زنان موفق ایرانی؛ فاطمه مقیمی

فاطمه مقیمی یکی از زنان موفق ایرانی محسوب می‌شود که موسس یک شرکت حمل و نقل بین‌المللی و صاحب عنوان کارآفرین برتر زن در کنفدراسیون اتاق‌های بازرگانی و صنعت آسیا و اقیانوسیه (CACCI) در سال ۲۰۱۶ میلادی و چندین عنوان جهانی دیگر است.

زنان موفق ایرانی؛ فاطمه مقیمی

 

ستاره | سرویس چهره‌ها – مگر موفق شدن و کسب ثروت به همین سادگی است؟ ارثیه هنگفت، پارتی، نبوغ و… می‌خواهد. تازه همان هم اگر آدم شانس بیاورد. زن که باشی اوضاع بدتر است… بخش بزرگی از مسئولیت‌های خانه و خانواده در ایران به عهده زنان است و وای به حال‌شان اگر بخواهند از زیرش قسر در بروند! اگر هم نخواهند قسر در بروند، تحت فشار کار و خانواده، با هم می‌روند. پس همان بهتر که بی‌خیالش بشوند.
بماند که در ایران موفق شدن سخت‌تر از کشور‌های دیگر است. ما ثبات اقتصادی نداریم، قدرت‌های دنیا ما را دوست ندارند و هی برایمان شاخ و شانه می‌کشند، وقتی بخواهیم نوآوری کنیم با بدترین کارشکنی‌ها و سنگ‌اندازی‌ها روبرو می‌شویم.
اگر از شما بخواهند چهار تا جمله دیگر به جملات بالا اضافه کنید مطمئنا چیز‌های زیادی برای گفتن خواهید داشت، اما در همین جامعه، هستند کسانی که زیر بار این جور جملات نمی‌روند و کار خودشان را می‌کنند. فاطمه مقیمی یکی از این افراد است.
 

فاطمه مقیمی از زنان موفق ایرانی

تقصیری ندارید اگر اسمش به گوش‌تان ناآشناست. موسس و مدیر یک شرکت حمل و نقل کسی نیست که اسمش مانند مدیر عامل شرکت‌هایی چون اپل هر روز به گوش آدم بخورد. حتی اگر یک زن ایرانی باشد و الان نه تنها ثروت زیادی زیادی به دست آورده، بلکه شاگردان بسیاری برای مدیریت در زمینه حمل و نقل تربیت کرده باشد. اما از نظر من ارزش کار او می‌تواند از خیلی‌ها که می‌شناسیم بیشتر باشد. چون او مانند گلی است که از دل یک تخته سنگ جوانه زده است.
 

زنان موفق ایران و جهان
 

تولد و تحصیل

فاطمه مقیمی در شهریور ۱۳۳۷، دومین دختر پدر و مادری شد که هر دو در آموزش پرورش شاغل بودند، در عین حال شغل آزاد نیز داشتند. این خانواده بعد از فاطمه صاحب دو دختر دیگر نیز شد. خانواده فاطمه از نظر مالی اوضاع متوسطی داشت. سال‌ها گذشت و فاطمه توانست بعد از شرکت در کنکور، در رشته مهندسی عمران در دانشکده فنی مشغول به تحصیل شود. رشته‌ای که پدرش بسیار دوست داشت و او را بسیار تشویق به تحصیل در آن می‌کرد. دو سال از تحصیل او در دانشگاه گذشت که فاطمه توانست واحد‌های درسی‌اش را به دانشگاهی در انگلیس انتقال بدهد. بنابراین او تحصیلش را در انگلیس ادامه داد و پس از تمام کردن دوره تحصیل به ایران بازگشت. برگشتن او دقیقا مصادف شد با ایام بعد از انقلاب که اتفاقا آن ایام هم به دلیل هشت سال جنگ تحمیلی، ایام سختی بود.‌
 

