ستاره | سرویس مذهبی – حدیث کسا چیست و خواندن آن چه فضایلی دارد؟ حدیث کسا درباره فضیلت ۵ تن آل عبا، یعنی حضرت محمد (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. پیامبر اکرم (ص) هنگام نزول آیه تطهیر، خود و خاندان خویش را با پارچهای پشمین (کِساء) پوشانید و برای همین این حدیث به نام حدیث «کسا» شناخته میشود. در ادامه قصد داریم شما را با این حدیث و روایات مربوط به آن آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
حدیث کساء با نوای مهدی سلحشور
متن حدیث کسا
عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ.
فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ.
فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساَّءِ.
فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْکِساَّءِ.
ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساَّءِ.
فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخاَّصَّتى وَحاَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ وَرِضْوانَکَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً.
فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکَتى وَیا سُکّانَ سَمواتى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّهِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَهِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ الاْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَهِ هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها.
فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاْرْضِ لاِکُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَهَبَطَ الاْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الاَْعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّهِ وَالاِْکْرامِ وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ لاِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.
فَقالَ عَلِىُّ لاَبى یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَهُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَهُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَهِ.
فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَهٍ اِلاّ وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَبِّ الْکَعْبَه.
ترجمه حدیث کسا
جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله، که فرمودند: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بعضی از روزها و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه! در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام. فرمود: من در بدنم سستی و ضعفی درک میکنم ، گفتم: پناه میدهم تو را به خدا ای پدر جان از سستی و ضعف. فرمود: ای فاطمه بیاور برایم کساء یمانی را و مرا بدان بپوشان. من کساء یمانی را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم و همچنان بدو مینگریستم و در آن حال چهرهاش میدرخشید همانند ماه شب چهارده.
پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر تو ای مادر! گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیدهام و میوه دلم. گفت: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام میکنم گویا بوی جدم رسول خدا است. گفتم : آری همانا جد تو در زیر کساء است. پس حسن به طرف کساء رفت و گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار ای رسول خدا آیا به من اذن میدهی که وارد شوم با تو در زیر کساء؟ فرمود: بر تو باد سلام ای فرزندم و ای صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت.
ساعتی نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت : سلام بر تو ای مادر! گفتم: بر تو باد سلام ای فرزند من و ای نور دیدهام و میوه دلم. فرمود: مادر جان من در نزد تو بوی خوشی استشمام میکنم گویا بوی جدم رسول خدا (ص) است گفتم آری همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند. حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار، سلام بر تو ای کسی که خدا او را برگزید آیا به من اذن میدهی که داخل شوم با شما در زیر کساء فرمود: و بر تو باد سلام ای فرزندم و ای شفاعتکننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با آن دو در زیر کساء وارد شد.
در این هنگام ابوالحسن علی بن ابی طالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا! گفتم: و بر تو باد سلام ای اباالحسن و ای امیر مؤمنان! فرمود: ای فاطمه من بوی خوشی نزد تو استشمام میکنم گویا بوی برادرم و پسر عمویم رسول خدا است؟ گفتم: آری این او است که با دو فرزندت در زیر کساء هستند. پس علی نیز به طرف کساء رفت و گفت سلام بر تو ای رسول خدا آیا اذن میدهی که من نیز با شما در زیر کساء باشم؟ رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام ای برادر من و ای وصی و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم پس علی نیز وارد در زیر کساء شد.
در این هنگام من نیز به طرف کساء رفتم و عرض کردم سلام بر تو ای پدرجان ای رسول خدا! آیا به من هم اذن میدهی که با شما در زیر کساء باشم؟ فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر کساء رفتم.
و چون همگی در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا دو طرف کساء را گرفت و با دست راست به سوی آسمان اشاره کرد و فرمود: خدایا ایناناند خاندان من و خواص و نزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است. میآزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد و به اندوه میاندازد مرا هرچه ایشان را به اندوه درآورد. من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان در صلح است و دشمنم با هر کس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد. اینان از مناند و من از ایشانم پس بفرست درودهای خود و برکتهایت و مهرت و آمرزشت و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور کن از ایشان پلیدی را و پاکیزهشان کن به خوبی.
پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهایم به راستی که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر به خاطر دوستی این پنج تن، اینان که در زیر کسایند. پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیاناند در زیر کساء؟ خدای عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالتاند: آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش.
جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن میدهی که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم؟ خدا فرمود: آری به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت : سلام بر تو ای رسول خدا، (پروردگار) علی اعلی سلامت میرساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و میفرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم میدهی ؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام ای امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر کساء شد و به پدرم گفت : همانا خداوند به سوی شما وحی کرده و میفرماید: «حقیقت این است که خدا میخواهد پلیدی (و ناپاکی) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل»
علی علیه السلام به پدرم گفت : ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی) نزد خدا دارد؟ پیغمبر (ص) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان و برای آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند، علی (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.
دوباره پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا به حق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهی باشد جز آنکه خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و همچنین سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.
روایات در باب حدیث کسا
هیچ یک از احادیثی که پیرامون رویداد کساء رسیده است آن را به طور کامل بیان نکردهاند و هر یک تنها به بخشی از آن اشاره دارند. آنچه که در ذیل میآید بهرهگیری از تمام روایات برای تصویر کامل رویداد کسا است.
پیامبر اسلام (ص) در خانه همسرش، امّ سلمه قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند. لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچکس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه (س)، دختر پیامبر (ص) تصمیم میگیرد برای پدر غذای مناسبی به نام عصیده (حلوا) تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم میکند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد. امّ سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». محمد (ص) به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه (س) بیدرنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش ـ که در آن وقت، خردسال بودند ـ به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشاره رسول خدا (ص) برخاست و در کناری مشغول نماز شد.
رسول خدا (ص) با امام علی (ع) و فاطمه (س) و دو فرزندش امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، کنار سفره فاطمه (س) نشستند. پیامبر (ص) کسای خیبری (عبایی از بافتههای مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش میکشد و با دست راست به آسمان اشاره میکند و میفرماید: «خدایا! اینان اهل بیت (ع) من هستند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!»
آنگاه جبرئیل امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» ﴿٣٣﴾ (ترجمه: خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.) احزاب-۳۳
امّ سلمه جلو آمد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبر(ص) خدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی. (ریشهری، اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۷۹ش، ج ۱، ص ۳۸.)
دیگر روایات مربوط به حدیث کسا
- حضرت علی (ع) در بیان یکی از دلایل حقانیت خود به خلافت و جانشینی پیامبر (ص) از حدیث کساء یاد میکند و به خلیفه یادآوری میکند:
«آیا آیه تطهیر برای من، خاندان و فرزندانم فرود آمده یا برای تو و خاندان و فرزندانت؟ گفت: بلکه تو و خاندانت. حضرت فرمود: تو را به خدا! آیا من و خاندان و فرزندانم در روز کساء مشمول فراخوانی پیامبر خدا (ص) بودیم که: «خداوندا! اینان خاندان من هستند که رهسپار به سوى تو آمدند نه به سوى آتش» یا تو؟» {صدوق، الخصال، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۳۵.}
- حضرت علی (ع) در شورایی که خلیفه دوم برای تعیین خلیفه بعدی تشکیل داده بود، به حدیث کساء برای برتری خود در امر حکومت و جانشینی پیامبر (ص) استشهاد کرد. {صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۶۱}
- زمانی که اصحاب پیامبر (ص) در مورد فضائل خود به همدیگر تفاخر میکردند، حضرت علی (ع) در بیان برتری خود و اهل بیت (ع) خود از حدیث کساء یاد کرد. {صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۲۷۸}
- بعد از صلح امام حسن (ع) با معاویه و بعد از سخنرانی معاویه، امام حسن (ع) سخنرانی کرد و بعد از ذکر آیه مباهله در شأن اهل بیت (ع) در بیان فضیلت خود و اهل بیت (ع) به حدیث کساء استدلال کرد. {طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۹}
حدیث کسا در کتب و روایات اهل سنت
حدیث کسا در کتب روایات و احادیث اهل سنت نیز نقل شده است.
حدیث کساء در «صحیح مسلم» این چنین آمده است: عایشه گوید: روزی رسول خدا بیرون آمد و عبائی نقشدار که از موی سیاه بافته شده بود، بر دوش داشت. ابتدا حسن (ع) آمد، او را به زیر عبا جای داد؛ پس از او حسین (ع) آمد، او را هم به زیر عبا جای داد سپس فاطمه آمد و در زیر عبا قرار گرفت، بعد علی(ع) آمد و او را هم همراه دیگران زیر عبا جای داد و فرمود: «إنّما یُریدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطْهِیراً» {مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰}
ابن حجر در صواعق المحرقه میگوید: به سند صحیح رسیده است که پیامبر (ص) کسائی را بر روی آن چهار نفر انداخت. آن گاه عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل بیت من و خاصه من هستند، پلیدی را از آنان دور ساز و آنان را پاک گردان. {ابن حجر، صواعق المحرقه، ۱۳۸۵ق، ص۱۴۳}. ابن اثیر در اسد الغابه {ابن الأثیر، أسد الغابة، ۱۳۷۷ق، ج۴، ص۲۹} و احمد بن حنبل در مسند خود {احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۱۵} این حدیث را آوردهاند.
همچنین ابن تیمیه در منهاج السنة میگوید: «حدیث کسا از احادیث صحیح السندی است که احمد، ترمذی از ام سلمه نقل کرده و نیز مسلم در صحیح خود از عایشه نقل نموده است.» {ابن تیمیه، منهاج السنه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۳}
این روایت در کتب تفسیری اهل سنت نیز آمده است. مثلاً قُرطُبیّ {قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۱۸۳.} در تفسیر آیه تطهیر از امّ سلمه چنین نقل نموده است: «هنگامی که آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا، علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) را فرا خواند و بر آنان کسائی خیبری پوشانید.»
اعتبار حدیث کسا
حدیث پایانی مفاتیح که همان حدیث کساء است، به این صورت مفصل در کتب معتبر شیعه وجود ندارد، هر چند که محتوای اصلی آن با اصل حدیث کساء تعارضی ندارد.
- شیخ عباس قمی
شیخ عباس قمی در کتاب «منتهی الآمال» پس از اینکه اصل حدیث کساء را از احادیث متواتر میداند، درباره حدیث شایعشده مینویسد: «اما حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثان دیده نشده و میتوان گفت از خصایص کتاب منتخب (طریحی) است.» {قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۸۲۰.}
- آیتالله مکارم شیرازی درباره اعتبار حدیث کسا چنین میگویند:
ولى از آنجا كه محتواى حديث اشكال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهميّت مىدادند و با توجه به «احاديث من بلغ» مىتوان آن را به «قصد رجا» و به اميد برآورده شدن حاجات خواند.
سخن پایانی
دعا یا حدیث کسا روایتی درباره فضیلت و ارجمندی جایگاه پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان است. این حدیث درباره واقعهای است که خانه ام سلمه اتفاق افتاده است و در آن پیامبر، اهل بیت خود را معرفی میکند و پس از آن نیز آیه تطهیر بر ایشان نازل میشود. درباره اعتبار اصل این روایت و حدیث شکی وجود ندارد، زیرا این حدیث از احادیث متواتر است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره اعتبار حدیث کسا، خواندن مطلب آیا حدیث کسا نامعتبر است؟ نظر علما درباب حدیث شریف کسا را به شما توصیه میکنیم. شما تا به حال حدیث کسا را خواندهاید؟ نظر خود را درباره آن با ما و دیگر همراهان ستاره به اشتراک بگذارید
مریم
گویند بالاترین نذر است چهل شب میخوانمش و از برکت خواندنش شفای برادرم معجزه خواهد شد به رحمت بی اندازه خداوند
اللهم اشف کل مریض