهجه از دری است

  • آفتاب را نمیتوان با دو انگشت پنهان کرد.
    مولانا جلال الدین محمد بلخی یکتن از شاعران بزرگ جهان اسلام است و اصالتاً تورک استند، و ایشان نواسه دختری خوارزمشاه حاکم ماوراءالنهر و قسمت شمالی افغانستان در آن زمان، می باشد.
    که خوارزمشاهیان از سلسله حکام تورک می‌باشند‌.
    و حضرت مولانا مثل سایر شعرا و نویسندگان همچون نوایی، بیدل، نمنگانی، شهریار، گنجوی و ده ها شاعر دیگر تورک به زبان فارسی شعر سرودند.
    و شعر سرودن آنها به زبان دیگران دال بر آن قوم بودن آنها نیست.

    • اشعار فارسی مولانا رو نمی شه با دو انگشت پنهان کرد

  • باز گلی به جمال شما که با سند و مدرک و بدون تعصب اذعان کردید که حضرت مولانا تورک هست.

    بیگانه مگوئید مرا، زین کویم،
    در شهر شما خانه‌ی خود می‌جویم،
    دشمن نی‌ام ار چند که دشمن رویم
    اصلم #تُرک است اگرچه هندی گویم

    • درسته تزکیه ازبس شاعر ونویسنده مطرح نداره داره مولوی فارسی زبان را مصادره میکنه مولوی ازپدرومادر فارسی زبان بوده وخودش هم فارس بوده عقل هم خوب چیزیه ادم ترک باشه شعر به فارسی بگه انهم نود.دونه درصد چند بیت شعری هم که به ترکی گفته برا شمس تبریزی بوده
      چون بهش علاقه داشته

  • سلام ببخشید بدون هیچ تعصبی کلیه کسانی که در مورد مولانا تحقیق کردن اظار کردند که حتی یکبیت ترکی از ایشان وجود ندارد ایسان جز خراسان بزرگ بوده و تمام اشعارش فارسی است حتی اگر ترکی هم شعر گفته باشند ایشان از مفاخر ایرانزمین است همانند شهریار شاعر معاصر که هم شعر فارسی وترکی سروده است خواهشا” صداقت و امانتداری در گفتار را رعایت فرمائید

  • بدون نام

    این اراجیف چیه درباره مولانا له هم بافتین

    • اگه قراره با یک بیت شعر مولانا ترک باشه پس این شعرش چی میگه تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم؛ دانم من اینقدر که به ترکی است اب سو ،راجع به نطامی که خودش کاملا روشن ترک بودنش رو رد کرده نطامی میگه ترکی صفتی وفای ما نیست،ترکانه سخن سزای مانیست،ان کز نسب بلند زاید،اورا سخن بلند باید ،شعر معروف همه عالم تن است و ایران دل هم گویای همه چیز هست
      ابن سینا هم به دلیل اینکه در جهان اسلام خوانندگان بیشتری جذب کتاب هاش بشن به عربی هست کتاب هاش و یک کتاب فارسی به نام دانش نامه ی علایی داره که اثبات ترک نبودنشِ

      • سلام . در بیت تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم کاملا و واضح مولانا به ترک بودن خودش اشاره میکند چون از عبارت <> استفاده کرده و شرطی هست یعنی اگر منم ترک نباشم پس باید در اندازه ی این بدونم که آب در ترکی یعنی سو ! مخاطبش شمس تبریزی هست و منظورش اینه تو ماه هستی و من انعکاس ماه در آب و اگر تو ترکی منم ترکم و اگر این چنین نباشد باید ترکی نمیدونستم … دقیقا معنی درست این بیت یعنی شمس و مولانا هر دو ترک بوده اند

      • نظامی میخواد دیوانش رو به ترکی بگه ولی شروانشاه نمیذاره
        اون بیت رو شروانشاه میگه که
        ترکانه سخن سزای ما نیست
        برو اون شعر رو کامل بخون. نظامی علت ترکی نگفتن دیوانش رو اینجا, دستور شروانشاه اعلام میکنه. این بیت هم نقل و قول هست. مشخص هم هست خودش قلبا راضی نبوده و علت ترکی نسرودن رو به همه اعلام میکنه. در مورد نظامی هم وقتی در اشعارش خودش میگه ترکه شما میگید نیست؟!
        هرکس به زبان دیگه شعر بگه مطلب بنویسه باید آیندگان اون رو مصادره کنن؟

    • این اراجیف نیست این واقعیت است که متاسفانه پانفارسا نمیتونند قبول کنند کجاش اراجیفه؟؟؟وقتی با سند قطعی میگند ترکه و نمیتونید حرفی بزنید شد اراجیف؟؟؟علاوه بر این ابوعلی سینا نظامی گنجوی خاقانی نادر شاه افشار هزاران چهره ترک هستند نمیتونید اینا رو رد کنید قرار نیست به فارسی شعر خونده فارس باشه چون اگه اونجوری باشه تمام دانشمندان ایرانی عربند چون عربی نوشته اند .شما پانفارسا وقتی میبینید کسی فارس نیست به زور میخواین فارسش کنید که نمیتونید جنستون اینجا مشتری نداره برو شاید جای دیگه ای مشتری پیدا کردی

نظر خود را بنویسید