خشت اول فاطمه مقیمی در دنیای کسب و کار

در آن ایام بازار کار مناسبی برای یک زن به خصوص در رشته عمران وجود نداشت. روزی که فاطمه در صف تلفن عمومی ایستاده بود تا به آگهی‌های کاری که در روزنامه پیدا کرده زنگ بزند به طور کاملا تصادفی با خانمی آشنا می‌شود که به دنبال یک مترجم برای شرکت همسرش می‌گردد. فاطمه هم به خاطر سابقه درس خواندن در انگلیس تسلط خوبی به زبان داشت. این شد که به عنوان مترجم در یک شرکت حمل و نقل مشغول به کار شد، یعنی در رشته‌ای کاملا نامرتبط با رشته تحصیلی‌اش. حتما می‌توانید تصور کنید کار کردن در یک شرکت حمل و نقل که بیشتر پرسنلش مرد هستند برای یک خانم چگونه است.
در آن شرکت نگاه چندان مثبتی به حضور یک زن در آن عرصه نداشتند و مردان با تعجب و حتی ناراحتی نظاره‌گر کار کردن او و تشویق شدن وی از سمت مدیران بودند! خصوصا که هنوز ۵ ماه بیشتر از حضورش در آن فضا نگذشته بود که وی را مسئول بخش کامیون‌های شرکت کردند. حتی خانواده‌اش هم چندان موافق این فعالیت نبودند. اگرچه رفته رفته به خاطر علاقه او به کار سعی کردند با قضیه کنار بیایند. همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت که ناگهان شرکت منحل شد. کارکنان با هم هماهنگ شدند و در غیاب مدیر شرکت که در آن زمان به خارج از کشور سفر کرده بود، شرکت منحل شد.

تاسیس شرکت حمل و نقل فاطمه مقیمی
 
به این ترتیب فاطمه سعی کرد با ارائه رزومه کاری در یک شرکت حمل و نقلی دیگر مشغول به کار شود. در سال ۵۹ او به استخدام یک شرکت حمل و نقل دیگر درآمد. در آنجا هم پس از مدت اندکی توانست مدیر داخلی شرکت شود. فاطمه ۳ سال در این شرکت ماند، طی این مدت ازدواج کرد و صاحب فرزند شد و همچنان به کارش ادامه داد در حالی که از حمایت همسرش نیز برخوردار بود.
همین حمایت‌های همسر، وی را ترغیب کرد که شرکت حمل و نقل خودش را مستقل تاسیس کند. ولی چه شرکتی؟ به یک زن که مجوز اینجور کار‌ها را نمی‌دادند. از آن طرف مگر چند مرد حاضر بودند زیر دست آن زن کار کنند؟ اصلا تحصیلات وی نیز مرتبط نیست، از حمل و نقل چه می‌داند؟ بچه هم که دارد…
 

تاسیس شرکت

با همه این مجوز ندادن‌ها، تمسخر‌ها و چوب لای چرخ گذاشتن‌ها فاطمه مقیمی در سال ۶۳ موفق به تاسیس شرکت خود شد. شرکتی که بسیار هم زیر ذره‌بین بود و اولین اشتباه فاطمه می‌توانست آخرین اشتباه باشد. او فعالیت خود را در دفتر کار همسرش شروع کرد خودش برای خودش منشی شد و وقتی کسی زنگ می‌زد به عنوان منشی‌اش صحبت می‌کرد، خودش برای خودش چایی می‌گذاشت و از خودش پذیرایی می‌کرد، نامه‌های کاری را خودش می‌برد اینور آنور و به همه می‌گفت: هدفم آشنایی بیشتر با دیگران است، فرزندش هم در دفترش در کنارش بازی می‌کرد.
برخلاف تصور همه، ناگهان خیل عظیم رانندگانی که از همکاری در شرکت‌های قبلی با خانم مقیمی خاطره خوشی داشتند به شرکتش سرازیر شدند و این شرکت از یک اتاق ۱۲ متری به یک مکان ۱۲۰ متری تبدیل شد. او بلاخره باید پرسنل بیشتری استخدام می‌کرد. پس شرکت خیلی زود پا گرفت و گسترش یافت.

فاطمه مقیمی کارآفرین نمونه
 

فعالیت همه جانبه

فاطمه مقیمی رویای یک کار همه جانبه در سطح بین‌المللی را در سر داشت بنابراین پس از ادامه یافتن کارش و کسب درآمد به چند کشور اروپایی سفر کرد و نمایندگی چند شرکت اروپایی را گرفت تا وقتی رانندگان به کشور‌های مختلف بار می‌برند سرگردان نمانند. پیشرفت او در همین مرحله متوقف نشد، او تحصیلاتش را در دانشگاه آزاد در رشته مدیریت حمل و نقل شروع کرد و با موفقیت پایان‌نامه‌اش را نیز ارائه داد. او در جهت آموزش نیروهای خود نیز قدم‌های بزرگی برداشت و بسیاری از آن‌ها بعدتر‌ها تبدیل به مدیر و موسس شرکت‌های دیگری شدند.
حالا که فاطمه در زمینه فعالیت خود، تحصیلات مرتبط نیز داشت، وقت اخذ گواهینامه پایه یک رسیده بود تا از لحاظ فنی نیز به نیروها نزدیک شود و این چنین شد که در تیرماه سال ۶۸ اولین زن ایرانی توانست گواهینامه پاک یک را بگیرد! زنی از جنس اراده…
از دلایل مهم گواهینامه گرفتن او درک راننده‌ها و صحبت‌های‌ آنها بود تا مثلا وقتی می‌گویند ماشینم آب و روغن قاطی کرد یا قیچی کرد به او نشان بدهد که سخن وی را می‌فهمد. بلاخره رییس یک کسب و کار که باشی باید نیرو‌ها را کاملا درک کنی و بر موضوعات اشراف کامل داشته باشی.
 

مادری در برابر آرزو‌های دور و دراز

در سال ۶۹ دومین فرزند او هنیز متولد شد. پسر کوچکی که در دفتر فاطمه در گهواره‌اش می‌خوابید. خوش قدمی این فرزند او را به سمت کار‌هایی خارج از شرکت نیز سوق داد. به این صورت که در صحنه‌های اجتماعی صنفی وارد عمل شود. خصوصا که زنان دیگر نیز در صنف ظاهر شده بودند و فاطمه تنها نبود. در سال ۷۲ مسئولیت رایزنی با کشور روسیه را به عهده گرفت و به عنوان مسئول میز مشترک ایران و روسیه فعالیت کرد. سپس به عنوان مسئول میز مشترک ایران و ایتالیا نیز عهده‌دار مسئولیت شد.

فاطمه مقیمی یکی از فعال‌ترین زنان موفق ایران است.
طی این مدت مشکلات مختلفی سر راه فاطمه قرار گرفت. مشکلاتی از جنس حمل و نقل! مسائل قانونی رانندگی در کشور‌های دیگر، سلامت راننده‌ها، سانحه‌ها، حوادث‌ها و فوت اشخاص، خبر دادن فوت افراد به خانواده‌ها و…، اما او با اراده محکم و احساسات زنانه‌اش از پس همه آن‌ها به خوبی برآمد.
بی‌طرفانه بخواهیم بگوییم، زن بودن او اگرچه در جا‌هایی منجر به سخت‌تر شدن کار شد، ولی در بسیاری مواقع هم به کارش آمد. مثلا در برقراری ارتباطی دلسوزانه با نیرو‌ها و وفادار کردن آن‌ها به خودش و شرکت، کاری که از عهده کمتر مدیری برمی‌آید.
کار کردن یک زن، هرگز به این معنا نیست که او جنبه‌های زنانه وجود خود را سرکوب یا انکار کند. چه بسا همین جنبه‌ها بتوانند منجر به پیشرفت بیشترش بشوند. زن بودن واقعا نقطه ضعف نیست، مگر اینکه خود زنان بپذیرند که این را تبدیل به نقطه ضعفی کنند!
او در سال ۷۷ برای انتخابات سندیکا که الان با نام انجمن سراسری شرکت‌های حمل و نقل بین‌المللی شناخته شده است کاندید شد و توانست با آراء قابل توجهی منتخب هیئت مدیره شود. سه سال نیز، در این سطح فعالیت‌ها و پیگیری‌های خود را برای صنف در جهت احقاق حقوق اجتماعی و اقتصادی‌اش ادامه داد. کارآمدی او در این جایگاه منجر به انتخاب مجدد وی در این انتخابات برای سال ۸۰ و همچنین سال ۸۴ شد. شرکت او نیز در سال ۸۲ توانست عنوان شرکت نمونه در امر حمل و نقل بین‌المللی را از طرف وزارت راه کسب کند.

شهرت بین‌المللی فاطمه مقیمی

شاید فکر کنید فاطمه مقیمی‌ای که در ایران چندان شناخته شده نیست در سطح جهان هم همینطور است. اتفاقا باید بگویم که اشتباه فکر می‌کنید. او در سال ۲۰۱۲ میلادی به خاطر کارآفرینی در ایران و منطقه و برگزاری کلاس و کارگاه‌های آموزشی در کشور‌های در حال توسعه (مثل مالزی، سریلانکا، اندونزی، کامبوج، ویتنام و…) از سوی آی دی بی (بانک توسعه اسلامی که مرکزش عربستان است) به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شد. دانشگاه صنعتی شریف نیز یک کتاب درباره‌ کارآفرینی او منتشر کرد و فاطمه با کمک دختر خود آن را به انگلیسی ترجمه کرد تا در یک مراسم که در شیبان برگزار شد ببرد. آن مراسم یک اجلاس بود که نمایندگان ۵۶ کشور دنیا درش شرکت کرده بودند. بیش از ۳۰۰ نسخه از این کتاب آنجا توزیع شد تا قدرت زن ایرانی و اراده‌اش به جهانیان نشان داده شود. زیبایی کار‌های فاطمه مقدمی این است که همواره کاری برای ماندگار شدن انجام می‌دهد. او نمی‌خواست فقط به قصد حضور در این اجلاس شرکت کرده باشد، بلکه می‌خواست از خود اثری گذاشته باشد تا زنان در هر کجای دنیا که هستند باور کنند که می‌توانند. او واقعا متفاوت است!
 
زنان موفق ایرانی؛ فاطمه مقیمی

نمونه بارز یک زن موفق ایرانی

فاطمه مقیمی این روز‌ها که ایام ۶۰ سالگی را می‌گذراند هنوز همچنان پرانرژی و سرزنده است. او به گفته خودش هرگز کار خانه را ترک نکرده است و با وجود مشغله‌های کاری با عشق به کار‌ها و امورات خانه می‌رسد و برای بچه‌ها تاس کباب می‌پزد! روز‌های زیادی شده که ساعت سه صبح از خواب برخواسته تا غذا بپزد. شب‌های زیادی شده که نیمه شب به خانه برگشته… اگرچه کمک گرفتن از خدمه و داشتن همسری مهربان نیز در این قضیه تاثیرگذار بوده است.
شاید این گفته‌ها بزرگ‌نمایی به نظر برسد و توقعات مردان را نیز بالا ببرد. ولی اصلا بحث این چیز‌ها نیست، قرار است فقط یاد بگیریم که وقتی یک شرایطی برای ما جور نمی‌شود، نباید قید موفقیت را زد. اگر بخواهید همواره منتظر این باشید که وقتش فرا برسد، وقتی که یک نفر شما را درک کند و با شما کنار بیاید، وقتی که از نظر مالی اوضاع جور شود، وقتی که اوضاع سیاسی فلان طور شود… باید بگویم که هیچ وقت، وقتش نمی‌رسد!
اصولا تا قبل از شروع حرکت به مشکلات آن که فکر می‌کنیم تن‌مان می‌لرزد و گاهی قید حرکت را می‌زنیم، اما کافی است قدم در مسیر شروع بگذاریم… حتی اگر اول راه، مسیر بی سرانجام به نظر برسد. به قول شاعر: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل، اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم!
 
داستان موفقیت فاطمه مقیمی از زنان موفق ایران

از نظر فاطمه مقیمی در دنیا همواره کاری برای انجام دادن وجود دارد. این جواب او در پاسخ این سوال است که آیا به بازنشستگی هم فکر می‌کند؟
«فکر می‌کنم آن قدر در دنیا کار برای انجام دادن هست که نباید درنگ کرد. اگر قرار بود در تمام کار‌هایی که راه انداختم بمانم نه من رشد می‌کردم نه جامعه رشد می‌کند. به جانشین پروری بی‌نهایت اعتقاد دارم و این سلسله مراتبی بودن خیلی لازم است. خیلی‌ها فکر می‌کنند نردبان یک پله دارد و بالا رفتن‌شان مستلزم این است که تو را پایین بکشند. متاسفانه در جامعه ما، این نگاه‌های حذفی زیاد است. با این حال مهم نیست. مهم این است که علیرغم تمام این همه ساز مخالف، تصمیم گرفتم و توانستم و شد. در عین حال که هنوز خیلی کار‌ها مانده که باید انجام بدهم.»
طبق آخرین اخباری که از فعالیت‌های خانم مقیمی در دست است وی در سال ۹۴ برای حضور در انتخابات مجلس ثبت‌نام کرده است. به جز این در سال ۹۷ نیز کاندید شهرداری شهر رشت شد که البته با وجود احتمال زیاد موفقیت خودش انصراف داد. تا جایی که می‌دانیم او عضو شورای دبیران و مشاوران مجلهٔ پنجرهٔ خلاقیت نیز بوده و مقالاتی هم در زمینهٔ کارآفرینی بانوان در این مجله منتشر می‌کرد. از اینکه همچنان فعالیتی در این مجله می‌کند یا خیر اطلاعاتی در دست نداریم.
فکر نکنید همه آنچه از زندگی ایشان در دست بود همین‌هاست. لیست کار‌هایی که او طی سال‌های فعالیتش انجام داده آنقدر بلند بالاست که در حوصله این مطلب نمی‌گنجد. اگر خیلی کنجکاو هستید در یک صفحه دیگر مرورگرتان گوگل انتظار شما را می‌کشد. کافی است تایپ کنید: فاطمه مقیمی.

خب… حالا بیایید به عوامل موفقیت فاطمه مقیمی فکر کنیم… به نظر شما کدام یک از این عوامل را نمی‌توانید جور کنید و حتما به بن‌بست می‌خورید؟ اگر زن هستید چه موانعی پیش روی شما است و چه فکری برای از سر راه برداشتن آن‌ها کرده‌اید؟ نظرات خود را با ما و سایر مخاطبان ستاره در بخش ارسال نظر به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • بدون نام

    بسیار عالی و تاثیر گذار… بازهم از این دست بیرگرافی های زنان موفق بگذارید

نظر خود را بنویسید