انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی

انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی با احساسات غنی و با ارزش بشری در هم آمیخته است و باید از قلب میهن پرستی برآید. در این مطلب انشا از زبان یک دانش‌آموز بیان می‌شود.

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – نوشتن انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی را می‌توانیم یکی از جذاب‌ترین و شیرین‌ترین انشانویسی‌ها بدانیم. برای نوشتن انشا، به حسی درونی نیاز داریم تا دانسته‌های خود را بتوانیم به شکلی زیبا بر صفحه کاغذ بیاوریم. شاید بتوان گفت که یک برگ و دو برگ کافی نیست و برای مام وطن، می‌توان کتاب‌ها نوشت و نوشت…

 

انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی

 

نمونه انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی

بند مقدمه (زمینه سازی)

صدای سرود ملی هر کشور، نمادی از فرهنگ، تاریخ و تمدن آن است. حس میهن دوستی و میهن پرستی، چیزی است که با آن متولد می‌شویم و کمتر کسی است که این احساسات ناب بشری را با خود همراه نداشته باشد. با شنیدن صدای سرود ملی، تمامی این احساسات لطیف میهن پرستی در شخص زنده می‌شود.

بندهای بدنه (متن نوشته)

نخستین باری که صدای سرود ملی کشورم را شنیدم، کلاس اول دبستان بودم. دانش آموزان با روپوش‌های یکدست و مرتب، به صف شده و ناظم مدرسه از ما خواست تا سکوت جمع را حفظ کنیم. همه بچه‌ها علی‌رغم حس شیطنت درونی خود، ساکت شده و گوش فرادادند. بی آن که از قبل بدانیم، احساس احترام و جدی بودن موضوع، ما را در برگرفته بود و به همان اندازه متین و موقر گشتیم. موزیک ابتدایی با مارش‌های پرضرب خود، آغاز شد و سپس سرود به گوش رسید.

با شنیدن صدای سرود ملی کشورم، احساس می‌کردم که غرور و سربلندی بر بال‌های میهن جان می‌گیرد و در آسمان مدرسه به پرواز درمی‌آید. شانه‌هایم را صاف‌تر کرده و چانه‌ام را بالا آوردم. چیزی که شنیده می‌شد، غرور را در رگ‌های من جاری کرده و اجازه نمی‌داد شانه‌هایم فروافتاده یا گردنم خم باشد. سربازان چکمه پوشی را در خیال تصور می‌کردم که در نظمی بی‌مانند رژه رفته و اقتدار کشور را با قدم‌های محکم خود، به نمایش در می‌آورند. در این میان رفته رفته سرود ملی کشورم را زیر لب زمزمه می‌کردم و واژه‌های آن در تار و پود وجودم حک می‌شد. گویی نوایی آشنا بود که پیش‌تر نیز شنیده بودم…

سرود به پایان رسید و من تغییری را در خود احساس می‌کردم؛ گویی دیگر آدم قبلی نبودم و چیزی تازه و ارزشمند در من شکل گرفته بود. اینک مسئولیت سنگین‌تری داشتم. من نیز به یکی از آن سربازان چکمه پوش تبدیل شده بودم که برای حراست از میهن و درخشان نگاه داشتن نام آن، باید تلاش می‌کردم. اینک خاک وطن برایم دیگر چیزی بی‌معنا نبود و آن را صمیمانه در مشت می‌فشردم. پایداری خاک میهن و سرافرازی پرچم آن را آرزو کرده و اشک در چشمانم حلقه زد. دیگر می‌دانستم که برای چه در آن نقطه ایستاده و چه چیزی در دستان من است. سرنوشت یک ملت و یک سرزمین در دستان کوچک من و سایر دانش آموزان بود و باید برای رساندن آن به قله‌های افتخار، تلاش می‌کردیم.

 

انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی

 

بند نتیجه (جمع بندی)

سرود ملی هر سرزمین، با روح خاک آن پیوندی محکم و ابدی دارد. شنیدن صدای سرود ملی می‌تواند غیرت یک ملت را به جوش آورد و آن‌ها را به‌سان تکه‌هایی از یک پیکره مادر به یکدیگر متصل سازد. این صدای خوش آهنگ، چیزی مشترک بین تمام افراد جامعه است و می‌تواند احساساتی مشترک بین آن‌ها به وجود بیاورد. احساساتی عمیق و با ریشه و اصالت که نمی‌توان آن را با هیچ چیز دیگری قیاس نمود. این احساسات در عمیق‌ترین بخش وجود هر شخصی، ریشه دوانده و با آب و خاک میهن درهم آمیخته‌اند.

 

پیشنهاد مطالعه: انشا در مورد اگر معلم نگارش بودید!

 

سخن آخر

انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی، یکی از  بهترین انشاهایی است که می‌توان در دوران دانش آموزی نوشت. اگر قرار بود شما چنین انشایی بنویسید، آن را چطور آغاز کرده و چگونه به پایان می‌رساندید؟ پیشنهاد می‌کنیم متن کامل سرود ای ایران به همراه جزئیات را نیز در ستاره بخوانید. همچنین شما می‌توانید گزیده ای از بهترین اشعار درباره ایران را نیز مطالعه کنید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید